القاء و همزمان سازی فحلی از طریق هورمون تراپی
مقدمه
همزمان سازی فحلی ، از روشهـای مهـم افزایـش بازدهـی در تولید مثل گوسـفند و بز اسـت کـه از آن بهعنـوان يكـي از ابزارهـا و شـاخصهای مهـم ارتقـاء مديريتـی نـام میبرند. افزايـش ميـزان برهزایـي، برنامهريـزي بـرای جفتگيريهـاي كنترلشـده بهمنظور توسـعهی اهـداف اصلاح نـژادي، توليـد برههـاي همسـن بهمنظـور تسـهيل امـر پرواربنـدي و بالاخره توليـد بـرّه در ماههايـي از سـال كه عرضه گوشـت گوسـفند و بز بـا محدوديت همراه اسـت را میتـوان از فوایـد بهكارگيـري فنـاوري همزمانسـازي فحلـي در گوسـفند و بز دانسـت.
بنابرايـن بـا توجـه به اينکـه تعداد دفعـات زايمـان در سـال، از راهکارهای مهـم درآمدزایی بـرای گلـهداری محسـوب میشـود، ميتـوان از طريـق همزمان سازی فحلی و هورمون تراپی ، تغييـرات زيـادی ازجملـه زايمـان خـارج از فصل، سـه بار زايـش در دو سـال و افزايـش درصد دوقلوزايـی را در گوسـفندداری ايجـاد کـرد و همـه ایـن مـوارد صرفـاً بهواسـطه یـک عملکرد مديريتـی مناسـب در امـر توليـد مثل گلهها بهدسـت میآیـد. بنابرایـن در این دسـتورالعمل به بیـان روشهـای القـاء و همزمان سازی فحلی پرداخته شـده اسـت.
القاء فحلی
تولیـد مثل گوسـفند و بز، فصلی اسـت و برای آبسـتن کـردن میش در خـارج از فصل، باید از روشهـای خاصـی اسـتفاده کرد تا مانـع فصل را از میان برداشـت. به ایجاد فحلـی در خارج از فصـل تولیـد مثل، ” القاء فحلـی” میگویند.
مهمتریـن روشهـای القاء فحلی در گوسـفند و بز، روشهای هورمونی هسـتند که معمولا بـه دو روش کلـی در دنیا بهکار برده میشـوند:
- تیمار پروژسترون + (eCG)PMSG (متداولترین واقتصادیترین روش در دنیا)
- تيمار ملتونين کاشتنی
در هـر دو روش، اسـتفاده تـوأم از اثـر نـر (ورود ناگهانـی قوچ یا نربز) و فلشـینگ (شـوک تغذیه ای) کـه در دسـتورالعملهای دوم و چهـارم توضیح داده شـدند همراه با تیمـار هورمونی، بـازده کار را بهمراتـب بهتـر خواهد کرد.
همزمان سازی فحلی
اصطلاح دیگـر در کنتـرل هورمونـی تولیـد مثل گوسـفند و بـز، “همزمان سازی فحلی” اسـت. در حالـت طبیعـی همـه میشهـای یک گلـه، همزمان با هـم فحل نمیشـوند و زایش آنهـا نیـز پراکنده اسـت. در صورتـی که دامـدار بخواهد زایشهـا در محدوده زمانی مشـخصی انجـام شـوند و برههـا و بزغالههـا به دنیـا بیایند، بایـد از روشهـای هورمونی اسـتفاده کند.
تولـد همزمـان برههـا و بزغالههـا، مدیریـت زایـش و شـیردهی مادههـا و پـرورش و تغذیه برههـا و بزغالههـا را راحتتـر کـرده و همچنین امکان فـروش بره و بزغاله را در فصلی از سـال کـه قیمتـی بـالا دارند، فراهم میکنـد. همچنین در صورتـی که دامدار، برنامـه تلقیح مصنوعی در نظـر گرفتـه باشـد، همزمان سازی فحلی بـا هورمونهـا اجتنابناپذیر اسـت و جزء لاینفک برنامههـای تلقیـح مصنوعی اسـت، چراکه در گوسـفند و بز اولا امکان تشـخیص فحلی بدون حضـور نـر ممکن نیسـت و ثانیاً در گوسـفند، تلقیح با اسـپرم منجمد، بازده بسـیار پایینـی دارد، بنابرایـن ترجیحـاً بهتـر اسـت با اسـپرم مایع تلقیح شـوند که لازمـه آن همزمان کـردن فحلی میشهـا از قـوچ در روز اسـپرمگیری یـا نهایتـاً فـردای روز اسـپرمگیری اسـت (امـکان ذخیره اسـپرم مایع برای مـدت طولانی وجود نـدارد).
مزایای همزمان سازی فحلی
- کوتاه کردن دوره زایش دامها
- تولید بره های همسن برای فروش، پرواربندی و جایگزینی
- امکان انجام تلقیح مصنوعی و تسریع روند اصلاح نژاد
- امکان افزایش دوقلوزایی از طریق تزریق گنادوتروپین و تأثیر بهتر و بیشترِ فلشینگ تغذیه ای
- بهبود در امور مدیریت تغذیه ای گله مولد و بره ها و بزغاله ها
- امکان مراقبت بهتر از میشها و ماده بزها در اواخر آبستنی، زایش و پس از آن
- کنترل زمان زایمان در طول سال برای استفاده مناسب از مراتع و سایر منابع غذایی در اختیار
- امکان ممانعت از مصادف شدن زمانهای جفتگیری و زایش با زمان کوچ در سیستم عشایری
- و مهمتر از همه امکان اجرای برنامه سه بار زایش در دو سال
مهمترین روش همزمانسازی
متأسـفانه بهطرزی غیرصحیح و فراتر از ادعاهای شـرکت سـازنده آن، اسـتفاده از ملتونین بهعنـوان یـک روش همزمانی در کشـور توصیه شـده اسـت که بدین شـکل مناسـب نیسـت، زیـرا تيمار ملتونين بهتنهایـی ( بدون تيمار پروژسـترون+PMSG ) در همزمان سازی فحلی کاربـردی نـدارد. بنابرایـن مهمتریـن و بهتریـن روش همزمان سازی فحلی در گوسـفند و بز، تيمار پروژسـترون+PMSG است.
مشـاهده شـده کـه در همزمان سازی فحلی هماننـد القاء فحلـی، اسـتفاده تـوأم از اثر نر (ورود ناگهانـی قوچ یا نربز) و فلشـینگ (شـوک تغذیه ای) همراه با تیمار هورمونـی، بازده کار را بسـیار بهتـر خواهد کرد.
توصیه اکید:
در گوسـفند، اسـتفاده از روشهـای همزمان سازی فحلی مبتنـی بـر پروسـتاگلندین (کلوپروسـتنول یـا ترکیبات مشـابه آن) کـه در گاو متداول اسـت، بههیچوجه توصیه نمیشـود (بهسـبب اثـرات منفـی روی لقـاح). در بـز بـرای نـرخ بـاروری بهتـر، پروتکلهـای معتبری با اسـتفاده از پروسـتاگلندین (پروتـکل شـرکت اینتروت) وجـود دارند. هرچند که توصیه مؤسسـه تحقیقات علوم دامی کشـور بر اسـتفاده از روشهای بدون پروسـتاگلندین اسـت که در جزئیات آن در جـای خـود ارائه خواهد شـد.
ملاتونین کاشتنی، کاربردهای درست و نادرست آن
در خصـوص ملتونیـن کاشـتنی، چه در حیـوان نر چه در حیـوان ماده، بههیچوجـه نباید از نیمـه تابسـتان تا آخر پاییز اسـتفاده شـود، زیـرا در ایـن ایام، شـبها روزبهروز بلندتر میشـوند و ایـن امـر سـبب افزایـش الگوی ترشـح ملتونین طبیعی بـدن میشـود و بنابراین نیـازی به ملتونین اگزوژنوس (خارجی) نیسـت. متأسـفانه فراتر از ادعاهای شـرکت سـازنده، برخی منابع پژوهشـی در داخـل کشـور، اسـتفاده از آن را در ماههـای آبـان و آذر نیـز توصیـه کردهانـد، در صورتـی کـه بلندترین شـبهای سـال در این ماههـا اسـت و درنتیجه میزان ترشـح ملتونین طبیعـی در بـدن با الگویی افزایشـی همراه بـوده و بههیچوجه نباید طی این ماههـا از ملتونین اگزوژنوس اسـتفاده کرد.
تأکیـد اسـتفاده از ملتونین در ابتدای زمسـتان برای خارج نشـدن نرهـا از فصل تولید مثل توصیـه میشـود (چراکـه نرهای مولـد فقط بـرای تولید مثل نگهداری شـده و انتظـار تولیدات دیگـر از آنهـا نیسـت)، در حالـی که ایـن کار بـرای مادهها توصیه نمیشـود، چراکـه در ابتدای زمسـتان بیشـتر گله آبسـتن هسـتند و کاشـت ملتونین در ابتدای زمسـتان سـبب میشود که تا شـش ماه آزادسـازی و اثر آن در بدن تداوم داشـته باشـد. بنابراین در ماههای بهمن و اسـفند کـه زمـان زایش دام اسـت، ملتونین اگزوژنوس بر هورمونهای پرولاکتین و تیروکسـین تأثیر منفـی میگـذارد و درنتیجـه سـبب کاهش توان شـیردهی مادر، تعویق رشـد برههـا و بزغالهها و افزایـش احتمـال تلفـات آنهـا خواهـد شـد . متأسـفانه در این خصـوص توصیههای اشـتباهی کـه در کشـور صورت گرفتـه، فراتر از ادعاهای شـرکت سـازنده آنها بوده اسـت، زیرا اثر سـرکوبکننده ملتونین بر پرولاکتین، IGF1 و تیروکسـین اثبات شـده و افت تولید شـیر نتیجـه کاملاً منطقـی در مهار ایـن دو هورمون اسـت، در حالـی که اقلیتـی از محققین عقیده دارنـد کـه ایـن فراینـد تأثیری بـر تولید شـیر ندارد. بـه هر حال توصیه این مؤسسـه، نکاشـتن ملتونین اگزوژنوس در دوره آبسـتنی و اوائل شـیردهی اسـت.
امـا در نژادهـای غیرشـیری، کاشـت ملتونیـن در مادههـا مدتـی پـس از زایـش (حـدود یکمـاه) بلامانـع اسـت. هرچند اگر دوره شـشماهه تاثیر آن با تابسـتان (فصل گـرم) مصادف شـود، با توجه به تأثیر فزاینده ملتونین بر رشـد پشـم، ممکن اسـت موجب تشـدید اسـترس گرمایـی و نیـاز دوبـاره بـه پشـمچینی شـود، در این خصـوص نیاز بـه تحقیقات میدانی بیشـتر میباشـد. بـا توجه به توصیه شـرکت سـازنده بـر کاربرد مهم هورمـون ملتونین بـرای مادهها، میتـوان بـرای جلـو انداختن فصـل تولید مثل، از کاشـت ملتونیـن در نیمه دوم بهار اسـتفاده کـرد. ایـن کار بـرای تولیـد بـره نیز در پاییـز انجام میشـود و بـرای مناطقی که طی زمسـتان علوفـه کافـی بـرای تولید شـیر مادر و رشـد بـره ندارند، توصیه نمیشـود.
بهطــور کلــی از آنجایــی کــه ملتونیــن تنهــا روی تولیــد مثــل مؤثــر نیســت، بلکــه اثــر آن یــک طیــف وســیع و گســترده بــر تولیــد شــیر، رشــد الیــاف، مصــرف خــوراک و رشــد بــدن حیــوان دارد، بنابرایــن اســتفاده از آن بــرای کنتــرل تولیــد مثــل، بــا اثــرات ناخواســته روی تولیــدات دام مــاده و ســایر جنبههــای زیســتی حیــوان همــراه اســت. بــه همیــن دلیــل بــا وجــود گذشــت ســه دهــه از تجــاری شــدن آن، هیــچگاه بهطــور گســترده بــرای کنتــرل تولیــد مثــل دام در دنیــا مــورد اســتقبال قــرار نگرفتــه و همــواره تحــت تأثیــر روش پروژسـترون+PMSG بــوده اســت. متأســفانه بــازار اینگونــه محصــولات در کشــورهای غربــی کوچــک و بــازار اصلــی آن در کشــورهای جهــان ســوم اســت.
شــرح مختصــر روش القــاء و همزمانســازی فحلــی بــا تيمــار پروژسـترون+PMSG
برای این کار معمولا از پروژسـترون واژینال اسـتفاده میشـود، یعنی برای مدت مشـخصی هورمون پروژسـترون در قالب قطعهای اسـفنجی یا سـیلیکونی در واژن دام قرار داده میشـود. مهمتریـن ایـن محصولات اسـفنج پروژسـترون و سـیدر پروژسـترون هسـتند که با اسـتفاده از اپلیکاتـور، در واژن دام قـرار میگیرند.
اخیـــراً در داخـــل کشـــور محصولـــی بـــا نـــام آریـــن – پروجســـت تولیـــد شـــده کـــه کاربـــرد تیمـــار پروژســـترون در ســـطح مزرعـــه را در مقایســـه بـــا محصولات وارداتـــی، بســـیار آســـان و کارآمـــد کـــرده اســـت. در ادامـــه روش القـــاء و همزمانســـازی فحلـــی بـــا تيمـــار پروژسـترون+PMSG هـــم بـــا محصولات وارداتـــی و هـــم آریـــن – پروجســـت آمـــوزش داده میشـــود.
هــر اســفنج یــا ســیدر بایــد بهوســیله اپلیکاتــورِ اســتریل، در انتهــای واژن قــرار گیــرد. در محصولات وارداتــی، اپلیکاتورهــا یکبارمصــرف نیســتند، بنابرایــن بایــد از دامــی بــه دام دیگــر ضدعفونــی و دوبــاره بارگــذاری شــوند. بــرای ضدعفونــی اپلیکاتــور محصولات وارداتــی، بایــد از مــاده ضدعفونیکننــده غیرالتهــابآور (ماننــد بنــزال کونیــوم کلرایــد) اســتفاده شــود. از بــهکار بــردن الکلهــا و فنلهــا بــرای ضدعفونــی اپلیکاتــور اکیــداً پرهیــز کنیــد. شــخصی کــه اســفنجها را از پاکــت برداشــته و در داخــل اپلیکاتــور ضدعفونیشــده قــرار میدهــد، بایــد دســتکش اســتریل بــه دســت داشــته باشــد و بههیچچیــز غیــر از اســفنج داخــل پاکــت و اپلیکاتــور ضدعفونیشــده دســت نزنــد و کار دیگــری انجــام ندهــد، بهنحــوی کــه اســفنج از پاکــت تــا اپلیکاتــور بــا هیــچ ســطح غیراســتریلی تمــاس نداشــته باشــد. فــرد دیگــری بایــد محوطــه فــرج دام را بــا محلــول ضدعفونــی بنــزال کونیــوم کلراید بشــوید و پــس از دریافــت اپلیکاتــور بارگذاریشــده بــا اســفنج، بــا یــک دســت لبهــای فــرج را بــاز کــرده و بــا دســت دیگــر نــوک اپلیکاتــور را در دهانــه واژن قــرار دهــد و ابتــدا بــا زاویــه 45 درجــه رو بــه بــالا و ســپس بهصــورت افقــی، اپلیکاتــور را جلــو بــرده و اســفنج را در انتهــای واژن رهــا کند
توصیه مهم
در ابتدای ورود اپلیکاتور با زاویه 45 درجه که رو به بالا وارد می شود، از فشار زیاد و تداوم ورود با این زاویه پرهیز کنید، چراکه در بالای واژن، رکتوم قرار دارد و فشار زیاد به آن ممکن است سبب جراحت رکتوم، عفونت و حتی تلف شدن دام بشود.
پـس از هـر بارگـذاری و خالـی شـدن، اپلیکاتور بایـد در محلـول ضدعفونی شستوشـو و اسـتریل شـود، امـا در خصـوص اسـفنج پروژسـترون آریـن – پروجسـت هر اسـفنج بهتنهایی مجهـز به یـک اپلیکاتور یکبارمصرف اسـتریل اسـت، بنابراین مراحل ضدعفونـی و بارگذاری در سـطح مزرعـه را نـدارد و در خصـوص آن بهترتیـب زیـر عمل میشـود:
با یک دسـت ناحیه فرج را با دسـتمال کاغذیِ آغشـته به محلول ضدعفونی غیرالتهابآور (ترجیحـاً بنـزال کونیـوم کلرایـد) تمیز و ضدعفونی کنیـد (چنانچه بعد از ضدعفونـی، دنبه یا دم رهـا شـده و روی فـرج افتـاد، مجـدداضدعفونـی انجـام شـود) و بـا دسـت دیگر (با دسـتکش اسـتریل) اپلیکاتـور دارای اسـفنج را از پاکت خارج کـرده، نوک آن را ژل لوبریکنـت زده و بدون اینکـه تماسـی بـا سـطوح دیگر ایجـاد شـود، آن را ابتدا بـا زاویـه 45 درجه رو به بالا و سـپس بهصـورت افقـی تـا انتهـا وارد واژن کـرده و بـا فشـار پیسـتون، اسـفنج را در انتهـای واژن رها کنیـد. در اینجـا نیـز اکیـداً توصیـه میشـود در ابتـدای ورود کـه اپلیکاتـور بـا زاویـه 45 درجه رو بـه بالا وارد مـی شـود، از فشـار زیـاد و تـداوم ورود بـا ایـن زاویـه پرهیـز کنید. دسـتی که دسـتکش اسـتریل دارد، نباید با هیچ سـطح دیگری غیر از اپلیکاتورها تماس داشـته باشـد (در صـورت تمـاس اتفاقی، یا دسـتکش را عوض کنید یـا با محلول ضدعفونی، شستوشـو کنید). اپلیکاتورهای خالـی راجمـعآوری ومعدوم کنید.
دز و مدت مصرف، خارج کردن اسفنج و زمانبندی جفتدهی یا تلقیح
بـرای هـر میش، یک اسـفنج بهمـدت 12 الـی 14 روز در داخل فصل تولید مثـل و 10 الی 12 روز در خـارج از فصل تولید مثل اسـتفاده میشـود.
بـرای هـر مادهبز، یک اسـفنج بهمدت 17 تـا 21 روز در داخل فصل تولید مثـل و 14 الی 17 روز در خارج از فصل تولید مثل اسـتفاده میشـود (برای بز در صورت اسـتفاده از کلوپروسـتنول یـا ترکیبـات مشـابه آن – روش شـرکت اینتروت– چـه در داخل و چه در خـارج از فصل تولید مثـل، مـدت اسـفنجگذاری 11 روز اسـت. بدیـن ترتیب کـه روز صفـر اسـفنجگذاری، روز نهم تزریـق تـوأم کلوپروسـتنول و PMSG و روز یازدهـم خارج کردن اسـفنج صورت میگیرد).
توصیه:
بـرای گوسـفند، از کلوپروسـتنول یـا ترکیبـات مشـابه آن اسـتفاده نشـود (بهسـبب اثـرات مخـرب بـر حرکت اسـپرم و کاهش نرخ بـاروری). همینطور در بز نیز بهتر اسـت این ترکیبات اسـتفاده نشـوند. لازم به ذکر اسـت که روشهای همزمانسـازی که در آن از کلوپروسـتنول یا سـایر ترکیبات مشـابه (آنالوگهای پروسـتاگلندین) اسـتفاده میشـود، در صورتی که درصدی از گلـه از قبـل آبسـتن بـوده باشـند، تزریـق ایـن مـاده قطعاً سـبب سـقط خواهـد شـد، اما در روشهایـی کـه فقـط بر پایه پروژسـترون و PMSG هسـتند و از پروسـتاگلندینها اسـتفاده نمیشـود (ازجملـه روش مـورد توصیـه مؤسسـه)، حتـی اگـر میـش یـا ماده بز آبسـتن باشـد، اجـرای همزمانسـازی، آسـیبی بـه آبسـتنی نخواهـد زد. بنابراین بـا توجه به نامشـخص بودن وضعیـت آبسـتنی در بیشـتر گلهها در ایـران (بهسـبب حضور زمانبندینشـده و تقریبـاً دائمی قـوچ)، توصیه میشـود در همزمان سازی فحلی میش و مادهبز، فقط از پروژسـترون (اسـفنج، سـیدر یـا ایمپلنت) بههمراه PMSG اسـتفاده شـود.
در پایـان دوره، اسـفنج بـا اسـتفاده از بنـد آن بـه آرامی خارج شـده، جمعآوری و نابود شـود. توصیـه میشـود در صورت جفتگیری طبیعی، کشـیدن اسـفنج در سـاعات بعـد از ظهر انجام شـود، چراکـه در ایـن صورت، سـاعات آخر ایسـتافحلی که معمـولا جفتگیریهـای منجر به آبسـتنی در آن روی میدهنـد و زمـان آن پـس از 48 سـاعت از خـارج کـردن اسـفنج یا سـیدر اسـت، بـه سـاعات عصـر و شـب میافتـد که هـوا خنکتر و میل جنسـی نـر و ماده بیشـتر و همچنیـن لقـاح موفقیتآمیزتـر خواهد بود، امـا در صورت تلقیـح مصنوعی، زمان خـارج کردن اسـفنج یا سـیدر، بسـته بـه نوع تلقیـح باید طبـق دسـتورالعمل فنی شـماره 10 (دسـتورالعمل تلقیح مصنوعی) باشـد.
درخـارج از فصـل حتمـاً PMSG تزریـق شـود. تزریـق PMSG میتوانـد همزمـان با خـارج کردن اسـفنج صـورت گیرد، ولی درصـورت تأمین نیـروی کار، بهتر اسـت در مادهبز 48 سـاعت قبـل و در میـش 24 سـاعت قبـل از آن صـورت گیرد. بهخصـوص در خـارج از فصل، تزریـق زودهنـگام میتوانـد 10 الـی 40 درصـد نـرخ برهزایـی و بزغالهزایی را افزایـش دهد. در داخـل فصـل نیـز تزریـق PMSG میتوانـد نـرخ چندقلوزایـی را افزایش و در صـورت تلقیح مصنوعـی، زمانبنـدی را آسـان و بـازده تلقیح را بهبـود دهد.
دز PMSG مورد استفاده
دز PMSGبسـته به فصل، وضعیت شـیردهی، نژاد، جثه وسـن دام و نیز هدف از کاربرد آن میتوانـد متفـاوت باشـد و معمـولا بیـن 300 الی 600 واحـد بینالمللی متفاوت اسـت، ولی براسـاس تحقیقات انجامشـده در مؤسسـه تحقیقات علوم دامی کشـور، پیشنهاد میشـود از دز 500 واحـد اسـتفاده نشـود (یـا 400 و کمتر یا 600 و بیشـتر اسـتفاده شـود). در خـارج از فصل و نیـز در حیواناتـی کـه هنـوز شـیر میدهنـد، از دز بالا ( 600 واحـد) اسـتفاده کنیـد. در برنامه چندتخمکریـزی معمـولا از دزهـای بالاتـر از 1000 واحد نیز اسـتفاده میشـود.
در هـر صـورت، اگـر از دزهـای بالاتـر از 400 واحـد اسـتفاده کردیـد، جهـت پیشـگیری از بـروز کیسـت فولیکولـی و درنتیجـه نابـاروری یـا واگـردی، توصیـه مـی شـود در بـز 43 الـی 45 و در گوسـفند 48 الـی 50 سـاعت بعـد از خـارج کـردن اسـفنج یا سـیدر (در صـورت تلقیح مصنوعـی، یکـی دو سـاعت یا بلفاصلـه قبل از تلقیـح) ، تزریـق GnRH را انجـام دهید دو CC وتارولیـن یـا پنـج CC سـینارلین یا ترکیبـات مشـابه دیگر طبق بروشـور آنهـا . ایـن کار تأثیـر بسـیار خوبـی در افزایش نـرخ آبسـتنی و دوقلوزایـی در دامهائی کـه دزهـای بالای PMSG را دریافـت کردهاند، خواهـد داشـت (در دز 400 واحد PMSG، معمـولا نیـازی بـه تزریـق آنالوکهای GnRH نیسـت).
درصورت جفتگیری طبیعی، همزمان با خارج کردن اسفنجها، جفتدهی (کل یا قوچاندازی) ناگهانی انجام شود ( 36 ساعت اول، نرهای غیراصلی یا شیشکهای نر وارد شوند و نرهای اصلی 36 ساعت بعد از خارج کردن اسفنج وارد شوند) . نسبت نر به ماده در گوسفندان دنبهسنگین 1 به 4 یا 5، دنبهمتوسط و سبک 1 به 6 و گوسفندان نیمدنبه، دمدار و بزها 1 به 10 است.
در صورتـی کـه بهجـای جفتگیـری طبیعـی از تلقیـح مصنوعـی اسـتفاده شـود، بـرای زمانبنـدی مناسـب تلقیـح بعـد از خـارج کـردن اسـفنج یـا سـیدر، طبـق دسـتورالعمل تلقیح مصنوعـی (دسـتورالعمل شـماره 10 ) عمـل شـود.
بـا توجـه بـه تفاوتهـای نـژادی در پاسـخ بـه هورمون تراپی ، برای هـر نژاد گوسـفند و بز میتـوان دو پروتـکل دقیـق و مختـص بـه آن نـژاد را بـرای داخل و خـارج فصل تعییـن کرد. برخی از این پروتکلها توسـط مؤسسـه تحقیقات علوم دامی کشـور و با حمایت سـازمان امور عشـایر ایـران، تعییـن شـده اند کـه خلاصه آنها به شـرح زیر اسـت. بـرای نژادهای مشـابه در هریـک از مناطق کشـور میتـوان تا زمان تعییـن پروتکلهای اختصاصـی، از پروتکلهای زیر اسـتفاده کـرد. بـرای مثال: برای گوسـفند لـری – بختیاری میتـوان از پروتکل گوسـفند لری یـا برای گوسـفند قـزل از پروتکل مغانی اسـتفاده کرد.
درمان واگردی یا کلبازی ناشی از تزریق PMSG
در برخـی مواقـع مشـاهده میشـود، میشهـا و ماده بزهایـی کـه PMSG به آنهـا تزریق شـده اسـت، پـس از تلقیح یـا جفتگیری، همچنـان بهطور مـداوم رفتار فحلـی (غیرچرخهای) از خـود نشـان میدهنـد (تکـرر فحلی) که بـه این حالـت اصطلاحاً واگـردی یـا واکل بودن یا کلبـازی گفته میشـود.
علـت ایـن رفتار رشـد فولیکولها در اثـر تزریق PMSG و از طرف دیگر پاره نشـدن یک یا چند فولیکولگراف اسـت که تشـکیل کیسـت فولیکولی داده و در اثر ادامه ترشـح اسـتروژن توسـط ایـن فولیکولهـای کیسـتی، حیوان بهطـور مـداوم رفتار فحلی نشـان میدهـد. درمان ایـن حالـت بسـیار سـاده بـوده و بـا تزریـق هورمـون GnRH در حیواناتی که این مشـکل را دارند، مسـأله رفع میشـود.
در خصـوص ایـن حیوانـات لازم اسـت پـس از تزریـق GnRH، حداقـل تـا دو مـاه حتماً حیـوان نـر در کنار آنها باشـد تا در صورت آبسـتن نبـودن، قصر نمانند. در بعضـی اوقات ممکن اسـت دام کلبـاز آبسـتن هم باشـد، ولی با ایـن وجود رفتار فحلی نشـان دهد، امـا در خصوص آنهایـی کـه آبسـتن نبودهاند، اگر نر در کنارشـان نباشـد، قصـر میمانند.
نویسنده : حسن صادقی پناه
جالب است و روش لاپراسکوپی هم اضافه شود