شانکرهای پوستی گردو بیماری های ثانویه ای هستند که به دنبال ضعیف شدن درخـت در اثـر تنشهـای محیطـی از جملـه سـطحی بـودن یـا فـشردگی خـاک، خـشکی، آبیـاری بـیش از حـد و پوسیدگیهای طوقه و ریشه ظاهر میشوند و حتـی درختـانی کـه از شـانکر بهبـود مـی یابنـد، اگـر مجدداً در معرض چنین تنشهایی قرار گیرند، شانکردار میشوند. به همـین دلیـل، شـناخت و رفـع علل اولیه ضعف درخت مهمتر از درمان خـود شـانکر اسـت. انـواع شـانکرهای باکتریـایی گـردو شامل شانکر عمقی و شانکر سطحی پوست هستند که شانکر عمقی خطرناک تـر از سـطحی اسـت اما هیچیک به تنهایی کشنده نیستند.
شانکر سطحی پوست
بیماری شانکر سطحی پوست در باغات گردوی بسیاری از کشورهای مناطق معتدل و مرطـوب جهان شـایع اسـت. عامـل ایـن بیمـاری بـاکتری Erwinia nigrifluens Wilson, Starr & Berger است که پس از تقسیم جـنس Erwinia بـر اسـاس تـوالی ۱۶SrDNA بـه جنس های Erwinia, Brenneria و Pectobacterium در سال ۱۹۹۸، بـه همـراه بـاکتری E. rubrifaciens (عامل شانکر عمقی پوست) به جنس Brenneria منتقـل و Brenneria nigrifluens نام گرفت. گونه های جنس Brenneria گرم منفی، میله ای شکل با انتهای گـرد، با ابعاد ۱٫۳ – ۳ × ۱ – ۰٫۵ میکرون، فاقد اندوسپور یا کپـسول، منفـرد و بـه نـدرت جفتـی، متحـرک بـا تاژکهای محیطی هستند و پاسخ فوق حساسیت در توتون ایجاد نمـی کننـد. اعـضای ایـن جـنس اکسیداز منفی، کاتالاز مثبت و بـی هـوازی اختیـاری بـوده و آرژنـین دکربوکـسیلاز، دهیـدروژناز، لیزین و اورنیتین دکربوکسیلاز منفی بوده و نشاسته را هیدرولیز نمیکنند، از گـالاکتوز، فروکتـوز، گلوکز، مانوز، سالیسین و سوکروز اسید تولید میکنند اما از آدونیتول و اینوزیتول تولید نمیکنند. سرعت بهینه رشد آنها دمای ۲۸ºC بوده و در بیش از ۳۷ ºC کند یا متوقف میشوند. این باکتری در محـــیط EMS کلنـــی هـــای ســـبز زیتـــونی بـــراق تولیـــد مـــیکنـــد . گونـــه B. nigrifluens بر خلاف گونه B. rubrifaciens، فعالیت پکتینـاز نداشـته، رنـگ صـورتی روی محیط YDC تولید نمیکنـد، سـیترات و آلفـا دی متیـل گلوکوزایـد را مـصرف نمـیکنـد، واکنشهای استوئین و اوره آز آن مثبت است و از اسکولین، اینوزیتول، ملبیوز، رامنـوز و سالیـسین اسید تولید میکند.
این بیماری برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ از اسـپانیا، بـه عنـوان اولـین گـزارش از وجـود شـانکر پوستی در اروپا معرفی و در همان سال، وقوع گسترده آن در فرانسه گزارش شد. در سـال ۱۹۹۸ از ایتالیا گزارش شد و شیوع آن در ۶۰۰ اصـله درخـت گـردوی بررسـی شـده، %۱۰ بـراورد گردیـد. بیماری در باغات گردوی انگلستان و ناحیه مرکزی کالیفرنیا نیز دیده شده است. در ایران، بیمـاری شانکر سطحی برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ در اغمرز و نکا از استان مازندران (رحیمیـان) و سـپس در سال ۱۳۸۳ از استانهای کرمـان، فـارس و کهگیلویـه و بویراحمـد (بـرادران و قاسـمی؛ یوسـفی کوپایی و همکاران) و در سال ۱۳۸۵ از کردستان (حریقی) گزارش شد. در کلیه این موارد، عامـل بیماری با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک B. nigrifluens شناسایی گردیـد. خسارت این بیماری در استان کهگیلویه و بویر احمد بالا بـوده و موجـب ضـعف شـدید و حتـی مرگ درختان میشود و از نظر بافت شناسی، بافت مردگی شدید پوست، لایه زاینده و حتی بافت چوب دیده شده است.
نشانه های بیماری
نشانه بارز این بیماری ایجاد شانکرهای متعدد، معمولاً گروهی و به رنـگ قهـوه ای تـا سـیاه در پوست خارجی تنه یا شاخه های اصلی است اما روی انشعابات کوچکتر و شاخه های فرعی دیـده نمیشود (شکل-۲ راست). از مرکز این لکه ها تراوشات سیاه رنگی به بیـرون جـاری مـیشـود کـه بعداً خشک شده و موادی شبه قیر برجا میگذارد (شکل-۲ چپ). نشانه های این بیماری در تـاج به صورت علائم عمومی زوال و ضعف و خشکیدگی شاخه نمایان مـیشـود. درختـان آلـوده ابتـدا به صورت یکطرفه خشک میشوند (شکل ۳ ) و سپس به تدریج کل درخت میخشکد.
چرخه بیماری
باکتری در درون شانکر یا در تراوشات آن زمستانگذرانی میکنـد و دربهـار بـا جـاری شـدن تراوشات، به بیرون راه مییابد. سپس از طریق باد و باران و از راه زخمهای موجود در پوست، بـه خصوص زخمهای ایجاد شده توسط پرندگان به سایر درختان نفوذ مـیکنـد. شـانکرها سـالهـای متمادی فعال میمانند و گسترش مییابند. به خصوص در تابستان به سرعت بزرگ میشـوند امـا در پاییز و زمستان غیر فعال میشوند. این بیماری در خاکهای فقیر و خشک بـه سـرعت توسـعه پیـدا میکند.
کنترل
شانکر سطحی در درختانی که تحت تنشهای تغذیه ای یا آبی هستند شایع اسـت. لـذا تقویـت درخت و آبیاری منظم مهمترین راه کنترل این بیماری است. شـانکرهایی کـه توسـعه زیـادی پیـدا نکرده اند، با جراحی قابل درمان هستند. پس از جراحی، تیمار محلهای برش با اکسی کلرور مس میتواند مفید باشد. کلیه ارقام تجاری گردوی ایرانی بـه ایـن بیمـاری حـساس انـد ولـی پایـه هـای تجاری بخصوصه پارادکس معمولاً دچار شانکر نمی شوند.
شانکر عمقی پوست
نام دیگر بیماری: شانکر آوند آبکش
زخمهای ایجاد شده از شانکر عمقی پوست عمیق تر و خطرنـاکتـر از شـانکر سـطحی اسـت. عامل آن بـاکتری Brenneria rubrifaciens اسـت. ایـن نامگـذاری بـه دلیـل تولیـد رنگدانـه صورتی در محیط کشت است ( rubber به معنی قرمز و Facio به معنی سـاختن). ایـن گونـه کـه ارتباط فیلوژنیک نزدیکی بـا گونـه B. nigrifluens، عامـل شـانکر سـطحی پوسـت دارد، بـرای اولین بار در اواسط دهه ۱۹۶۰ از B. nigrifluens تشخیص داده شد. گردو تنهـا میزبـان شـناخته شده آن است. بیماری شانکر عمقی پوست در مناطق عمده گردو کاری ایالات متحده وجود دارد . اما معمولا به دلیل مدیریت صحیح، مشکل عمده ای محـسوب نمـیشـود. ایـن بیمـاری تـاکنون از ایران گزارش نشده لیکن با توجه به عمق زیاد شانکرهای سطحی درختان گردو در ایـران، بررسـی دقیقتر اتیولوژی آن لازم است.
نشانه های بیماری
معمولاً درختان ۶-۸ ساله یا مسنتر به این بیماری مبتلا میشـوند. ایـن نـوع شـانکر بـه صـورت شکافهای طولی در پوست تنه و شاخه های اصلی دیده میشود (شـکل -۴ راسـت) کـه از اواخـر بهار تا اوایل پائیز، از آنها تراوشات غلیظ قهوه ای- قرمز رنگی (حاوی سلول های بـاکتری و شـیره گیاهی) به بیرون جاری میشود. این تراوشات پس از خشک شدن، قهوه ای- سـیاه رنـگ شـده و ظاهری شبیه خونریزی به درخت میدهند. در کنار شانکرها، لکه های متعدد گرد و تیره ای که تـا چوب نفوذ میکنند، دیده میشوند (شکل -۴ چپ). میزان رشد شانکرها مـرتبط بـا سـن درخـت، شرایط محیطی و فصل است و به ۳۰ سانتی متر در بهار و ۶۰ سانتی متر در تابستان میرسد. این باکتری با مصدوم کردن آوند آبکش، موجب اختلال در حرکـت قنـد و در نتیجـه، ایجـاد نشانه هـای عمـومی زوال ماننـد تنکـی تـاج، زردی بـرگ و خـزان زودرس، خـشکی شـاخه، افـت محصول و حتی مرگ درخت میشود. البته بخـش عمـده ای از ایـن صـدمات ناشـی از تـنشهـایی است که قبلاً درخت را ضعیف و مستعد ابتلا بـه شـانکر کـرده انـد و شـانکر بـه تنهـایی نمـیتوانـد درختان قوی و شاداب را از پای در آورد.
چرخه بیماری
باکتری عامل بیماری در درون شانکر یا تراوشات خشک شده روی تنه زمـستانگـذرانی مـیکند و از اوایل بهار تا اواخر پائیز فعال شده و توسـط تراوشـات بـه بیـرون راه مـی یابـد (شـکل .(۵ باکتری تا چند هفته در تراوشات زنده میماند اما بر سطح درخـت یـا در خـاک بـه مـدت طـولانی زنده نمی ماند. سپس توسط باران و آبیاری بارانی با زاویه باز و از طریق زخمهـای عمیقـی کـه بـه پوست داخلی رسیده اند، سایر درختان را آلوده میکند. چنـین زخـمهـایی بـه طـور معمـول توسـط ماشین آلات برداشت مکانیزه و چوبهای تکاننده میوه ایجاد می شوند و تا ۱۰ روز پس از ایجـاد، مستعد آلودگی هستند. پس از آلودگی، معمولاً چندین سال طول می کشد تا نشانه های بیماری ظـاهر شـوند. در طـی این مدت، باکتری سیستمیک میشود و میتوان آنرا از بافت های ظاهراً سالم و پیوندکهـای بـی نشانه جدا کرد. درجه سیستمیک بودن باکتری نامعلوم است. انتشار باکتری توسط جابجـایی مـواد گیاهی آلوده و بی نشانه (نهال و پیوندک آلوده)، ادوات میوه تکانی آلوده،احتمالاً بـاران تـوام بـا بـاد و دارکـوب انجـام مـی شـود . درخـت گـردو در بهـار و تابستان به شدت به این بیماری حساس و در زمستان مقاوم است .
کنترل
اقدامات زراعی
شدت این بیماری مرتبط با شـدت تـنش هـای محیطـی اسـت و بهتـرین راه کنتـرل آن، تـامین سلامت و شادابی درخت است. کوددهی و آبیاری به موقع مانع ایجاد یا گسترش شـانکر مـیشـود. خشکی درخت را مستعد ابتلا کرده و شانکر در خاکهای خشک، فقیر و تابستانهای گرم طغیـان میکند. در چنین شرایطی، درختان آلوده قابل درمان نیستند و اگر هم قبلاً درمان شده اند، بـاکتری سیستمیک بوده و مدتها دردرختان بی نشانه بهبود یافته باقی میماند، مجدداً شانکردار مـیشـوند. بهترین روش آبیاری در مدیریت این بیماری استفاده از سیستمهای تحت فشار با دو لـوپ دایـره ای به فواصل نیم و یـک متـر از تنـه در سـایه انـداز درخـت اسـت. بـرای تقویـت درخـت لازم اسـت کودهای فسفاته و پتاسیم ( ۱- ۰٫۵کیلو به ازای هر درخت، بسته به انـدازه درخـت) در اسـفند مـاه و کود ازته ( ۱ – ۰٫۵ کیلو به ازای هر درخت در دو نوبت نیمی در فروردین و مـابقی یـک مـاه بعـد) استفاده شود. به علاوه استفاده از کود دامی در زمستان ۳۰-۴۰) تن در هکتار هر ۲-۳ سال یکبار) به صورت برگرداندن به عمق ۳۰ سانتی متری خاک توصیه می شود.
برداشت صحیح میوه
زخمهای عمیق پوستی که به تازگی در تنه و شاخه هـای بـزرگ ایجـاد شـده انـد، مهـمتـرین راه نفوذ باکتری B. rubrifacirens هستند و لذا باید دقت کـرد کـه درخـت در هنگـام برداشـت میوه زخمی نشود . ضدعفونی چـوب میـوه تکـانی و گیـره هـای دستگاه تکاننده میوه از درختی به درخـت دیگـر لازم نیـست امـا هنگـام ورود بـه یـک بـاغ سـالم، اهمیت بالایی دارد.
مبارزه شیمیایی
این بیماری تاکنون با اسـتفاده از سـموم شـیمیایی رایـج یـا تزریـق آنتـی بیوتیـک قابـل کنتـرل نبوده است. جراحی شانکر بـه همـراه بـا ضـد عفـونی بـا سـموم مـسی یـا هیپوکلریـت سـدیم فقـط در مراحــل اولیــه تــشکیل شــانکر و بــه مجــرد مــشاهده اولــین نــشانه هــای آن مــوثر اســت امــا در شانکرهای پیشرفته نه تنها موجب ریشه کنی باکتری نمی شود، بلکه ممکن است منجر بـه تـضعیف بیشتر درخت و تشدید بیماری شود.
استفاده از ارقام مقاوم
از نظر منـابع ژنتیـک مقاومـت، کلیـه ارقـام گـردو از جملـه گـردوی ایرانـی بـه شـانکر عمقـی پوست حساسند و تاکنون رقم مقاومی گزارش نشده اسـت امـا شـدت و شـیوع آن در Hartley بیشتر است.