Lymantria Dispar L
Syns : porthetria dispar L.
Ocneria dispar L
(LYMANTRIIDAE, LEP)
تاریخچه، درختان مورد حمله و طرز خسارت :
پروانه ابریشم باف ناجور، که به انگلیسی آنرا Gypsy moth مینامند، احتمالاً از دیر زمان در ایران نیز وجود داشته و در واقع یکی از آفات مهم درختان جنگلی بشمار میرود. مریم تقوی دانشجوی رشته گیاه پزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران مطالعاتی درباره این آفت نمود و نتیجه آنها را در سال 1359 بصورت پایان نامه تحصیلی ارائه نموده است. پروانه ابریشم باف ناجور، آفتی است پلی فاژو در دنیا بیش از 500 گیاه میزبان دارد. درختان مورد حمله این آفت در ایران عبارتند از: سیب، گلابی، گوجه، مو و همچنین ممرز، بلوط، لیلکی، نمدار، توسط، بید، چنار، نارون، تبریزی و غیره. لاروهای این آفت شدیداً از برگهای درختان میزبان تغذیه نوده و آنها را عاری از برگ می نمایند. میزان خسارت این آفت مخصوصاً در نواحی شمال شدید میباشد (فرحبخش، 1340).
مناطق انتشار :
پروانه ابریشم بافت ناجور در تمام نواحی بحر خزر، گچسر و همچنین در مناطق ییلاقی اطراف تهران مانند فشم و میگون انتشار دارد.
شکل شناسی :
در این حشره اختلاف زیادی بین پروانه ماده و نر دیده میشود و بهمین سبب به آن ابریشم باف ناجور گفته میشود و ذیلاً به تفکیک به شرح مشخصات آنها پرداخته میشود:
ماده:
عرض پروانه با بالهای باز به 50-65 میلیمتر و عبائی (1348) تا 75 میلیمتر مینویسد. بالها به رنگ سفید مایل به زرد و مجهز به خطوط موجی نامشخص میباشند. بالهای جلوئی مجهز به پولک و مو میباشند و بالهای عقبی نیز دارای پولک و موهای نسبتاً بلندی میباشند. در حاشیه بالهای جلوئی و عقبی نقاط قهوهای رنگ دیده میشوند. سینه کوتاه و پوشیده از موهای فراوان میباشد. شکم بزرگ و قهوهای یا قهوهای روشن و مجهز به موهای شیری رنگ میباشد. شکم به شکل استوانه و در انتها حجیم است. شاخکها شانه ای ریز که در ظاهر نخوش است و کوتاه تر از بدن میباشد. پاها نیز پوشیده از مو و مشخصات مرفولوژیک آن همانند پروانه نر است.
نر:
عرض پروانه با بالهای باز 36-50 میلیمتر است. رنگ بالهای جلوئی قهوهای تیره مایل به خاکستری مجهز به چهار خط موجی (زیگزاگی) در سطح بال میباشد. بالهای عقبی به رنگ قهوهای روشن و دارای نقاط سیاه و خطوط زیکزاکی نامشخص میباشند. بالهای جلوئی در لبه کناری مجهز به یک دسته موی کوتاه میباشند و بالهای عقبی در سه لبه خارجی و عقبی و داخلی مجهز به موهای کوتاه میباشند. بالهای جلوئی مجهز به پولک و مو میباشند و بالهای عقبی از موهای بلند و زبر پوشیده شده است. بالها در پشت به رنگ شیری مایل به زرد تا قهوه ای روشن و آثاری از نقوش سطح بالها در آنها مشاهده میشود.
شاخکها شانهای دو طرفی و خوابیده روی هم و طولشان از بدن کوتاهتر میباشد. تخمهای حشره مدور و قطبین تخم در طرفین فشرده شده است و برنگ زرد تیره میباشند. تخمها معمولاً در دستههای 100-500 عددی گذارده میشوند. توده تخم بشکل یک بیضی است که بطرف بالا کشیده و باریکتر و قسمت انتهائی آن مسطحتر و ضخیمتر میباشد. لایه های تخم توسط موهای زرد متمایل به قهوهای انتهای شکم ماده پوشیده میشود. توده تخم در ارتفاع زیاد از تنه درخت گذارده نمیشود. تخم ها معمولاً روی کنده درختان و دیوارها و نرده ها و زیر سنگها و روی ساختمانها و غیره گذارده میشود.
لاروها برنگ قهوهای یا خاکستری، که مجهز به سه نوار روشن در پشت خود میباشند و هر قسمت بجز بند اول دارای یک جفت برآمدگی میباشد. اولین پنج جفت برآمدگی برنگ آبی و شش جفت بعدی برنگ قرمز آجری میباشد. در وسط حلقه نهم و دهم یک برآمدگی قرمز رنگ وجود دارد.
از هر برآمدگی (زگیل) دسته موئی خارج شده که این موها در طرفین بدن طویلتر و در وسط کوتاهتر می باشد. این موها اصطلاحاً Veruca نامیده میشوند. موها وقتی لمس میشوند تقریباً کمی نیش میزنند ولی باعث هیچ نوع التهاب و تورمی نمیشوند (البته اگر پوست خیلی حساس نباشد) سر بزرگ لارو در زمینه زرد رنگ و دارای دو لکه سیاه تیره کشیده و تعداد بیشماری نقطه های سیاه تیره میباشد. اندازه لاروهای کامل متغیر و 40-75 میلیمتر میباشد. لاروهای کوچکتر نرها و بزرگترها ماده¬ها را بوجود میآورند. شفیره به رنگ قهوهای پر رنگ میباشد و پوشیده از موهای سیخ با رنگ قهوهای مایل به قرمز است و طول آن 20-30 میلیمتر میباشد. شفیرههای کوچک نرها و شفیرههای بزرگ ماده ها را بوجود میآورند. در اواسط تیرماه لاروها بطرف جای امن می خزند و تبدیل به شفیره می شوند. شفیره بیک تکه پوست درخت یا چوب متصل است و بوسیله قلاب کوچک شاخکشان خود را آویزان میکند (تقوی، 1359).
زیست شناسی :
پروانه ابریشم بافت ناجور در سال یک نسل دارد و زمستان را بصورت تخم بسر میبرد. در اواسط فروردین ماه تخم ها تفریخ شده و لاروهای جوان آفت خارج میشوند. این لاروها بواسطه داشتن موهای زبر سریعاً از تخم خارج میگردند. این لاروها برای مدت قابل توجهی از قبول غذا اجتناب میورزند و تا مدت سه هفته بطور دسته جمعی و متحداً در مجاورت پوستههای تخم خود زندگی مینمایند و کم کم متوجه سرشاخهها و حوالی جوانهها و غنچهها میشوند و شروع به تغذیه و خوردن جوانهها و برگها مینمایند. در این مدت قدرت تنیدن خود را تا حدی نشان میدهند. تا دومین پوست اندازی بطور گروهی به تغذیه ادامه میدهند و پس از دومین پوست اندازی هر یک از لاروها راه فردی در پیش میگیرند. اگر زمستان به اندازه کافی گرم بوده باشد لاروها پس از خروج از تخم بلافاصله شروع به تغذیه مینمایند، زیرا درختان نیز زودتر فعالیت خود را شروع نموده اند.
تغذیه لاروها بیشتر در شب انجام میشود و روزها در پناهگاه ها به استراحت میپردازند و در صورت پیدا نکردن مأمن روی درختها باقی میمانند. لاروهای جوان از نظر تغذیه بسیار حریص میباشند و تا سن دوم لاروی از درختان همیشه سبز تغذیه مینمایند. تغذیه لاروها در خردادماه کامل میشود و در اواسط تیرماه به طرف یک جای امن میخزند و تبدیل به شفیره میشوند لاروها بوسیله تارهای تنیده شده برگها را بهم متصل مینمایند تا درون آن مرحله تبدیل شفیره به حشره کامل را به انجام رسانند. شفیره در حدود 2-3 هفته بصورت اجتماعات 50-150 عددی در جهت جنوبی تنه درختان بوسیله قلاب کوچک شاخک خود آویزان میشوند و در این حالت ممکن است رشته های ابریشمی اطراف بدن شفیره باشد.
پروانههای بالغ بعد از 10-14 روز در اواخر تیرماه پدیدار میشوند و پروانههای نر که زودتر بیرون میآیند نسبتاً کوچکتر و رنگ آنها تیره است. پروانههای ماده 2-3 روز دیرتر بیرون میآیند و نسبتاً سنگین و شکمی بزرگ دارند و برنگ سفید مایل به زرد میباشند. پروانههای ماده که بالهای آنها اغلب بهم چسبیده است تنبل بوده و قدرت پرواز ندارند پروانههای نر بخوبی قادر به پرواز میباشند و براحتی در جستجوی پروانههای ماده جهت آنها را مییابند و پرواز آنها بر خلاف جهتی است که بادبورا حمل می کند. نرهائی که از نظر جنسی تحریک شدهاند رقص چرخشی مینمایند و بالهایشان را در ابتدا کم و سپس با میدان نوسان زیاد تکان میدهند. این رقصها کاملاً متفاوت و با حرکت بالها میباشد. مادههای باکره هنگامیکه فرومن جنسی بشدت ترشح مینمایند و شروع به منبسط و منقبض نمودن ریتمیک انتهای شکم یا تخمریز خود می نمایند پس از جفتگیری، از جفتگیری مجدد با نرهائی که سعی به جفتگیری می نمایند اجتناب میورزند. بنابراین ماده ها بوسیله فرومن مخصوص خود باعث جلب نرها میشوند. سپس تخم ریزی نزدیک محلی که پروانه ماده بیرون میآید انجام میگیرد. تخمگذاری روی پوست درختان، سنگها، ساختمانها یا هر شیئی نزدیک گذارده میشود. تخم گذاری در طول شب ادامه داشته و در خاتمه شب عمل تخمگذاری به نتیجه میرسد. در اولین و دومین شب دو سوم تا چهار پنجم تمامی تخمها گذارده میشود و در شبهای بعد تخمهای کمتری گذارده میشود. هر دسته تخم 100-400 و هر پروانه ماده جمعاً 2000 عدد تخم میگذارد. تخمگذاری از اواسط تیر تا اواخر مرداد صورت میگیرد و تخمها بدین ترتیب زمستان گذرانی کرده و تا سرما نبینند تفریخ نمیشوند. بنابراین پروانه ابریشم باف ناجور از اوایل مرداد تا اواخر اردیبهشت سال بعد را بصورت تخم میگذراند و از اواخر اردیبهشت تا اواخر تیر را بصورت لارو و مرحله شفیرگی را در حدود دو هفته و بالاخره مرحله حشره کامل را تقریباً یک هفته سپری مینماید و بدین ترتیب همان طوریکه در ابتدا نیز ذکر شد، سالیانه فقط یک نسل دارد .
مبارزه :
در رابطه با مبارزه مکانیکی چون لاروها در مدت شب تغذیه می نمایند و روز در پناهگاهها مخفی میشوند. لذا میتوان در مناطق مورد حمله نوارهای پارچه ای، مقوائی و یا کنفی اطراف درختان بست و لاروهایی را که در زیر پارچه ها در جستجوی پناهگاه هستند جمع کرده و از بین برد. در صورتیکه مبارزه شیمیائی ضرورت پیدا نماید میتوان بعد از تفریخ تخمها و زمان ظهور لاروها که معمولاً از دهه دوم تا آخر اردیبهشت ماه میباشد، درختان را سمپاشی نمود و برای این منظور می توا از سم دیفلوبنزورون (دیمیلین) که یک سم هورمونی است و توسط عبائی علیه این آفت مؤثر تشخیص داده شده استفاده نمود.
شناسایی تکمیلی عوامل کنترل زیستی پروانه ابریشم باف ناجور در جنگلهای ارسباران
چکیده
پروانه کولی یا ابریشم باف ناجوره (Lymantria dispar (L ، یکی از مخرب ترین آفات برگ خوار درختان جنگلی در نقاط مختلف دنیا می باشد. این پروانه در مناطق مختلفی از ایران به ویژه در استانهای شمالی و شمال غرب کشور انتشار دارد. در مراحل اولیه لاروی این آقت از برخی میزبانهای ترجیحی نظیر درختان بلوط، بید و توسکا تغذیه میکند اما لاروهای بالغ آن می توانتد بیش از ۵۰۰ گونه درخت و درختچه را مورد تغذیه قرار دهتد. در منطقه ارسباران پروانه ابریشم باف ناجور حداقل از ۳۲ گونه درخت و درختچه تغذیه میکند. لاروهای آفت از اواسط بهار تا اوایل تابستان و تا قبل از تبدیل شدن به شفیره ، به شدت به تغذیه از برگهای گیاهان میزبان میپردازند. این مطالعه به منظور تعیین عوامل کنترل طبیعی پروانه ی ابریشم باف ناجور در طی بررسی های صحرایی و آزمایشگاهی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ در جنگلهای ارسباران انجام گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که عوامل کنترل کننده زیر به عنوان دشمنان طبیعی آفت در مراحل تخم، لارو و شفیره عمل می کنند.
- Monodontomerus aerus Walker (Hymenoptera Torymidae)
- Tachina praeceps Meigen (Diptera. Tachinidae)
- Zenillia libatrix Panzer (Diptera :Tachinidae)
- Brachymeria intermedia Nees (Hymenoptera: Chalcididae)
- Glyptapanteles indiensis Marsh (Hymenoptera. Braconidae)
- Glyptapanteles porthetriae Mues (Hymenoptera Braconidae)
- Hexamermis albicans (Nematoda Mermithidae)
- Calosoma sp. (Coleoptera: Carabidae)
- Araneus diadematus (Aranea Araneidae)
- Cheiracanthium punctorium (Aranea clubionidae)
- ویروس نوکلئو پولی هیدروزیس (NPV)
- پرندگان و جوندگان
مقدمه
پروانه ابریشم باف ناجور یا پروانه کولی با نام علمی (Lymantria dispar (L متعلق به خانواده Lymantridae بوده و آفتی بسیار خطرناک و پلی فاژ است که در دنیا بیش از ۵۰۰ گونه میزبان گیاهی برای آن شناخته شده است (1999 Pedigo). با وجود گستردگی میزبانهای آفت، تعدادی از آنها میزبان ترجیحی بوده و برخی دیگر در شرایط انبوهی آفت مورد تغذیه قرار می گیرند. از میزبان های پهن برگ آن بلوط، راش، ممرز، توسکا، نارون و از سوزنی برگان سرو نقره ای، سرو خروسی،کاج سیاه و کاج رادیاتا را می توان نام برد. در خیلی از نقاط دنیا بیشترین خسارت آن به جنگلهای بلوط وارد می شود و در هر ۶ تا ۷ سال یکبار به تناوب، حالت طغیانی پیدا می کند که هر دوره طغیانی آن حداقل سه سال به طول می انجامد. بدین ترتیب خسارتهای شدیدی را به درختان میزبان وارد می کتد. این آفت بومی اروپا و آسیا بوده و در سال ۱۸۶۹ جهت بررسی امکان تولید ابریشم از آن، از اروپا وارد آمریکا گردید. در طی بررسیهای مذکور بعلت رها شدن اتفاقی آمریکای شمالی و کانادا را هم فرا گرفت (1999 Pedigo). تأثیر خسارت این آفت در درختان سوزنی برگ بعلت عدم امکان جبران خسارت وارده توسط میزبان به مراتب بیشتر از پهن برگ ها بوده و درختان میزبان بعد از حذف برگها ضعیف شده و مورد حمله پوستخواران و چوبخواران قرار میگیرند. در بین پهن برگان گونه های بلوط حساس ترین گونه شتاخته شده اند . عمده ترین شیوه های کنترل آفت در اغلب کشورها، استفاده از سموم میکروبی مخصوصاً Bt و تله های فرمونی می باشد. بر اساس مطالعات انجام شده در اغلب کشورهای آلوده به آفت ابریشم باف ناجور، عوامل کنترل کننده بیولوژیک آفت نقش عمده ای در مهار جمعیت و کاهش خسارت آن در سال های طغیانی دارند. این عوامل انواع زیادی داشته و عمدتا در طول مراحل نابالغ آفت تاثیر می گذارند. طبق گزارش تورکانی و همکاران (۲۰۰۱) در یک دوره ده ساله در جنگلهای بلوط جمهوری اسلواکی مرگ ومیر آفت توسط پاتوژنها ۵۹ درصد، توسط پارازیتوئیدها 47.3 درصد و بالاخره توسط پرداتورها 21.5 درصد بوده است. آنها در این مطالعه هیچ ارتباط معنی داری بین میزان پارازیتیسم و فراوانی دستجات تخم مشاهده نکردند (2001 Turcani et al). کوپر و اسمیت (۱۹۹۵) پرداتیسم دستجات تخم آفت به میزان ۳۰ الی ۵۰ درصد توسط سه گونه پرنده در آمریکا را ثابت کرده اند (1995 Cooper and Smith)، نووتنی و همکاران (۱۹۹۸) ۳۵ گونه زنبور و مگس پارازیتوئید، دو نوع ویروس، دو گونه قارچ، دو گونه باکتری و چهار گونه تک یاخته دشمن طبیعی آفت را در جمهوری اسلواکی جمع اوری و شناسائی نموده همچتین سازگاری استفاده کاربردی از باکتری Bacillus thuringiensis را با عوامل کنترل کننده طبیعی بررسی نموده اند . پروانه ابریشم باف ناجور در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۱۶ توسط افشار گزارش گردیده و خسارت آن در انواع گونه های جنگلی، باغی و نهالستان ها مشاهده شده است (بهداد، ۱۳۷۵) و در سالهای اخیر بصورت یکی از آفات خطرناک سوزنی برگان دست کاشت محسوب می شود. آفت تاکنون از استانهای آذربایجان شرقی (منطقه ارسباران)، گلستان، تهران، خراسان، فارس، کهکیلویه، کردستان، کرمانشاه و گیلان گزارش شده است. تفاوتهای مورفولوژیک پروانه های نر و ماده وجه تسمیه آفت به عنوان ابریشم باف ناجور می باشد. البته در برخی منابع این نام گذاری را به تنیدن کلاف ابریشمی نامنظم و نامرتب و غیر قابل باز شدن روی شفیره (در مقایسه با پیله کرم ابریشم) مرتبط دانسته اند. تاکتون علاوه بر پروانه کولی چهار گونه
L.amabilis chr
L. lapidicola L
L. komarovi Chr
. destituta Stgr L
از ایران گزارش شده اند (عبایی، ۱۳۵۳). جنگلهای ارسباران که در شمال غرب استان آذربایجان شرقی در محدوده شهرستان کلیبر واقع شده، به لحاظ داشتن ویژگیهای خاص اکولوژیک و تنوع زیستی وسیع یکی از پنج ناحیه مهم جنگلی کشور را تشکیل می دهد. درختان ممرز و بلوط گونه های غالب این جنگل ها می باشد (امیرقاسمی، ۱۳۷۶)، حدود ۳۰ گونه درخت و درختچه از میزبان های مورد تغذیه پروانه کولی در منطقه وجود داشته و مورد تغذیه این آفت قرار می گیرند. اما میزبان ترجیحی آن درختان بلوط macrantera quercus و Q. petraea می باشند (نیکدل و دردایی، ۱۳۷۹) با توجه به تنوع و کارآیی دشمنان طبیعی پروانه ابریشم باف ناجور در نقاط مختلف پراکنش آن، با فرض این که در جنگل های منطقه ارسباران نیز تعدادی از دشمنان طبیعی کنترل کننده افت فعالیت دارند، این بررسی با هدف شناسایی آنها انجام گرفته و عوامل کنترل کننده جمع آوری شده ، معرفی شدند.
مواد و روش ها
در طی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷ با توجه به شیوع آفت پروانه ابریشم باف ناجور در منطقه ارسباران، ضمن انجام مطالعات صحرایی در طول سیر تکاملی آفت و جمع آوری برخی از شکارگرها و پارازیت ها، مراحل نابالغ آفت شامل دستجات تخم، سنین مختلف لاروی و شفیره ها از نقاط مختلف منطقه از جمله نواحی کلاله سفلی (۸۵۰ متر)، گرمناب (۱۳۵۰ متر)، مکیدی (۱۴۰۰ متر)، خوینرود (۱۵۰۰ متر) که جمعیت نسبتاً زیادی از افت در ان نواحی دیده می شد، از روی میزبانهای اصلی آفت (درختان بلوط) جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. در طی بررسی های آزمایشگاهی، پرورش لاروها در قفسها بر روی گیاهان میزبان و نگهداری شفیره ها تا خروج پارازیتوئیدهای احتمالی انجام گرفت. در مورد نماتدهای انگل حشرات Mermithidae با توجه به این که نمونه های خارج شده از بدن حشره میزبان لارو سنین بالا بوده و قابل شناسایی نیستند، لذا لاروهای مذکور پس از خروج از بدن میزبان در بستری از خاک مرطوب در داخل جعبه های پرورش تا زمان تبدیل به نماتدهای بالغ نگهداری شدند. نمونه های دشمنان طبیعی جمع آوری شده پس از بررسی اولیه جهت تعیین هویت قطعی به متخصصین مربوطه ارسال شدند و تعدادی از آنها با استفاده ازنمونه های تعیین هویت شده موجود در موزه حشرات آذربایجان شرقی و مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور شناسایی شدند. به طوری که زنبورهای Torymidae و chalcididae توسط آقای Hannes baur در سوییس ، مگس های Tachinidae توسط آقای Peter Tschorsnig در اشتوتگارت آلمان ، زنبورهای Braconidae توسط آقای m.capeak در جمهوری چک ، نماتد انگل Mermithidae توسط آقای H.Kaiser در اتریش و بالاخره نمونه های عنکبوت های شکارگر و سوسک کارابیده ضمن تطبیق با نمونه های تعیین هویت شده قبلی که از همان منطقه ارسباران جمع اوری شده بودند، شناسایی شدند.براساس مطالعات بعمل آمده نمونه های نسبتاً زیادی از دشمنان طبیعی مراحل نابالغ پروانه برگخوار ابریشم باف ناجور در جنگلهای ارسباران به دست آمده و شناسائی شدند که در بین آنها زنبورهای پارازیتوئید انواع بیشتری از دشمنان طبیعی را به خود اختصاص می دهند. مهمترین عوامل کنترل زیستی آفت در جنگلهای منطقه ارسباران به شرح زیر شناسایی شدند. تعداد نمونه های هر گونه از دشمنان طبیعی بدست آمده بطور کلی در مورد زنبورها، مگس ها و نماتد لنگل مرمیتیدہ، حداقل 100 نمونه تا بیش از ۲۰۰ نمونه (شامل افراد نر و ماده) بودند. اما در مورد عنکبوت ها و سوسک شکارگر کارابیده تعداد محدودی نمونه وجود داشت که در شرح انها ذکر شده است.
- Monodontomerus aerus Walker (Hymenoptera Torymidae)
این زنبور پارازیتوئید شفیره پروانه ی ابریشم باف ناجور می باشد که بدون استثناء در تمام نقاط ارسباران و جنگلهای حاتم بیشه مشگین شهر پراکنده است. علاوه بر پروانه ابریشم باف ناجور شفیره پروانه دم قهوه ای و شفیره برخی از مگس های خانواده Tachinidae نیز توسط زنبور فوق پارازیته می شوند. از داخل هر شفیره پروانه پارازیته شده بطور متوسط شش زنبور خارج می شود و در واقع حالت سوپرپارازیتیسم در این انگل وجود دارد. این گونه با توجه به پراکنش وسیع در منطقه و جمعیت نسبتاً زیاد آن یکی از دشمنان طبیعی مهم آفت محسوب میشود. اما بدلیل هیپرپارازیتیسم برخی از مگس های تاکنیده که خود آنها نیز دشمن طبیعی برخی آفات هستند گاهی تاثیر منفی در کنترل زیستی جمعیت آفات دارد. بنا به گزارش گریل (۱۹۸۷) این زنبور در طی سالهای ۸۷-۱۹۸۲ طغیان آفت دم قهوه ای بلوط در فرانسه را مهار کرده است (1987 Grill). این زنبور پارازیتوئید علاوه بر منطقه ارسباران و مشگین شهر، از نمونه های لارو جمع آوری شده آفت از اطراف خلخال (در استان اردبیل) هم بدست آمد.
- Tachina praeceps Meigen (Diptera. Tachinidae)
میزبان اصلی این مگس پروانه دم قهوه ای می باشد . اما گاهی به دیگر پروانه ها از جمله ابریشم باف ناجور نیز حمله می کند (نیکدل، ۱۳۷۹؛ 2001 Barkalov)، شفیره این پارازیتوئید از داخل بدن لاروهای سن آخر آفت بیرون می آید و با توجه به اینکه در موارد زیادی از تشریح لاروهای سن سوم زمستان گذران افت دم قهوه ای بلوط، لارو مگس از داخل آنها بدست می آمد، لذا بنظر می رسد ورود این مگس در سنین اولیه لاروی میزبان صورت می گیرد و در مراحل آخر لاروی آفت، شفیره مگس ضمن از بین بردن لارو میزبان خارج می شود.
- Zenillia libatrix Panzer (Diptera :Tachinidae)
این گونه مگس برخلاف گونه T. Peraeceps پارازیتوئید شفیره آفت بوده (شکل ۱) و از نواحی هجراندوست (۱۷۶۰ متر)، ملک تالش (۱۲۰۰ متر) و کلاله دارانا (۱۵۵۰ متر) پیدا شد. به گزارش تورکانی و همکاران (۲۰۰۱) در اسلواکی بعنوان یکی از عوامل کنترل کننده پروانه ی ابریشم باف ناجور معرفی شده .
- Brachymeria intermedia Nees (Hymenoptera: Chalcididae)
این زنبور شفیره آفت ابریشم باف ناجور را درارسباران مورد حمله قرار می دهد (شکل ۱). اما پروانه های مختلفی از جمله
Hyphantria cunea (Arctiidae)
oliviae (Saturniidae) Hemileuca
نیز به عنوان میزبان های آن ذکر شده اند (مدرس اول، ۱۳۷۳).
- Glyptapanteles indiensis Marsh (Hymenoptera. Braconidae)
- Glyptapanteles porthetriae Mues (Hymenoptera Braconidae)
این دو گونه پارازیتوئید لاروهای پروانه ابریشم باف ناجور در اغلب نقاط جتگل های ارسباران هستند. شفیره این زنبورها در حد فاصل سنین چهارم و پنجم لاروی از بدن لاروهای افت خارج شده و پس از حدود یک هفته زنبورهای بالغ آن ها ظاهر میشوند.
- Hexamermis albicans (Nematoda Mermithidae)
این نماتد لاروهای آفت ابریشم باف ناجور را در نقاط زیادی از جنگلهای ارسباران، جنگل های مشکین شهر و خلخال پارازیته می کند و در اغلب اوقات بیش از یک نماتد ( معمولا 3 تا 4 نماتد ) از بدن هر لارو خارج میشود و در واقع حالت سوپرپارازیتیسم در آن وجود دارد. این نماتد انگل ، لاروهای پروانه دم قهوه ای بلوط را نیز از بین می برد .
- Calosoma sp. (Coleoptera: Carabidae)
لاروهای این سوسک کارابیده در ارسباران از لاروها و شفیره های پروانه ابریشم باف ناجور تغذیه میکند. اگرچه این سوسک جمعیت خیلی زیادی ندارد اما یکی از عوامل کاهش جمعیت آفت می باشد (تعداد نمونه ها ۶ ماده و ۴ نر)
- Araneus diadematus (Aranea Araneidae)
- Cheiracanthium punctorium (Aranea clubionidae)
با وجود اینکه شب پره ماده آفت دسته تخمهای خود را با استفاده از موهای محافظ خاصی می پوشانند، دو گونه عنکبوت مذکور دستجات تخم و گاهی لاروهای سنین پایین آفت را در جنگلهای ارسباران مورد تغذیه قرار می دهند. این شکارگرها همواره در اطراف دستجات تخم و محلهای تغذیه ای لاروها و در روی میزبان های مختلف ابریشم باف ناجور یافت میشوند (تعداد نمونه ها در گونه اول: ۱۰ ماده و ۷ نر، تعداد نمونه ها در گونه دوم: ۴ ماده و ۵ نر).
- ویروس نوکلئو پولی هیدروزیس (LdMNPV یا NPV )
این ویروس که از گروه باکولوویروس ها می باشد عمدتا پروانه ها و شب پره ها را تحت تاثیر قرار می دهد. لاروهای آفت بخصوص در جمعیتهای زیاد و انبوه آن، به این ویروس فوق العاده حساس بوده و بلافاصله پس از شیوع ویروس، لاروها بیمار شده و از بین میروند. اگرچه هنوز این ویروس از لاشه لاروهای آفت در ارسباران استخراج و شناسایی نشده است اما با مقایسه نحوه ی شیوع بیماری، علایم لاروهای مرده (شکل ۲) و نحوه انتشار آن با مشخصات مندرج در منابع معتبر استنباط میشود که آلودگی موجود در جنگلهای ارسباران نیز مربوط به ویروس مذکور می باشد. با توجه به اثر سریع و وسیع این ویروس ، امروزه از آن به عنوان یک آفت کش زیستی مؤثر تحت عنوان “Gypchek” بر علیه آفات ابریشم باف ناجور در شرایط طغیانی استفاده می شود.
- پرندگان و جوندگان
مختلف یکی دیگر از مهمترین و مؤثرترین دشمنان طبیعی افت می باشند که در فاصله زمانی تخم ریزی تا خروج لاروها از تخم در سال بعد (حدود ۷-۶ ماه)، تعداد زیادی از دستجات تخم و در بعضی مواقع لاروهای جوان را از بین میبرند. علاوه بر تنوع پرندگان و جوندگان دخیل در این شکارگری، با توجه به قدرت پرواز، تحرک زیاد و ارتباط کوتاه مدت و لحظه ای آنها با میزبان امکان دسترسی و شناسایی این عوامل میسر نبود و لذا تنها آثار خسارت آنها قابل مشاهده بود. همان طور که در منابع مرتبط دیگر نیز به این شکارگرها تحت عنوان شکارگران ناشناخته و یا به عنوان پرندگان و جوندگان شکارچی اشاره شده است (Elkinton and Liebhold 1990, Turcani et al. 2001)
بحث
بر اساس بررسی های نیکدل و صادقیان (۱۳۸۰)، پروانه ی ابریشم باف ناجور در منطقه ارسباران یک نسل در سال داشته و بیشترین زمان از چرخه زندگی آن در حالت تخم سپری می شود. به این ترتیب این مرحله از زندگی مدت زمان زیادی در معرض شکارگران (که عمدتا پرندگان و جوندگان می باشند) قرار دارد. لذا بیشترین تاثیر دشمنان طبیعی در مرحله تخم و نیز سنین پائین لاروی که بصورت تجمعی در اطراف توده تخم بسر میبرند، رخ می دهد. در طی مطالعات قبل از سال ۱۳۸۱ در رابطه با دشمنان طبیعی پروانه ی ابریشم باف ناجور در منطقه ارسباران تنها چهارگونه دشمن طبیعی شامل سه گونه زنبور
G. porthetriae
Glyptapanteles indiensis)
Monodontomerus aerus
و یک گونه نماتد انگل حشرات (بدون تعیین هویت) گزارش شده بودند (نیکدل و صدقیان، ۱۳۸۰) و بطور کلی در مطالعات و گزارشهای قبلی از ایران، ۱۴ گونه پرداتور و پارازیتویید برای پروانه ابریشم باف ناجور از نقاط مختلف گزارش شده است. در حالی که در طی این بررسی حداقل ۱۲ گونه دشمن طبیعی از منطقه ارسباران با حدود ۱۴۰۰۰۰ هکتار پوشش جنگلی بدست امد. با توجه به دامنه میزبانی وسیع آفت و پتانسیل تولید مثل نسبتاً زیاد آن شرایط اکولوژیک مساعد برای طغیان این افت در جنگلهای ارسباران وجود دارد . کما اینکه در برخی از سال ها جمعیت آن ها افزایش فوق العاده ای پیدا کرده و خسارت شدیدی به درختان و درختچه های میزبان وارد می کند. اما خوشبختانه وجود دشمنان طبیعی متنوع مذکور جمعیت آفت آن را کنترل میکنند. از طرفی فعالیت دوره ای و طغیان تناوبی تقریباً در تمام گونه های پروانه های لیمانتریده متداول است لذا در ارسباران دشمنان طبیعی در زمان افزایش جمعیت آفت نقش موثری دارند و در رابطه با تاثیر دیگر عوامل زنده و غیرزنده در تغییر تناوبی جمعیت ابریشم باف ناجور نیاز به بررسیهای بیشتر وجود دارد. زیرا در بحث دشمنان طبیعی بویژه در تنوع زیاد آنها پیچیدگیها و برهم کنشهای خاصی وجود دارد که تعیین میزان تاثیر واقعی هر یک از فاکتورها را مشکل می سازد. مثلا در مطالعه ای در کبک کانادا به همراه ۱۱ گونه پارازیتوئید آفت نه گونه هیپرپارازیت که جمعیت پارازیتوئیدها را کنترل میکنند، بدست آمده است . (1981 and Bakowski Lipa)
بر اساس مطالعات انجام شده در اغلب کشورهای آلوده به آفت ابریشم باف ناجور عوامل کنترل کننده ی بیولوژیک آفت نقش عمده ای در مهار جمعیت و کاهش خسارت آن در سال های طغیانی دارند. این عوامل انواع زیادی داشته و عمدتا” در طول مراحل نابالغ آفت تاثیر می گذارند. بدین ترتیب با توجه به موارد فوق الذکر بنظر می رسد که بعلت زندگی آفت در اکوسیستم های طبیعی و وجود تنوع زیستی وسیع در این آکوسیستمها انواع زیادی از دشمنان طبیعی آفت در کتترل جمعیت آن دخیل هستند. بهمین دلیل در موارد نیاز به اعمال روشهای کنترل کاربردی بر علیه افت ابریشم باف ناجور از روشهای سازگار با طبیعت نظیر استفاده از آفت کشهای میکروبی مانند فرآورده های BT ، ویروسهای NPV و یا فرمونهای جنسی استفاده شده است. زیرا حفاظت از عوامل کنترل کننده ی زیستی آفت و حفظ تعادل طبیعی محیط ، اساس مدیریت کتترل بویژه در مورد افات منابع طبیعی محسوب میشود .
منابع
امیرقاسمی، ف. ۱۳۷۶. بررسی ساختار تجدید حیات طبیعی جنگل های ارسباران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم کشاورزی گرگان، ۹۶ صفحه
بهداد، ا. ۱۳۷۵، دایره المعارف گیاهپزشکی ایران، جلد دوم، نشر یادبود اصفهان، ۹۷۰ صفحه.
عبایی، م. ۱۳۵۳. بررسی پروانه ی ابریشم باف ناجور و علل عدم طغیان آن در جنگلهای شمال، آفات و بیماریهای گیاهی، ۳۹. .۳.۵-۳ .۹
مدرس اول، م. ۱۳۷۳. فهرست آفات کشاورزی ایران و دشمتان طبیعی آنها، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، ۳۶۴ صفحه.
نیکدل، م.، دردائی، ع، ۱۳۷۹. بررسی زیست شتاسی و شیوه های کتترل طبیعی پروانه دم قهوه ای در ارسباران، خلاصه مقالات اولین همایش ملی گیاهپزشکی بلوط و بته، ۷۱-۷۰.
نیکدل، م.، صادقیان، ب. ۱۳۸۰. زیست شناسی و شناسایی دشمنان طبیعی پروانه ابریشم باف ناجور در جنگلهای ارسباران، علوم کشاورزی و منابع طبیعی، ۳۷۲۹-۲۹.
نیکدل، م. ۱۳۷۹، گزارش نهایی طرح تحقیقاتی “بررسی زیست شناسی و شیوه های کنترل طبیعی پروانه دم قهوه ای در جنگلهای ارسباران” مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام آذربایجان شرقی، ۳۵ صفحه .
Barkalov, A. V. 2001. Tachinidae collection of Siberian zoological museum (SZMN). Available at http:// Szmn spras ru/Diptera/Tachinidae.htm. (visited 5 September 2013)
Cooper, R. J., Smith, H R 1995. Predation on gypsy moth egg masses by birds. Environmental Entomology, 24: 571-572.
Elkinton, J. S., Liebhold, A. M. 1990. Population dynamics of gypsy moth in North America Annual Review of Entomology, 35.571–596.
Grill, D. 1987. The Brown tail moth in Loire-Atlantique. Phytoma, 392. 60-61
Harrison, R. L., Keena M. A., Rowley, D. L. 2014. Classification, genetic variation and pathogenicity of Lymantria dispar nucleopolyhedrovirus isolates from Asia, Europe, and North America Journal of Invertebrate Pathology, 116. 27–35.
Lechowicz, M. J., Jobin, L. 1983. Estimating the susceptibility of tree species to attack by the Gypsy moth Ecological Entomology, 8, 171-83. Lipa, J. J., Bakowski, G. 1981. Chemical and biological control of four orchard pests Bibliographic citation, 9:2. Nikdel, M, Kaiser, H, Niknam, G. R 2011 First record of Hexamermis cf albicans (Nematoda: Mermithidae) infecting lepidopteran larvae from Iran. Nematologia Mediterranea, 39; 81-83 Novotny, J., Turcani, M., Zubrik, M. 1998. The gypsy moth population regulation in the Slovak republic Proceedings population dynamic, impacts, and integrated management of forest defoliating insects, USDA forest service Pedigo, L. P. 1999. Entomology and Pest Management, 3″ edition. Prentice-Hall,Inc. 691pp Reardon, R. C., Podgwaite, J, Zerillo, R. 2012 Gypchek-Environmentally Safe Insecticide for Gypsy Moth Control Forest Health Technology Enterprise Team Tschorsnig, H. P., Ziegler, J., Herting, B. 2003. Tachinid flies Hautes – Alpes, France Stuttgarter Beitragezur Natukunde Serie A, 656 Turcani, M, Novotny, J, Zúbrik, M, Mcmanus, M, Pilarska, D., Maddox, J. 2001. The role of biotic factors in Gypsy moth population dynamic in Slovakia. Proceedings. Integrated management and dynamics of forest defoliating insects, USDA forest service Weseloh, M., Andreadis, T. G., Moore, R. E. B., Anderson, J. F., Dubois, N. R., Lewis, F. B. 1983. Field confirmation of a mechanism causing synergism between Bacrilus thuringiensis and Gypsy moth parasitoid, Aponteles malanoscelus. Journal of Invertebrate Pathology, 41.99–103 Yaman, M., Demirbag, Z., Belduz, A O. 2000 Isolation and identification of some bacteria from Euproctis chrysorrhoea L (Lymantriidae) Acta Microbiologica Polonica, 49. 217-224
سلام مطالب خیلی مفید بوده است..