تولید و کاشت برنج در کشاورزی پایدار ( قسمت اول )
گیاه شناسی برنج
برنج گیاهی یکساله از خانواده غلات است که در مناطق گرم و مرطوب استوایی و یا معتدل می روید . سرما و کمبود آب، عامل محدود کننده رشد برنج محسوب میشوند. در ایران، مناطق مساعد رشد برنج دامنه گسترده ای از شمال تا جنوب کشور را در بر میگیرد، اما بیشترین سطح کشت این گیاه به اراضی شمال کشور (مازندران و گیلان) اختصاص دارد که به اقلیم مناسب، آب کافی و خاک حاصلخیز مربوط میشود.
اندامهای رویشی برنج
الف – ریشه
در برنج دو نوع ریشه دیده میشود. اول، ریشه های بذری که از بذر منشا میگیرند و عمل جذب مواد غذایی را در ابتدای رشد گیاه به عهده دارند. این ریشه ها عمر کوتاهی دارند و بعد از مدتی از بین میروند. دوم، ریشه های ثانویه یا نابجا هستند؛ این دسته از ریشه ها از گره های پایین ساقه منشا گرفته و عمده جذب مواد غذایی توسط این ریشه ها صورت می پذیرد. لذا در مرحله انتقال نشا از خزانه به زمین اصلی، باید نهایت دقت را به عمل آورد تا به ریشه های برنج آسیبی وارد نشود. با توجه به سیستم ریشه ای افشان و کم عمق ( 20 تا 25 سانتیمتر)، مزرعه برنج نیازی به شخم عمیق ندارد.
ب – ساقه
ساقه برنج از تعدادی گره و فواصل گره ( میانگره) مستقیم و متناوب تشکیل شده است. ساقه برنج راست، استوانه ای و توخالی (جز در قسمتی که گره ها وجود دارند) است. هرگره یک برگ و جوانه ای تولید میکند که ممکن است به صورت یک پنجه ظاهر شود و رشد کند. معمولا پنجه ها از ساقه اصلی به وجود می آیند. پنجه های اولیه از پایینترین گره ساقه شکل گرفته و پنجه های ثانویه را به وجود می آورند. از این پنجه ها ممکن است گروه سومی از پنجه ها نیز خارج شوند که بنام پنجه های سوم (ثالثیه) نامیده میشوند. ارتفاع ساقه بسته به رقم، عوامل جوی (دما)، عمق آب و مواد غذایی به 60 تا 200 سانتیمتر میرسد. دمای مطلوب برای رشد ساقه 25 تا 35 درجه سانتیگراد است.
پنجه زنی در برنج
طول دوره پنجه زنی بسته به نوع رقم 35 تا 55 روز است. پنجه هایی که زودتر تشکیل میشوند ظرفیت باروری خوشه و عملکردشان بیشتر است. اگر ارتفاع پنجه ای بیش از 66 درصد ارتفاع بلندترین پنجه باشد، بارور است و اگر ارتفاع آن کمتر از 45 درصد ارتفاع بلندترین پنجه باشد، بارور نمیشود. پنجه هایی که ارتفاعشان بین 45 تا 66 درصد طول بلندترین پنجه باشد حد وسط هستند و ممکن است بارور و یا غیربارور باشند. لذا پنجه هایی که در اواخر طول زندگی گیاه تشکیل میشوند، پنجه هایی که در مرکز توده گیاه اجتماع کرده و نیز پنجه هایی که به دلیل حمله عوامل بیماریزا و آفات خسارت دیده اند، بارور نمیشوند. نیتروژن و ترکیب فسفات و نیتروژن تعداد پنجه در گیاه را افزایش میدهد و نیز ظرفیت باروری پنجه هایی که دیرتر تشکیل شده اند را افزایش میدهد. فاصله کم بین کپه ها منجر به کاهش تعداد پنجه میشود.
اندامهای زایشی در برنج
دانه برنج از پوسته، پوشش گندمه، اندوسپرم و جنین تشکیل شده است. اندامهای مولد دانه در برنج شامل خوشه و خوشه چه است که در واقع ساقه های تغییرشکل یافته هستند. برنج گیاهی خودگشن (خودبارور) است که درصد بسیار اندکی (کمتر از 5 درصد) دگرگشنی دارد. رطوبت نسبی در طول دوره گلدهی بسیار موثر است. مناسبترین رطوبت نسبی هوا در زمان گلدهی 70 تا 80 درصد است. در رطوبت نسبی کمتر از 40 درصد و بیشتر از 95 درصد گلدهی متوقف شده و تلقیح صورت نمیگیرد.
ترکیب شیمیایی دانه
مهمترین ترکیب شیمیایی دانه برنج را نشاسته تشکیل میدهد که 90 درصد وزن خشک دانه را شامل میشود. نشاسته دانه برنج از دو بخش آمیلوز و آمیلوپکتین تشکیل شده است. این دو جزء کیفیت غذایی برنج را تعیین میکنند. برنجهایی که فاقد آمیلوز باشند برنجهای مومی (واکسی) یا برنج های گلوتینی تلقی میشوند. در برنجهای غیر گلوتینی، حدود 8 تا 37 درصد نشاسته را آمیلوز تشکیل میدهد. شرایط آب و هوایی میتواند مقدار آمیلوز دانه را تغییر دهد.
برنج قهوه ای و برنج سفید
ارقامی از برنج که دارای آمیلوز بالا (بیشتر از 25 درصد) باشند پس از پخت خشک میشوند، اما ارقام با آمیلوز متوسط ( 25- 20 درصد) بعد از پخت و سرد شدن نرم باقی میمانند. این دسته معمولا دارای پذیرش بیشتری نزد مصرف کنندگان ایرانی هستند. ارقامی که دارای آمیلوز کمتر از 20 درصد باشند (مانند بیشتر ارقام گرده) پس از پخت حالت چسبنده به خود میگیرند. پروتئین از دیگر ترکیبات دانه برنج است. مقدار پروتئین برنج سفید از 5 تا 16 درصد متغیر است و تحت تاثیر شرایط محیطی قرار میگیرد. ارقام زودرس در مقایسه با ارقام دیررس معمولا پروتئین بالاتری دارند. در میان غلات، پروتئین برنج از کیفیت بالایی برخوردار است. تقسیم بندی مهم دیگر برنج، از نظر طول دوره رسیدن (از کاشت بذر در خزانه تا برداشت) است و از این نظر، برنج را به انواع زودرس (دوره رشد کمتر از 120 روز)، متوسط رس ( 130- 120 روزه) و دیررس (بیشتر از 130 روز) تقسیم بندی میکنند. طول دوره رسیدگی از نظر فرار از خشکی آخر فصل، تامین آب و امکان کشت مجدد برنج پس از برداشت اول، از اهمیت بالایی برخوردار است. برنجهای بومی مثل انواع طارم محلی (طارم مازندران، هاشمی، حسنی، حسن سرایی و رقم اصلاح شده کوهسار) در گروه ارقام زودرس و ارقام اصلاح شده موسسه تحقیقات برنج مازندران مانند فجر، شیرودی و کشوری در گروه متوسط رس و ارقامی چون ندا، نعمت و آمل 3 در گروه ارقام دیررس قرار میگیرند
تهیه نشا و مدیریت خزانه برنج با تاکید بر کشاورزی پایدار
مدیریت مزرعه مبتنی بر کشاورزی پایدار، رعایت همه اصول تولید یک محصول را در بر میگیرد و شامل اقداماتی از قبیل انتخاب رقم، انتخاب بذر تا برداشت محصول و فرآیندهای پس از برداشت است. به عبارتی، در کشاورزی پایدار یک نظام زراعی مدنظر است تا همه اهداف مدیریت مزرعه از جمله، دستیابی به حداکثر عملکرد، تولید محصول سالم تا حفظ محیط زیست را شامل میشود. بنابراین در این سیستم حفظ تنوع زیستی، حفاظت از منابع آب و خاک و منابع طبیعی، بهبود سودآوری کشاورزان و دستیابی به محصول سالم مورد توجه است.
انتخاب رقم مناسب
در کشاورزی پایدار اتخاذ روشهایی برای کاهش آسیب پذیری، یکی از اصول اولیه تولید محصول سالم به شمار میرود. یکی از این روشها، قبل از هر فعالیتی، انتخاب رقم مناسب کشت است. مواردی که در انتخاب رقم باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
الف – ویژگیهای اقلیمی و خاک مزرعه
به عنوان مثال، در منطقه ای که درجه حرارت یا دمای بهاره پایین است (منطقه کوهستانی) اولویت انتخاب با ارقام مقاوم به سرمای بهاره و در منطقه ای که محدودیت آب مطرح است بی تردید اولویت انتخاب با ارقام زودرس و یا مقاوم به خشکی است به همین ترتیب، در منطقه ای که خاکش شور و یا لبشور باشد باید ارقامی انتخاب شوند که حداقل تحمل نسبی در مقابل شوری داشته باشند؛ و در منطقه ای که بادخیز باشد، باید ارقامی انتخاب شوند که پاکوتاه و در مقابل خوابیدگی مقاوم باشند.
ب – تحمل به آفات و بیماریها
یکی از مواردی که نقش به سزایی در انتخاب رقم دارد دانستن وضعیت منطقه از نظر آفات و بیماریها است. به عنوان مثال، در مناطقی که بر اساس شرایط اقلیمی امکان گسترش یک بیماری خاص در یک مقطع زمانی وجود داشته باشد، بهتر است ارقامی انتخاب شوند که تحمل نسبی در مقابل آن بیماری داشته باشند تا مصرف سموم شیمیایی به حداقل ممکن کاهش یابد. انتخاب ارقام مقاوم به بیماری یکی از اصول مبارزه زراعی است.
ج – اهداف کشاورز
یکی از مواردی که میتواند در انتخاب رقم مناسب موثر باشد، هدف کشاورز از کشت است. به عنوان مثال، برخی از کشاورزان رقم خاصی را انتخاب میکنند تا پس از آن بتوانند کشت دوباره ای داشته باشند، یا قصد آن دارند که رتون مناسبی برداشت کنند. لذا باید رقمی مورد انتخاب قرار گیرد که قدرت رتونزایی مناسبی داشته باشد و یا زودرس باشد تا امکان کشت مجدد و یا کشت دوم برای آنها مهیا شود.
د- نیاز بازار و برآورد اقتصادی
از دیگر معیارهای انتخاب رقم، نیاز بازار و سودآوری برای کشاورز است. برخی از کشاورزان در برآورد اولیه، متناسب به شرایط بازار رقم محلی و برخی دیگر، ارقام اصلاح شده و پرمحصول کیفی را ملاک انتخاب خود قرار میدهند.
ه – رعایت تناوب زراعی
از آنجایی که تناوب زراعی یکی از روشهای مبارزه تلفیقی است، لذا میتواند کمک موثری برای انتخاب رقم مناسب کشت باشد. گرچه در بسیاری از مناطق شالیزاری شمال کشور، به ویژه مازندران، کشت دوم مرسوم است و پس از برنج محصول دیگری، مانند شبدر، کلزا، سیر، باقلا، انواع سبزی و… کشت میشود؛ ولی در برخی از اراضی نیز تناوب یکساله برنج- برنج- سبزیجات (شامل سه کشت در یک سال) رایج است. بنابراین، شاید تغییر نوع رقم با ویژگیهای برتر بتواند گام موثری در بهبود وضعیت کشت باشد. همه این عوامل از شاخص های مدیریت تلفیقی محصول به شمار می روند که میتواند به کاهش مصرف سموم و سایر آلاینده های محیط زیست منجر شود. بنابراین، انتخاب رقم مناسب کشت اولین گام در جهت کاهش مصرف مواد شیمیایی با هدف تولید محصول سالم در کشاورزی پایدار به شمار میرود.
اهمیت انتخاب بذر
بذر اصلی ترین نهاده کشاورزی و شالوده و اساس فعالیت کشاورزی محسوب میشود. بذر مرغوب میتواند به تنهایی 5 تا 20 درصد در افزایش تولید سهم داشته باشد. بذر زمانی ارزش دارد که دارای صفات زراعی ارزشمند (مانند قوه نامیه کافی، خلوص، مقاومت به آفات و بیماریها و …) باشد. در چنین شرایطی، استفاده از بذر مرغوب میتواند فواید زیر را به همراه داشته باشد:
- کاهش مصرف بذر به علت درصد بالاتر جوانه زنی
- کاهش بذور نارس و پوک و عدم نیاز به کشت مجدد (واکاری) (در سیستم کشت مستقیم)
- رویش یکنواخت گیاهان و تسهیل در برداشت
- تسریع رشد گیاه در مراحل اولیه
- رقابت مطلوب با علفهای هرز و مقاومت در برابر آفات و بیماریها
- کمک به زودرسی گیاه و افزایش مقاومت در برابر خشکی
- داشتن عملکرد وکیفیت بذر بالاتر به علت داشتن خلوص ژنتیکی
- کاهش ضایعات در همه مراحل تولید از بذر تا برداشت محصول
- کاهش هزینه تولید، افزایش درآمد کشاورز، افزایش تولید و کمک به اقتصاد ملی
مقدار مناسب بذر برای هر هکتار شالیزار
مقدار بذر برای هر هکتار شالیزار بستگی به قوه نامیه بذر، شرایط اقلیمی منطقه، تاریخ خزانه گیری (یا تاریخ کاشت در سیستم کشت مستقیم) و یا درجه حرارت در زمان خزانه گیری دارد. اگرچه میزان بذر واقعی مورد نیاز برای یک هکتار شالیزار بر اساس وزن هزار دانه برنج ( 25 تا 30 گرم) و تعداد بوته در هکتار ( 160 هزار تا 250 هزار بوته در هکتار) از 20 تا 30 کیلوگرم متغیر است، ولی با توجه به شرایط اقلیمی، تلفات زیاد بذر در خزانه، اطمینان از داشتن نشای کافی در زمان انتقال نشا و کشت سه تا پنج بوته در هر کپه، مقدار بذر خیلی بیشتر از این مقدار در نظر گرفته میشود. برای مثال، در زراعت برنج در مناطق شمالی کشور، میزان بذر از 40 تا 60 کیلوگرم در هکتار متغیر است. البته میزان بذر مصرفی در گذشته خیلی بیشتر، تقریبا دو برابر مقدار مصرف کنونی، یعنی 100 تا 120 کیلوگرم در هکتار بوده است. لذا، در صورتی که دقت کافی لحاظ شود هنوز هم امکان کاهش مقدار بذر مصرفی وجود دارد، که در این صورت صرفه جویی هنگفتی در صنعت بذر کشور رخ خواهد داد.
جوانه دار کردن بذر
قبل از جوانه دار کردن بذر لازم است اقدامات زیر صورت گیرد:
الف – جدا کردن بذرهای پوک (سبک و سنگین کردن بذر): برای این منظور بهتر است بذرها در ظرفی حاوی آب و نمک قرار داده شوند. برای تنظیم مقدار نمک در درون آب از دو روش زیر استفاده میشود:
اول – راه ساده این است که از یک عدد تخم مرغ استفاده شود. برای این منظور، تخم مرغ در داخل ظرف آب قرار گرفته و به آب داخل ظرف آنقدر نمک اضافه میشود تا سطح تخم مرغ به اندازه یک سکه دو ریالی بیرون از محلول قرار گیرد، که در این صورت نشانده نده مناسب بودن غلظت محلول است.
دوم – بر اساس غلظت: مقدار نمک به نسبت 1.5 کیلوگرم در10 لیتر آب (محلول 15 درصد) محلول مناسبی را برای این منظور فراهم خواهد کرد.
بذرهایی که نارس و پوک باشند در روی سطح آب قرار میگیرند که باید دور ریخته شوند.
نکته: در صورتی که در ابتدا بذر مناسبی انتخاب شود دارای حداقل مقدار بذر پوک و نارس خواهد بود. آنگاه بذوری که در ته ظرف قرار میگیرند با آب معمولی شسته و برای جوانه دار کردن مورد استفاده قرار میگیرند.
ب – خیساندن بذر در آب معمولی ولرم
لازم است پس از جدا کردن بذرهای پوک، بذرهای سالم به مدت حداقل 24 ساعت در آب معمولی ولرم قرار داده شوند. هدف از این کار جذب آب توسط بذر و تحریک قارچها و باکتریهای احتمالی موجود در پوسته بذر است تا در مرحله بعدی با ضدعفونی مناسب از بین بروند.
ج – ضد عفونی بذر
در این مرحله به بذر، که درون آب معمولی شناور است، سموم قارچکش مناسب اضافه میشود. به عنوان مثال بنومیل به میزان 2 تا 3 در هزار ، قارچکش کاربوکسین تیرام 75 درصد پودر وتابل به میزان 3 الی 5 گرم برای یک کیلوگرم بذر در 1.5 لیتر آب ، سلست مایع قابل حل 2.5 درصد به میزان دو در هزار و تریفمین امولسیون 15 درصد به میزان سه در هزار .
در این مرحله لازم است بذرها به مدت حداقل 24 ساعت در محلول موردنظر باقی بمانند تا عمل ضدعفونی بذر به خوبی صورت پذیرد. سپس بذرها را از آب خارج کرده و به مکانی مناسب (گرمخانه با دمای 25 تا 30 درجه سانتیگراد) برای جوانه دار کردن منتقل میکنیم. برای بهبود جوانه زنی، بذرها را روزانه با آب ولرم تیمار میکنیم. این عمل ضمن هوادهی، موجب جوانه زنی یکنواخت بذر میشود. بذر برنج در صورتی که در شرایط مناسب حرارتی قرار گیرد معمولاً پس از 3-4 روز جوانه میزند. مناسبترین اندازه جوانه برای انتقال به خزانه زمانی است که طول جوانه (ساقه چه) به ریشه چه دارای نسبت 1 به 2 باشد.
تهیه خزانه برنج
خزانه به قطعه زمین کوچکی گفته میشود که در داخل زمین اصلی یا خارج از مزرعه برای پرورش نشای برنج تهیه میشود و هدف از آن حمایت و تسریع در رشد اولیه گیاه برنج است. زمین خزانه باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
- بستر خزانه باید خوب تهیه شود.
- حاصلخیز باشد.
- مکان خزانه باید در معرض نور خورشید قرار داشته باشد.
- قابل دسترس باشد و آبیاری آن نیز به خوبی صورت گیرد.
- در مراحل رشد نشا باید از غرقاب نمودن خزانه اجتناب نمود.این بند با سایر بندها سنخیت ندارد.
- به منظور تسهیل زهکشی، سطح خزانه باید حدود 4-5 سانتیمتر بالاتر از سطح زمین قرار گیرد.
- ترجیحاً در جهت شمال و جنوبی تهیه شود تا از بادهای غربی در امان باشد.
در گذشته برای بهبود حاصلخیزی سطح خزانه از گیاهانی چون باقلا استفاده میشد که متاسفانه امروزه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. توصیه میشود پس از برداشت برنج نه تنها در بستر خزانه بلکه در کل مزارع اصلی از گیاهان خانواده لگوم به ویژه شبدر بِرسیم که سازگار با منطقه است استفاده شود که ضمن ایجاد تناوب زراعی مناسب در شالیزار و تولید علوفه لازم برای دام، با اضافه کردن ازت به خاک موجب بهبود ساختمان خاک نیز میشود. لازم به ذکر است در آن دسته از اراضی که گیاهان علوفه ای کشت شده باشد زمین خزانه حداقل باید 20 تا 30روز زودتر شخم زده شود و چین آخر علوفه کاملاً به خاک برگردانده شود تا در این مدت کاملاً بپوسد. در غیر این صورت، در مراحل اولیه رشد نشا در خزانه و یا در مزرعه، کمبود ازت نسبی مشاهده میشود که ناشی از عدم پوسیده شدن گیاه علوفه ای است.
مساحت خزانه
سطح خزانه مورد نیاز برای هر هکتار زمین حدود 250 تا 350 متر مربع است. برای مدیریت بهتر خزانه بهتر است عرض خزانه کم و حدود 1 تا 1.5 متر باشد. طول خزانه نیز 10-12 متر و بعضا تا 18 متر مناسب است.
بذر پاشی در خزانه:
بهتر است بذور جوانه دار شده در سطح خزانه در دو مرحله پاشیده شود: مرحله اول بصورت یک لایه نازک و بصورت کم پشت بر بستر خزانه پاشیده شود و در مرحله بعد باقیمانده بذور بصورت یکنواخت در سطح خزانه قرار گیرد.
مدیریت خزانه برنج زمان خزانهگیری و جلوگیری از سرما در خزانه
امروزه با تغییر اقلیم و آب هوای مناطق، توجه به زمان خزانه گیری بیش از پیش ضروری است. افزایش درجه حرارت و افزایش آرام آرام طول فصل زراعی این امکان را بوجود آورده است تا از منابع تولید، بهره برداری بیشتری به عمل آید. از این رو، رعایت تقویم زراعی منطقه، به ویژه برای مناطقی که با فراهم بودن آب، امکان رتون گیری (دونوج) یا کشت مجدد برنج فراهم است از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا، در منطقه شمال کشور به ویژه استان مازندران، اغلب خزانه ها قبل از فروردین آماده میشوند. برای این منظور لازم است تا برای محافظت از سرما، خزانه از پوشش مناسبی برخوردار باشد تا آسیبی به گیاهچه ها وارد نشود. در عین حال، یکی از نکات قابل توجه در خزانه هایی با پوشش نایلونی، رعایت هوادهی لازم در روزهای گرم و انجام تهویه مناسب و نیز کنترل دمای خزانه از طریق جریان آب سالم و خنک است. توجه به توصیه ها و پیش بینی های هواشناسی منطقه میتواند راهنمای خوبی برای تصمیم زمان خزانه گیری باشد.
آبیاری خزانه
برنج در روزهای اولیه بذرپاشی در خزانه از همان رطوبت اولیه بستر خزانه استفاده میکند و نیازی به آبیاری خزانه نیست. اما بعد از چهار تا پنج روز، یعنی زمانی که جوانه ها رشد یافته و به اصطلاح بالا آمدند، خزانه را به صورت ملایم آبیاری کرده و به تدریج، عمق آب را به 2- 3 سانتیمتر می رسانیم و با افزایش رشد گیاهچه به تدریج عمق آب به 5 سانتیمتر افزایش داده میشود تا ضمن کنترل علفهای هرز، کندن گیاهچه ها برای نشا تسهیل شود. با هوادهی لازم در روزهای گرم، باید خزانه را از تنشهای دمای بالا محافظت کرد. یکی از نکات قابل توجه در مدیریت خزانه، استفاده از آب برای کنترل دمای درون پوشش نایلونی (پلاستیک) در روزهای گرم است. در زمانی که هوا گرم باشد با به جریان درآوردن آب درون خزانه و خروج آن میتوان با خنک کردن محیط خزانه گیاهچه را از آسیبهای حرارتی نجات داد. از طرفی، در شرایط سرما نیز آب به تعدیل درجه حرارت محیط خزانه کمک شایانی میکند.
مدیریت تغذیه در خزانه
برای رشد بهتر بذر، لازم است خزانه از حاصلخیزی مناسبی برخوردار باشد. برای این منظور، قبل از بذرپاشی، زمین خزانه را باید با کود پایه تقویت کرد. برای هر 100 متر مربع خزانه 2 – 2.5 کیلوگرم از هر یک از کودهای اوره و سوپرفسفات تریپل و 1 – 1.5 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم توصیه میشود. تمامی کود فسفاته و پتاسیمی همراه با 1 – 1.5 کیلوگرم اوره چند روز قبل از آخرین مرحله آماده سازی خزانه به زمین داده شده و با خاک مخلوط میشود. در کشاورزی پایدار توصیه بر این است که خزانه در محلی احداث شود که قبلاً گیاه علوفه ای مانند شبدر کشت شده باشد. در این صورت، چین آخر شبدر حتما باید سه هفته قبل از احداث خزانه با شخم به خاک برگردانده شود و با خاک مخلوط شود تا زمان کافی برای پوسیدن بقایای شبدر وجود داشته باشد. لذا با توجه به برگشت ازت کافی ناشی از پوسیدن شبدر در خاک یا بستر خزانه، در اینگونه از خزانه ها نیازی به مصرف کود اوره نیست. از طرفی چنانچه برای خزانه از کودهای دامی استفاده شود باید توجه شود که کود دامی کاملا پوسیده باشد. این نکات در جهت کاهش مصرف مواد شیمیایی، همراه با تولید محصول سالم به حفظ محیط زیست کمک شایانی میکند. در صورتی که در طول رشد گیاهچه، زردی در پایین برگها مشاهده شود نشان دهنده این است که گیاهچه ها به ازت نیازمند هستند. در این صورت باید 0.5 تا 1 کیلوگرم کود اوره به ازای هر 100 متر مربع خزانه مورد استفاده قرار گیرد. یکی از نکات مهم در مدیریت تغذیه خزانه این است که 5-7 روز قبل از انتقال نشا به زمین اصلی، نباید کود اوره به صورت سرک در خزانه مصرف شود.
کنترل علفهای هرز در خزانه
علفهای هرز با رقابت با گیاهچه های برنج و مصرف آب و مواد غذایی مورد نیاز گیاه، مشکلات زیادی را چه در خزانه و چه در زمین اصلی برای برنج بوجود می آورند. برای کنترل علفهای هرز در خزانه برنج بهتر است قبل از بذرپاشی، بستر بذر به گونه ای آماده شود که امکان رشد علفهای هرز در خزانه فراهم نشود. به این منظور، بهتر است چند روز قبل از بذرپاشی، خزانه را به عمق پنج سانتیمتر آبیاری کرده و با علفکشهای مورد تایید، مانند بوتاکلر (ماچتی) به میزان 40 سانتیمتر مکعب ( 40 سی سی) به ازای هر 100 متر مربع خزانه، تیمار کرد. لازم است خزانه پس از سمپاشی حداقل 48 تا 72 ساعت در همین حالت باقی مانده و از خروج آب جلوگیری شود و پس از این مدت آب را از خزانه خارج کرده و سپس نسبت به بذر پاشی اقدام نمایند. این روش موجب میشود تا از رشد اولیه علفهای هرز جلوگیری شود. در نتیجه، گیاهچه های جوان برنج فرصت خواهند یافت تا در مراحل بعدی با علفهای هرزی که بعدا رشد خواهند کرد بهتر رقابت کنند. با رعایت این نکات، معمولاً در خزانه، علفهای هرز رشد نخواهند کرد.
محافظت از گیاهچه ها در مقابل آفات و امراض
در سیستم کشاورزی پایدار در جهت تولید محصول سالم، بر رعایت اصول زراعی به منظور پیشگیری تاکید میشود. خوشبختانه امروزه با رعایت نکات و دستورالعملهای فنی توسط کشاورزان، آلودگی در خزانه تقلیل یافته و کمتر از سموم حشره کش استفاده میشود. با این حال در صورت وجود آفات میتوان از حشره کشهای توصیه شده و ترجیحا استفاده از مواد بیولوژیکی و یا مواد سازگار با طبیعت استفاده کرد. برای محافظت از نشای جوان در خزانه در مقابل آفات و امراض باید نکات زیر را رعایت نمود:
الف : مدیریت آفت کرم ساقه خوار نواری برنج در خزانه با تاکید بر کشاورزی پایدار
کرم ساقه خوار برنج در زمستان به صورت لارو کامل در داخل ساقه های خشک برنج و یا علفهای هرز اطراف مزارع به سر میبرد. در اواخر اسفند، هنگامیکه درجه حرارت افزایش می یابد لاروها از خواب زمستانی بیرون آمده و به تدریج به شفیره تبدیل میشوند. مدت شفیرگی بسته به درجه حرارت محیط متفاوت است، ولی به طور متوسط پس از حدود 10 روز، اولین پروانه ها ظاهر میشوند. این پروانه ها شب پروازند و بیشترین میزان فعالیت آنها در ساعت 8 الی 9 شب است. پروانه های نر و ماده 24 ساعت پس از خروج، جفتگیری میکنند و تخمهای خود را به صورت دسته های 3 تا 250 عددی روی ساقه یا قسمت رویی یا زیرین برگهای فوقانی، برگ های پائینی و یا ساقه های اصلی میگذارند. عمر پروانه ها حداکثر یک هفته است و در این مدت به طور متوسط 230 عدد تخم توسط هر پروانه گذاشته میشود. آفت ساقه خوار نواری در خزانه مرحله تخم را سپری میکند. بریدن ارتفاع پایینتر ساقه در موقع درو، نگهداری بیشتر پانیکولهای بریده شده در معرض آفتاب، انجام شخم با تیلر در دو جهت عمود بر هم، آبتخت کردن مزرعه، نابودی علف های هرز حاشیه مزارع، بازدید از مزرعه به طور مستمر، دقت در عدم انتقال نشاهای حامل تخم پروانه ساقه خوار به مزرعه یا زمین اصلی، رهاسازی زنبور تریکو گراما، استفاده از تله های نوری و فرمونی پس از ظهور پروانه ها در کاهش خسارت آفت بسیار موثر است.
ب – مدیریت بیماری در خزانه برنج
در صورتی که تراکم بذر و نشا در خزانه زیاد نباشد و هوادهی خزانه به منظور کنترل دما و رطوبت نسبی به موقع صورت گیرد، احتمال آلودگی به بیماریهای قارچی مثل بلاست کاهش می یابد. با این حال، در صورت مشاهده آلودگی زیاد قارچی روی نشای برنج در خزانه، برای مبارزه با بیماری، سمپاشی نشاها در خزانه با سموم مناسب توصیه میشود. برای مبارزه با بیماری بلاست در خزانه، با مشاهده علایم بیماری، سمپاشی با محلول یک در هزار قارچکش بیم توصیه میشود؛ به این صورت که 10 گرم از این سم در 10 لیتر آب حل شده و در 100 مترمربع خزانه سمپاشی شود. سم پاشی خزانه با قارچکش ناتیوُو به میزان 7 گرم در 20 لیتر آب، بیماری بلاست و لکه قهوه ای را کنترل میکند. همچنین، خزانه ها را میتوان با محلول دو در هزار بنومیل علیه بلاست و دیگر عوامل بیماریزا مثل فوزاریومها سمپاشی کرد. چنانچه توصیه های مذکور در این بخش رعایت شود، پس از 30 – 35 روز گیاهچه های یکدست، قوی و سالم تولید میشود که برای انتقال به زمین اصلی آماده خواهند بود.
دستورالعمل کاشت و برداشت مکانیزه برنج
به منظور ایجاد انگیزه در تولید برنج به ویژه توسط جوانان، کاهش هزینه تولید و افزایش بهره وری از نیروی کار و زمین، استقبال از تکنولوژیهای جدید مانند نشاکاری با ماشین های نشاکار و برداشت با کمباینهای مخصوص برنج ضروری است. در این ارتباط، کشاورزان باید مواردی را در استفاده درست از این تکنولوژیها رعایت کنند؛ که به طور خلاصه به مهمترین این موارد به شرح ذیل اشاره میشود:
پرورش نشای جعبه ای
برای تولید نشای سالم و قوی و بدون آفات و بیماریها، لازم است موارد زیر به طور کامل و درست رعایت شود:
تهیه بذر: ترجیحاً باید از بذرهای گواهی شده که خالص و فاقد آلودگی به علف هرز، آفات و بیماریها هستند، استفاده شود. در صورت عدم دسترسی به بذر گواهی شده، بذر مورد نیاز باید از مزارع سالم و فاقد آلودگی تهیه شود و از نظر فیزیکی و ژنتیکی کاملا خالص باشد و در جای خشک و خنک تا فصل کشت نگهداری شوند. سبک و سنگین کردن بذر: به منظور جداسازی بذرهای سالم از بذرهای پوک و ناسالم، باید بذرها در محلول آب نمک 15 درصد (به صورتی که یک تخم مرغ تازه در محلول نمک شناور بماند) قرار داده شوند. بذرهای سالم که سنگینتر هستند باید جدا شده و برای گرفته شدن نمک از روی آنها شستشو شوند.
ضدعفونی بذر: بذرها به مدت 24 ساعت در آب ولرم و تمیز خیسانده میشوند. سپس به مدت 24 ساعت در محلول قارچکشهای توصیه شده حفظ نباتات، مانند تیوفانات متیل تیرام (پودر وتابل 80 درصد به میزان 4.5 گرم سم برای یک کیلو بذر در 1.5 لیتر آب حل شود) کاربوکسین تیرام (پودر وتابل 75 درصد به میزان سه الی پنج گرم قارچکش برای یک کیلوگرم بذر در 1.5 لیتر آب حل شود)، سلست (مایع قابل حل 2.5 درصد به میزان دو در هزار) و تریفمین (امولسیون 15 درصد به میزان 3/3 در هزار) و بنومیل به میزان 2 تا 3 در هزار خیسانده میشود.
جوانه دار کردن بذر: بعد از ضدعفونی، بذرها در حوضچه جوانه زنی قرار داده میشوند، که با تنظیم درجه حرارت دستگاه ( 25 درجه سانتیگراد به مدت چهار الی پنج روز و یا حداکثر 32 درجه سانتیگراد به مدت 2 روز) جوانه زنی به طور یکنواخت انجام میشود. راه دیگر، استفاده از گرم خانه است که در آن، بذرها با آب ولرم 30 تا 40 درجه سانتیگراد تیمار شده و سپس پوششی روی بذرها قرار داده میشود تا درجه حرارت مورد نیاز برای جوانه زنی حفظ شود. طول مناسب جوانه برای بذرپاشی در جعبه نشا یک میلیمتر است.
مصرف کود در خزانه جعبه ای: چنانچه از خاک خشک برای بستر خزانه جعبه ای استفاده میشود، به هنگام آماده کردن خاک، مقدار دو گرم از کودهای اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم به خاک هر جعبه اضافه شود.
نکته 1 : اگر نشای خزانه جعبه ای ضعیف و زرد باشد، میتوان نشاها را با محلول دو در هزار اوره (دو گرم اوره در یک لیتر آب) محلولپاشی کرد. در حالتی که کاهش درجه حرارت شدید باشد، باید از مصرف کود اوره خودداری کرد، به ویژه اگر این کاهش درجه حرارت در زمان انتقال نشا به زمین اصلی اتفاق بیفتد.
نکته 2 : نکته مهم در خزانه جعبه ای تنظیم pH خاک مورد استفاده برای جعبه هاست، که ابتدا باید pH خاک اندازه گیری شود و در صورتی که pH آن بالا باشد باید با استفاده از گوگرد عنصری آن را به مقدار مناسب (6-5) رساند. برای کاهش pH به میزان 2 تا 2.5 واحد، در خاکی به وزن 100 کیلوگرم به حدود 200 گرم گوگرد عنصری نیاز است.
کود مورد نیاز برای خاک جعبه: کود شیمیایی مورد نیاز برای خاک هر جعبه از هر یک از عناصر ازت، فسفر و پتاس دو گرم است.
بذرپاشی در جعبه: برای ارقام محلی، 180 الی 200 گرم بذر جوانه زده، و برای ارقام اصلاح شده، 150 گرم بذر جوانه زده برای هر جعبه لازم است.
ظهور نشا بعد از بذرپاشی: جعبه های بذرپاشی شده را در انکوباتور (گرمخانه) با دمای حداکثر 32 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت قرار میدهیم. در روش غیرگرمایی، میتوان با استفاده از پوشش نایلونی از گرمای محیط استفاده کرد تا طول جوانه ها به 10 الی 12 میلیمتر برسد.
سبز کردن نشا: بعد از ظهور نشا، برای سبز شدن و رشد نشا، جعبه ها را باید در سالن پرورش نشا قرار دهیم، و یا با آماده کردن بستر خزانه، جعبه ها را در بستر چیده و با پوشش نایلونی دمای آنرا حفظ کنیم.
مدیریت بستر خزانه از نظر آب و درجه حرارت: دمای مناسب در زیر پوشش نایلونی در طول روز 20 تا 30 درجه سانتیگراد و در شب 15 تا 20 درجه سانتیگراد است. جهت تامین رطوبت خاک و رشد گیاه، انجام منظم آبیاری لازم است. بعد از اینکه طول نشا به پنج سانتیمتر رسید، در طی روز دو سانتیمتر آب می تواند پای بوته باشد و در شب این آب باید خارج شود. این کار باعث فعال شدن ریشه و خوب رشد کردن نشا خواهد شد.
کود سرک: در صورت ضعیف و زرد بودن نشا، میتوان جعبه ها را با محلول دو در هزار کود اوره محلولپاشی کرد.
انتقال نشا به زمین اصلی: پس از حدود 15 الی 20 روز، زمانی که نشاها سه برگی شدند و ارتفاع آنها به 10 الی 15 سانتیمتر رسید، باید آنها را به مزرعه اصلی منتقل کرد. فاصله کاشت برای ارقام محلی 30×12 و برای ارقام پرمحصول پرپنجه و حساس به بیماری شیت بلایت 30×18 توصیه میشود.
واکاری: گاهی به علت عدم وجود نشا در بعضی از نقاط جعبه و یا عمق نامناسب خاک، ماشین نشاکار نمیتواند نشای مناسبی داشته باشد. در این صورت، بهترین زمان واکاری نشاهای از دست رفته حداکثر پنج الی 10 روز پس از نشاکاری است.
آماده کردن زمین: شخم برگردان، در طول زمستان و شخم دوم در فروردین صورت گرفته و شخم سوم همراه با تسطیح و آماده سازی باید حدود 20 روز قبل از نشا انجام شود.
عمق خاک در زمین اصلی: عمق مناسب آماده سازی خاک در زمین اصلی برای ماشین نشاکار 20 الی 25 سانتیمتر است.
کود مورد نیاز زمین اصلی: با آزمایش خاک نوع رقم مورد کشت، مقدار کود فسفاته، پتاسه و همچنین کود ازته را میتوان تعیین کرد که در فصول بعدی به تفصیل به آن پرداخته شده است.
علفکش: علفکش در زمین اصلی باید قبل از نشاکاری با ماشین مصرف شود. چون نشاها کوچک هستند، اگر علفکش بعد از نشاکاری مصرف شود ممکن است اثر نامطلوبی روی نشاها داشته باشد.
برداشت: مطلبی که در برداشت مکانیزه مورد توجه است مناسب بودن مزرعه شالیزار برای کار کمباین است. شرط اساسی این مطلب داشتن زهکش مناسب است تا کشاورز بعد از رسیدن محصول در کمترین زمان (حدود 10 روز) بتواند مزرعه را خشک کند تا ادوات کشاورزی به راحتی در آن حرکت کنند و کار انجام دهند. در این روش، محصول برداشت شده برای کاهش رطوبت حتما باید به خشک کُن برده شود. روش دیگر برداشت، درو محصول با ماشین و یا به صورت دستی است که بعد از کاهش رطوبت، خرمنکوبی با کمباین انجام میشود و محصول برداشت شده احتیاج به خشک کردن شلتوک ندارد، ولی هزینه برداشت بیشتر از هزینه برداشت مستقیم است.
توجه: برای مدیریت مبارزه با آفات، بیماریها و علفهای هرز در کشت مکانیزه، به دستورالعمل ارقام پرمحصول و محلی مراجعه شود.
مدیریت تلفیقی تغذیه گیاه برنج در شرایط تولید پایدار
مصرف نهاده ها از جمله کودهای شیمیایی برای افزایش و تولید پایدار برنج ضروری است. تا چند سال پیش دولت برای انواع کودهای شیمیایی یارانه پرداخت میکرد ولی با جهت گیری های جدید مبنی بر برداشته شدن یارانه ها، هزینه کودهای شیمیایی و سایر نهاده ها سهم بیشتری از هزینه های تولید را در آینده به خود اختصاص خواهند داد. نگرانی از افزایش هزینه تولید به همراه نگرانیهای مربوط به خطرات زیست محیطی مصرف کودهای شیمیایی دلایلی هستند که مصرف بهینه آنها را توجیه میکند. چرا که در حال حاضر نیز هزینه تولید برنج به اندازه ای زیاد هست که توجیه اقتصادی کشت این محصول راهبردی را زیر سوال برده است.
از سوی دیگر خطرات زیست محیطی ناشی از مصرف کودها (به ویژه مصرف بیرویه و نادرست) با آلودگی منابع آب و خاک، سلامت انسان را تهدید میکند . ساخت کودهای شیمیایی عمدتاً از منابع غیر قابل تجدید شونده صورت میگیرد. به عبارت دیگر روزی فرا میرسد که این منابع برای ساخت کودها در دسترس نباشند. برای مثال کودهای فسفاته از سنگ فسفات ساخته میشوند که در معادن سنگ فسفات وجود دارند و در صورت مصرف بیرویه، این معادن به اتمام خواهند رسید و برای نسلهای آتی امکان ساخت و استفاده از کودهای فسفاته وجود نخواهد داشت. از طرف دیگر، اگرچه ممکن است منابع اولیه برخی از کودها در حد وفور در دسترس باشد ولی برای ساخت این کودها و تبدیل منابع اولیه به کود شیمیایی، لازم است تا از سوختهای فسیلی استفاده شود که این سوختها نیز رو به اتمام هستند. برای مثال برای تولید یک تن کود اوره، حدود 4 بشکه نفت خام مصرف میشود. بنابراین، این نگرانیها باعث میشوند تا در مورد اهمیت مصرف بهینه کودها بیشتر تفکر نماییم. مصرف درست و اصولی کود باعث میشود که کشاورزان بدون تغییر در مقدار مصرف کود و فقط با مصرف بهینه و درست، عملکرد بیشتری بدست آورند که در این صورت هزینه تولید نیز کاهش مییابد. نکته ای که روی آن باید تاکید بسیار شود این است که کشاورزان باید بدانند که همیشه مصرف کود بیشتر مساوی عملکرد و محصول بیشتر نیست چرا که هیچ کشاورزی نمیخواهد 20 هزار تومان کود مصرف کند تا محصولی به ارزش 15 هزار تومان بدست آورد. برای مثال ممکن است کشاورزی با مصرف 400 کیلوگرم کود اوره و 300 کیلوگرم کود سوپرفسفات تریپل جمعا ً( 700 کیلوگرم در هکتار) 6 تن عملکرد از رقم فجر بگیرد در حالی که کشاورز دیگر ممکن است با مصرف 200 کیلوگرم اوره، 150 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 150 کیلوگرم سولفات پتاسیم جمعاً ( 500 کیلوگرم در هکتار) محصول بیشتری به دست آورد. در این بخش سعی شده است تا با بیانی ساده به چهار پرسش اساسی زیر پاسخ داده شود:
- چه نوع کودی باید در شالیزار مصرف شود؟
- کودها باید به چه روشی مصرف شوند؟
- به چه مقدار از هر یک کودها نیاز است؟
- هر یک از کودها در چه زمانی باید مصرف شوند؟
در واقع عمل به پاسخ پرسشهای بالا، همان مدیریت مناسب کود در اراضی شالیزاری است.
گیاهان عناصر معدنی لازم را از خاک جذب میکنند ولی در بیشتر موارد، مقدار جذب شده از خاک برای رشد بهینه گیاه و دستیابی به عملکرد بهینه کافی نیست. کودها به منظور جبران آن مقدار از عناصر غذایی مورد نیاز گیاه که خاک قادر به تامین آنها نیست، مصرف میشوند. از میان عوامل تولید، افزایش عملکرد ناشی از مصرف کود به طور متوسط حدود 35 تا 55 درصد است و این نشان دهنده اهمیت فراوان مصرف کود در افزایش تولید است. در اراضی شالیزاری مازندران، در شرایط مساوی سایر عوامل (از قبیل نوع رقم، مقدار آب و …)، افزایش تولید ناشی از مصرف کود میتواند از صفر تا 100 درصد نوسان داشته باشد. به این معنی که در برخی از خاکها که از فقر عناصر غذایی ضروری برنج رنج میبرند، میتوان با مصرف مناسب کود، عملکرد در واحد سطح را به دو برابر افزایش داد (در مقایسه با حالتی که کود مصرف نشود) و در برخی از اراضی که از خاک حاصلخیزی برخوردارند مصرف کود بی فایده بوده و تاثیری بر عملکرد ندارد و جز اتلاف سرمایه و آلوده سازی محیط زیست پیامدی ندارد. عمده خاکهای شالیزاری استان مازندران بین خاکهای بسیار فقیر و بسیار حاصلخیز قرار دارند که بر حسب درجه حاصلخیزی نیازمند به مصرف مقادیر مختلف کود هستند تا حداکثر تولید اقتصادی به دست آید. این گفته به این معنی است که دو مزرعه ای که در کنار هم قرار دارند ممکن است در شرایط مشابه از نظر تامین عوامل رشد و نوع رقم، به مقادیر متفاوتی از کودها نیاز داشته باشند. نکته مهم دیگری نیز که در مصرف کودها وجود دارد مصرف متعادل کودها است یعنی مصرف نه فقط یک یا دو نوع کود، بلکه مصرف هر نوع کودی است که خاک قادر به تامین مقدار کافی آن جهت تولید اقتصادی محصول نباشد. به عبارت ساده تر، تولید اقتصادی وقتی میسر است که تمامی نیازمندیهای گیاه به عناصر غذایی مختلف در حد کفایت باشد.
عناصر مورد نیاز گیاه برنج
برنج علاوه بر 16 عنصر غذایی که تقریبا برای تمامی محصولات زراعی و باغی مورد نیاز است به عنصر سیلیسیم نیز نیاز دارد. برخی از این عناصر غذایی از راه آب و هوا تامین میشوند اما عناصری که به مقدار زیاد توسط محصول مورد نیاز است و باید از طریق خاک تامین شوند عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم هستند. اگر از زمین مورد کشت هر ساله محصول مناسبی انتظار داشته باشیم، لازم است این عناصر غذایی را به صورت کود مصرف کنیم که کشاورزان این عناصر را عمدتاً در قالب کود اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم مصرف میکنند. کلسیم، منیزیم و گوگرد جزء عناصر پر مصرف و آهن، منگنز، مس، روی، بر، مولیبدن و کلر جزء عناصر کم مصرف هستند که گیاه به مقدار کمتری از آنها نیاز دارد. سیلیس یک عنصر مفید برای برنج است. همه عناصر یاد شده از طریق خاک تامین میشوند که ممکن است به طور طبیعی توسط خاک در اختیار گیاه قرار گیرند یا از طریق مصرف کود به خاک اضافه شوند و سپس جذب گیاه شوند. عناصر فرعی یا ثانویه و عناصر کم مصرف اگرچه به مقدار بسیار کمی برای محصول مورد نیاز است و مقادیر کمی از آنها توسط گیاه از خاک جذب میشود ولی چنانچه مقدار هر یک از این عناصر غذایی در خاک کم باشد دیگر عناصر غذایی حتی اگر به مقدار کافی در اختیار گیاه قرار گیرند نمیتوانند نقش و وظیفه خود را به درستی انجام دهند.
نیتروژن، نقش و وظیفه آن در گیاه برنج
نیتروژن به رشد سریع گیاه (افزایش ارتفاع و تعداد پنجه گیاه) و افزایش اندازه برگ، تعداد دانه در خوشه، درصد دانه های پر در هر خوشه و مقدار پروتئین دانه کمک میکند. نیتروژن در سرتاسر دوره رشد مورد نیاز است، اما بیشترین نیاز به این عنصر بین مراحل اولیه تا اواسط پنجه زنی و مرحله ظهور سنبله جوان (جفت پر) وجود دارد. نیتروژن در داخل گیاه متحرک است و از آنجایی که نیتروژن از برگهای پیر به برگهای جوانتر نقل مکان می یابد، علائم کمبود نیتروژن، ابتدا در برگهای پیرتر ظاهر میشود.
علائم ظاهری کمبود نیتروژن و تاثیر کمبود آن بر رشد گیاه
گیاهان مبتلا به کمبود نیتروژن متمایل به زرد شده و در کمبود شدید رشد آنها متوقف میشود و ضمن کاهش پنجه زنی، تولید برگهای کوچک و گیاهانی با قد کوتاه مینمایند. همچنین، تعداد دانه در خوشه آنها کاهش مییابد. کمبود نیتروژن در جایی که مقدار زیادی از کود اوره نابهنگام و با روش نادرست مصرف شود، اتفاق می افتد. تقریبا تمامی نیتروژن موجود در کاه در اثر سوزاندن تلف میشود و به همین دلیل است که توصیه میشود کاه و کلش باقیمانده پس از برداشت، سوزانده نشوند بلکه در حالتی که خاک خشک است با شخم با خاک مخلوط شود تا در اثر پوسیدن و تجزیه، مواد غذایی موجود در آن آزاد شده و برای محصول سال بعد مورد استفاده قرار گیرد. نکته اساسی که در مورد کود نیتروژنه در شالیزار وجود دارد این است که این کودها به شدت در معرض تلفات به شیوه های مختلف قرار دارند. به طوری که همیشه بیش از 50 درصد کود نیتروژنه ای که در شالیزار مصرف میشود، تلف میشود. این تلفات علاوه بر آلوده سازی محیطزیست، موجب تلفات سرمایه کشاورز نیز میشود. بخش زیادی از کود نیتروژنه به محض مصرف در اراضی غرقابی به شکل گاز آمونیاک درآمده و وارد هوا میشوند.
(الف)- در کرت شاهد که نیتروژن مصرف نشده است برگها دارای رنگ سبز متمایل به زرد هستند. (ب)- در گیاهان مبتلا به کمبود نیتروژن، برگها کوچکتر هستند (ج)- پنجه زنی در جایی که کمبود نیتروژن وجود دارد کاهش مییابد. (د)- پنجه زنی بیشتر در جایی که کود نیتروژنه مصرف شده است.
روش مصرف کود اوره در شالیزار
کود پایه نیتروژنه باید قبل از نشاکاری با خاک مخلوط شود. برای کاهش تلفات باید پس از جابجایی خاک در آخرین مرحله آماده سازی زمین (به اصطلاح محلی آخرین پر) بدون حضور آب (مزرعه بدون آب باشد) کود اوره را مصرف و بلافاصله آن را با تیلر (دارای چرخ های باتلاقی یا نیم باتلاقی) یا با تراکتور (دارای دنباله بند) به زیر خاک برد. پس از مصرف و زیر خاک بردن آن باید 5 تا 6 ساعت از آبیاری خودداری و سپس اقدام به آبیاری شود. یکی دیگر از موارد مصرف کود، سرک بعد از زهکشی و خشکاندن مزرعه در مرحله حداکثر پنجه زنی است. در این مرحله باید مزرعه را در صورت تامین آب آنقدر خشکاند تا زمین ترک مویی بردارد و نسبت به دادن کود سرک اقدام کرد و سپس آبیاری نمود. ناگفته نماند که در انتهای مزرعه باید از خروج آب جلوگیری به عمل آورد، یعنی قبل از اینکه آب به انتهای مزرعه برسد باید آبیاری مزرعه را قطع نمود. مصرف کود اوره قبل از آخرین مرحله آماده سازی زمین و وجین اول در افزایش پنجه زنی به ویژه پنجه های موثر نقش مهمی دارد.
مقدار مصرف کود نیتروژنه در مزارع برنج
براساس نیاز به عناصر غذایی، ارقام برنج به دو دسته ارقام محلی کم محصول و ارقام اصلاح شده پرمحصول تقسیم بندی میشوند و روشن است که هر چه از یک رقم برنج انتظار عملکرد بیشتری داشته باشیم، مقدار مصرف کود نیز باید بیشتر باشد. توصیه کودی براساس نیاز محصول (بر اساس نیاز گیاه)، معتبرترین و صحیح ترین برآورد توصیه کود در اراضی شالیزاری غرقاب است. بنابراین با توجه به اینکه در حال حاضر شاخص خاکی مناسبی برای توصیه کود نیتروژنه در اراضی شالیزاری غرقابی وجود ندارد، توصیه کود نیتروژنه را میتوان به روش زیر انجام داد:
توصیه کود نیتروژنه براساس نیاز گیاه
مصرف حدود 30 کیلوگرم اوره به ازای هر تن دانه مورد انتظار برای رقم پرمحصولی مثل شیرودی با فرض عملکرد مورد انتظار 7 تن در هکتار در اراضی شالیزاری، باید حدود 210 کیلوگرم کود اوره با توجه به شرایط رشد محصول و شرایط آب و هوایی مصرف کرد. در صورتی که منبع کود نیتروژنه از سایر منابع مثل اوره با پوشش گوگردی باشد محاسبات باید براساس مقدار نیتروژن موجود در کود مورد استفاده، صورت گیرد.
زمان مصرف کود اوره در برنج
کود اوره را نباید یکباره در اراضی شالیزاری مصرف کرد، زیرا تلفات کود در این صورت خیلی زیاد شده و علاوه بر اتلاف سرمایه کشاورز، موجبات آلودگی محیط زیست را فراهم میآورد. دیده شده است که برخی از کشاورزان کود پایه را حدود یک هفته تا 10 روز پس از نشاکاری مصرف میکنند که مصرف کود اوره در این مرحله تلفات زیادی را به همراه خواهد داشت. بنابراین به کشاورزان توصیه میشود در صورت نیاز به کود پایه اوره، حتما این کار را قبل از نشاکاری انجام دهند. با توجه به اینکه گیاه نمی تواند نیاز خود را به کود بیان کند وسایل کمکی اختراع شده اند که میتوانند انسان را در تشخیص زمان مصرف کود سرک اوره در شالیزار یاری کنند. یکی از این وسایل که ارزان و استفاده از آن بسیار ساده است نمودار رنگ برگ (LCC) نام دارد. استفاده از این وسیله بسیار آسان بوده و راهنمای استفاده از آن نیز در پشت آن نصب شده است.
الف- به طور کلی توصیه میشود کود اوره در سه نوبت و به صورت زیر مصرف شود:
40 درصد کود بصورت پایه (کود قبل از نشاکاری در مزرعه بدون آب مصرف و سپس با چرخ آهنی تیلر با خاک مخلوط شود) ،30 درصد در اوایل مرحله پنجه زنی (قبل از وجین اول به طوری که ابتدا کود سرک مصرف و سپس وجین انجام شود). این مرحله در ارقام محلی سه هفته پس از نشاکاری و در ارقام پرمحصول حدود 4 هفته پس از نشاکاری است. 30 درصد در اواخر مرحله پنجه زنی (مرحله ظهور سنبله جوان) یا همان مرحله جفتپر در اصطلاح کشاورزان مصرف شود. این مرحله در ارقام محلی 30 تا 35 روز پس از نشاکاری و در ارقام پرمحصول حدود 40 روز پس از نشاکاری است.
ب- از مصرف زیاد کود پایه (یعنی حدود 100 کیلوگرم اوره در هکتار) در برنج نشایی در طی سه هفته اول پس از نشاکاری که رشد محصول کند است، باید اجتناب کرد.
ج – یک نوبت مصرف اوره باید در اواخر مرحله رشد (در مرحله گلدهی) صورت گیرد تا پیری برگها به تأخیر افتاده و افزایش پرشدن دانه را موجب شود. برای کاهش خطر ورس و حمله آفات، از مصرف مقدار زیاد کود اوره بین مرحله ظهور سنبله جوان و گلدهی باید پرهیز شود.
د – در مواقعی که بارندگی سنگین پیشبینی میشود مصرف کود سرک اوره نباید انجام شود. کود اوره را نباید در آب ایستابی پای بوته ها تحت شرایط وزش باد، قبل از پوشش کامل زمین توسط محصول یا در وسط روز که درجه حرارت آب در بالاترین حد خود قرار دارد، مصرف کرد.
ه- نیاز به مصرف کود اوره در فصل رشدی با بارندگی و پوشش ابر بیشتر (تابش کمتر، پتانسیل عملکرد پایینتر) کمتر از نیاز کودی در فصل رشد با بارندگی و پوشش ابر کمتر (تابش بیشتر، پتانسیل عملکرد بالاتر) است.
و – توصیه میشود در اراضی شور در صورت امکان به جای کود اوره از کود سولفات آمونیوم استفاده شود.
توصیه شده است که پس از یک دور کشت شبدر برسیم و برداشت کامل چین های آن، از مصرف کود اوره برای ارقام محلی برنج (مثل طارم) خودداری شود و برای ارقام پرمحصول برنج مقدار کود اوره را به نصف مقدار توصیه شده کاهش داد. با توجه به تحقیقات انجام شده و تجربیاتی که محققین از خاکهایی که برنجکاری در آنها صورت میگیرد، دارند چنانچه کشاورز به اطلاعات مرتبط با تجزیه خاک دسترسی نداشت از توصیه کلی زیر میتواند استفاده کند:
- برای ارقام محلی 100 کیلوگرم اوره در هکتار
- برای ارقام پرمحصول و اصلاح شده 200 تا 250 کیلوگرم اوره در هکتار.
اثرات مصرف بیرویه و بیش از حد کود نیتروژنه (اوره)
مصرف کود بیش از نیاز گیاه نه تنها باعث افزایش محصول نمیشود، بلکه در بسیاری از موارد ممکن است باعث کاهش عملکرد شود. مصرف بیش از حد یا نامتعادل اوره (مصرف مقادیر زیاد اوره توام با مصرف مقادیر کم فسفر و پتاسیم یا سایر عناصر غذایی) ممکن است به یک یا چند دلیل زیر باعث کاهش عملکرد شود:
- افزایش تعداد پنجه های نابارور (غیر موثر) که بر پنجه های بارور سایه می اندازد و موجب کاهش تولید دانه میشود.
- رقم محلی طارم به علت پا بلندی، در مقابل مصرف بیرویه کود اوره حساس است و همین موضوع باعث افزایش استعداد خوابیدگی آن میشود. به علاوه ارقام پرمحصول مثل شیرودی نیز ممکن است با مشکل خوابیدگی مواجه شوند.
برای جلوگیری از مشکل خوابیدگی لازم است تا در مواردی که از شبدر برسیم و گیاهان خانواده بقولات (مثل باقلا) به عنوان کشت دوم بعد از برداشت برنج استفاده میشود و یا در مواردی که بقایای گیاهی و آزولا در خاک انباشته میشود و همچنین در مواردی که کودهای حیوانی مصرف میشود در مقدار مصرف کود اوره دقت کنیم. مصرف کود در زمان مناسب نیز ازخوابیدن محصول جلوگیری میکند چرا که مصرف کود به صورت تقسیطی باعث کاهش ارتفاع ارقام پابلند محلی بدون کاهش عملکرد میشود. کارهای دیگری که برای جلوگیری از ورس باید صورت گیرد مصرف کودهای پتاسیمی، جلوگیری از غرقاب دائمی، جلوگیری از افزایش عمق آب پای بوته ها در کرت، استفاده از خشکاندن میان فصلی مزرعه و استفاده از روش آبیاری تناوبی است. خسارت ناشی از خوابیدگی (ورس) فقط در استان مازندران سالانه چندین میلیارد تومان برآورد شده است.
شکل -11 علائم ظاهری مصرف بیش از حد کود اوره: (الف) و (ب): خوابیدگی (ورس) محصول ناشی از مصرف بیش از حد کود اوره، (ج)- جوانه زنی دانه در بوته هایی که دچار ورس شده اند و در نهایت کاهش کیفت محصول و کاهش راندمان تبدیل، (د)- محصولی سالم با مدیریت بهینه کود اوره، (ه)- وقوع بیماری بلاست به ویژه در ارقام محلی ناشی از مصرف بیش از حد کود اوره و (و)- رگه های سبز تیره که نشانگر مصرف بیش از حد کود اوره در خزانه و سپس تاثیر روی محصول در زمین اصلی است.
فسفر و نقش آن در گیاه برنج
فسفر در گیاه متحرک است و به پنجه زنی، نمو ریشه، پیش انداختن گلدهی و رسیدن کمک میکند. این وظایف به ویژه در مراحل اولیه رشد بسیار مهم است.
علائم کمبود فسفر و تاثیر آن بر رشد گیاه برنج
گیاهانی با رنگ سبز تیره و توقف رشد با برگهای راست و کاهش پنجه زنی
(الف)- در جایی که کمبود شدید فسفر وجود داشته باشد پنجه زنی به شدت کاهش می یابد. (ب)- حتی تحت شرایط کمبود خفیف فسفر، ساقه ها نازک و سوزنی بوده و نمو گیـاه بـه تعویـق مـی افتـد. (ج)، (د)-گیاهانی کوچک و راست با توقف رشد در مقایسه با گیاهان سالم.
علائم کمبود فسفر:
کاهش شدید پنجه زنی و کاهش ارتفاع گیاه. تغییر رنگ گیاه دارای کمبود فسفر نسبت به گیاه سالم کاملاً محسوس است. اگر رقم مورد کشت توان تولید آنتوسیانین داشته باشد، ممکن است رنگهای قرمز و ارغوانی در برگها ظاهر شود. کمبود فسفر موجب تأخیر در رسیدن (اغلب تا یک هفته یا بیشتر) میشود. به هنگام کمبود شدید فسفر، گیاهان گل نمیدهند و تشکیل دانه اتفاق نمیافتد.
مقدار مصرف کود فسفاته در زراعت برنج
برای تعیین مقدار مصرف کود فسفره، آگاهی از سطح و میزان فسفر قابل جذب خاک و نیاز گیاه (رقم مورد کشت) ضروری است . معمولاً مقدار فسفر قابل جذب موجود در خاک از طریق تجزیه خاک اندازه گیری میشود. مصرف کود فسفره اثر باقیمانده ای ایجاد میکند که ممکن است برای چندین سال دوام داشته باشد. بدین معنی که اگر کشاورز در یک یا چند سال کود فسفره بیش از حد نیاز گیاه مصرف کرده باشد این فسفر در خاک باقیمانده و محصولات سالهای بعدی میتوانند از آن استفاده کنند. چنانچه نتایج تجزیه خاک در دست باشد براساس جدول زیر میتوان توصیه کود فسفره را انجام داد:
جدول -1 توصیه کود فسفره براساس سطح فسفر قابل جذب خاک
فسفر قابل جذب خاک (میلیگرم در کیلوگرم خاک) | مقدار کود سوپرفسفات تریپل مصرفی ( کیلوگرم در هکتار ) | |
ارقام محلی | ارقام پر محصول | |
کمتر از 5 | 150 | 200 |
5 – 10 | 100 | 150 |
10 – 15 | 50 | 100 |
15 – 20 | – | 50 |
بیشتر از 20 | – | – |
در صورتی که نتایج تجزیه خاک در دسترس نباشد میتوان از روشهای زیر برای توصیه کود فسفاته استفاده کرد:
توصیه کود فسفاته براساس نیاز گیاه
برخی توصیه های کلی را میتوان برای مصرف کودهای شیمیایی فسفاته در برنج انجام داد:
توصیه کود فسفاته براساس عملکرد مورد انتظار مصرف 15 کیلوگرم کود سوپرفسفات تریپل به ازای هر تن عملکرد دانه مورد انتظار یعنی اگر عملکرد مورد انتظار برای رقم طارم محلی یا هاشمی پنج تن در هکتار باشد باید 75 کیلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات تریپل استفاده شود.
زمان مصرف کودهای فسفاته در شالیزار
به دلیل حلالیت کم و نیز تحرک پایین کودهای فسفاته، توصیه میشود که تمامی کودی که قرار است مصرف شود به صورت پایه و قبل از نشاکاری مصرف و با چرخ آهنی تیلر با خاک مخلوط شود تا اولاً فرصت کافی برای حل شدن و قابل جذب شدن کود برای مراحل حساس رشد که گیاه به فسفر زیاد نیاز دارد، وجود داشته باشد و دوم اینکه در اثر مخلوط شدن با خاک، کود در عمق ریشه و در دسترس آن قرار گیرد.
کود پتاسیم
برخلاف نیتروژن و فسفر، پتاسیم تأثیر زیادی روی پنجه زنی ندارد. پتاسیم تعداد دانه در خوشه، درصد دانه های پر و وزن هزاردانه را افزایش میدهد.کمبود پتاسیم منجر به تجمع قندهای حدواسط با وزن ملکولی کم، اسیدهای آمینه و آمینها می شود که منابع غذایی مناسبی برای عوامل بیماریزای برگ هستند. پتاسیم تحمل گیاه برنج را به شرایط نامساعد جوی، ورس، آفات و بیماریها افزایش میدهد. به نظر میرسد علائم کمبود پتاسیم ابتدا در برگهای قدیمی ظاهر شود زیرا پتاسیم در داخل گیاه بسیار متحرک است و از برگهای پیرتر به برگهای جوان انتقال مییابد.
علائم ظاهری کمبود پتاسیم در برنج
علائم کمبود پتاسیم بر رشد گیاه برنج عبارتند از:
الف – گیاهانی با رنگ سبز تیره با حاشیه قهوه ای متمایل به زرد در برگها یا لکه های نکروزه قهوه ای تیره که ابتدا از نوک برگهای مسنتر ظاهر میشوند سپس در لبه برگها و در نهایت تا پایه برگ گسترش مییابد.
ب- خشک شدن حاشیه و نوک برگ
ج- خسارت کمبود پتاسیم در گیاه به شکل رشد غیریکنواخت (لکه لکه) ظاهر میشود.
د- پنجهزنی تحت کمبود خیلی شدید پتاسیم کاهش می یابد.
ه- وقوع بیشتر ورس محصول (خوابیدگی) و درصد زیاد دانه های عقیم یا پوک و کاهش وزن هزاردانه.
ز- سیستم ریشه ای ناسالم (تعداد زیاد ریشه های سیاه، کاهش طول و تراکم ریشه)، که موجب کاهش میزان جذب سایر عناصر غذایی میشود.
ح- قدرت اکسیدکنندگی ضعیف ریشه که موجب کاهش مقاومت در مقابل مواد سمی تولید شده تحت شرایط بی هوازی خاک میشود برای مثال کمبود پتاسیم موجب سمیت آهن میشود.
ط- افزایش شیوع بیماریها به ویژه لکه قهوه ای برگ، شیت بلایت یا سوختگی غلاف، پوسیدگی غلاف و بلاست در جایی که کود نیتروژنه زیاد و کود پتاسیمی ناکافی مصرف شده باشد.
(الف) و (ب)- حاشیه برگها به رنگ قهوه ای متمایل به زرد در می آید ( ج ) لکه های قهوه ای تیره در سطح برگ ظاهر میشوند. (د)- مزرعه دچار کمبود پتاسیم
مقدار مصرف کودهای پتاسیمی:
الف- توصیه کود پتاسیمی با استفاده از نتایج تجزیه خاک
در صورتیکه نتایج تجزیه خاک در دسترس باشد از جدول زیر برای توصیه کود پتاسیمی در اراضی شالیزاری استفاده میشود:
جدول -2 توصیه کود پتاسیمی با استفاده از نتایج تجزیه خاک
پتاسیم قابل جذب خاک (میلی گرم در کیلوگرم) | مقدار کود سولفات پتاسیم توصیه شده ( کیلو گرم در هکتار ) | |||
رس کمتر از 30 درصد | رس بیشتر از 30 درصد | |||
ارقام محلی | ارقام پر محصول | ارقام محلی | ارقام پر محصول | |
کمتر از 100 | 200 | 300 | 250 | 400 |
100 – 150 | 100 | 200 | 150 | 300 |
150 – 200 | 50 | 100 | 100 | 200 |
200 – 250 | 0 | 0 | 50 | 100 |
بیشتر از 250 | 0 | 0 | 0 | 50 |
نکته مهم: تنها در صورتی میتوان از جدول بالا برای توصیه کود پتاسیمی استفاده کرد که وضعیت زهکشی خاک مناسب باشد، درغیر این صورت استفاده از آن توصیه نمیشود. در صورتی که نتایج تجزیه خاک در دسترس نباشد میتوان از روش زیر برای توصیه و مصرف کودهای پتاسیمی استفاده کرد:
توصیه کود پتاسیمی براساس نیاز گیاه
- اگر مقدار بیشتر کاه در مزرعه باقی بماند (برای مثال بعد از برداشت با کمباین) لازم است برای هر تن شلتوک مورد انتظار حدود 10 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم مصرف شود. برای مثال اگر در مزرعه ای رقم مورد کشت طارم و عملکرد مورد انتظار پنج تن باشد حدود 50 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم توصیه میشود.
- اگر کاه از مزرعه خارج شود و کود مورد استفاده سولفات پتاسیم باشد برای هر تن شلتوک مورد انتظار، حدود 25 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم باید مصرف شود. برای مثال اگر در مزرعه ای رقم مورد کشت طارم و عملکرد مورد انتظار پنج تن باشد حدود 125 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم توصیه میشود.
ضمنا اراضی که با آب چاه و چشمه آبیاری می شوند در مقایسه با اراضی که با آب رودخانه آبیاری میشوند به پتاسیم بیشتری نیاز دارند. در اراضی ماندابی و غرقابی به دلیل عدم تهویه مناسب و در نتیجه وجود گازهای مضر، مشکلات در جذب پتاسیم به وجود می آید. در چنین اراضی، مشکلی (که در نزد کشاورزان به نرمی معروف است) اتفاق می افتد که استقرار گیاه دچار مشکل میشود. در برخی بوته ها، برگهای پایینی زرد میشوند. در چنین اراضی چاره کار مصرف کود پتاسیمی و اجرای تهویه و زهکشی (تخلیه آب) و خشکانیدن مزرعه است.
نکات مهم در مدیریت پتاسیم در برنج غرقابی
زمان مصرف کود پتاسیمی در برنج:
توصیه میشود کود پتاسیمی حداقل در دو نوبت و در مراحل زیر مصرف شود: 50 درصد کود بصورت پایه (قبل از نشاکاری و مخلوط با خاک) و 50 درصد باقیمانده در اواخر مرحله پنجه زنی (مرحله ظهور سنبله جوان) یا همان مرحله جفتپر در اصطلاح کشاورزان. این مرحله در ارقام محلی 30 تا 35 روز پس از نشاکاری و در ارقام پرمحصول حدود 40 روز پس از نشاکاری است.
کود سولفات پتاسیم و کود کلرور پتاسیم از کودهای رایج پتاسیمی هستند که با کارآیی یکسانی در برنج غرقابی، قابل کاربرد هستند. در جایی که بافت خاک سبک باشد کلرور پتاسیم ممکن است به دفعات تقسیط بیشتری نیاز داشته باشد.کود سولفات پتاسیم قبل از کشت به صورت پایه استفاده میشود .
در اراضی شالیزاری که مشکل زهکشی دارند وضعیت جذب پتاسیم گیاه به سطح پتاسیم قابل جذب خاک ارتباطی ندارد. در این خاکها ممکن است تنها با خشک کردن خاک تا حد ایجاد ترکهای مویی، مشکل کمبود پتاسیم برطرف شود. در غیر این صورت مصرف کود پتاسیمی توام با خشک کردن مزرعه، چاره کار است.
عنصر روی:
روی یکی از عناصر ضروری و مورد نیاز گیاه برنج است که پس از فسفر، نیتروژن و پتاسیم مهمترین عنصری است که باعث محدودیت در عملکرد برنج میشود. کمبود روی به طور عمده در اراضی ماندابی و باتلاقی، بافت سبک و اراضی که کود فسفاته زیاد مصرف شده باشد، مشاهده میشود. بنابراین میتوان انتظار داشت در مازندران اراضی زیر آب بندانها و اراضی دارای زهکشی ضعیف دارای کمبود روی باشند. از علائم آن لکه های قهوه ای غباری است که در برگهای بالایی در گیاهانی که رشدشان متوقف شده است دو تا چهار هفته پس از نشاکاری ظاهر میشود.
- علائم کمبود روی بین دو تا چهار هفته پس از نشاکاری با رشد غیریکنواخت گیاه و استقرار ضعیف بوته ها در برخی قسمتهای مزرعه ظاهر میشود.
- در شرایط کمبود شدید روی، پنجه زنی کاهش مییابد و ممکن است به طور کامل متوقف شود و مدت زمان رسیدن محصول افزایش می یابد.
- برگها با پیدا شدن لکه های قهوه ای در آنها به رنگ قهوه ای در می آیند و نوارهایی در برگهای پایینتر ظاهر میشود که این نوارها، توسعه یافته و بهم میپیوندند. گاهی اوقات خط سفیدی در طول رگبرگ اصلی برگ ظاهر میشود. رشد گیاه متوقف شده و اندازه پهنک برگ کاهش مییابد.
مقدار مصرف کودهای محتوی روی:
پیشگیری از کمبود روی یک بخش جداناپذیر از مدیریت زراعی است. کمبود روی عمدتاً با مصرف روی در خاک برطرف میشود. سولفات روی به علت حلالیت بالا در آب، معمولترین منبع روی مورد استفاده است.
سولفات روی هنگامی به طور مؤثر جذب میشود که در سطح خاک پخش شود (در مقایسه با مخلوط کردن در خاک). همچنین مصرف کود روی تنها به صورت پایه و قبل از نشاکاری توصیه میشود. به طور کلی مصرف 40 تا 50 کیلوگرم سولفات روی در هکتار برای اراضی شالیزاری در معرض کمبود روی توصیه میشود (یک سال در میان). در اراضی باتلاقی و یا اراضی همیشه مرطوب، خشکاندن دوره ای مزرعه در اوایل دوره رشد برای جلوگیری از شدت کمبود روی ضروری است.
سایر عناصر غذایی:
اهمیت برخی عناصر دیگر از قبیل آهن و منگنز نه به دلیل کمبود آنها، بلکه به خاطر خطری است که ممکن است مقدار بیش از حد این عناصر در اراضی شالیزاری غرقابی، گیاه برنج را دچار مسمومیت کند. علائم مسمومیت به ویژه آهن را در بسیاری از اراضی شالیزاری به ویژه اراضی شالیزاری ماندابی میتوان دید. تاکنون به علائم مسمومیت آهن کمتر توجه شده است و متاسفانه دیده شده است که برخی از کودهای مایعی که در بازار وجود دارند محتوی آهن هستند. معمولا سمیت آهن با ظهور لکه های قهوه ای ریز بر روی برگهای پایینتر که از مرکز یا کل برگ شروع شده و دارای رنگ نارنجی – زرد تا قهوه ای است شناخته میشود و روی سطح ریشه با پوشش سیاه پوشانده میشود. علائم مسمومیت یک تا دو هفته (گاهی اوقات بیش از دو ماه) بعد از نشاکاری ظاهر میشود. در حالت مسمومیت شدید، برگها به رنگ ارغوانی – قهوه ای به نظر میرسند. مسمومیت آهن و یا کاهش قابلیت جذب عناصری مثل پتاسیم و روی را میتوان با خشکاندن موقتی مزرعه و برداشتن ترک مویی در خاک برطرف کرد . معمولاً 10 تا 20 روز پس از غرقاب شدن، غلظت آهن دو ظرفیتی به مقدار حداکثر خود می رسد و بهتر است نشاکاری تا این مرحله به تعویق بیفتد. همچنین باید از آبیاری متناوب استفاده کرد و از غرقاب مداوم خاکهای با زهکشی ضعیف حاوی غلظت زیاد آهن و ماده آلی زیاد اجتناب کرد.
محلولپاشی در برنج
برای اینکه عناصر غذایی موجود در انواع کود توسط گیاه جذب شوند، لازم است در خاک به شکلی درآیند که گیاه قادر به جذب آنها باشد. این در حالی است که برخی عناصر غذایی وقتی به شکل کود به خاک اضافه میشوند به شکلی در می آیند که دیگر گیاه قادر به جذب و استفاده از آنها نیست. مثال بارز آن در برنج، عنصر روی است که اگرچه ممکن است مقدار کافی از آن در داخل خاک وجود داشته باشد ولی بیشتر آن به شکل قابل جذب نیست و یا حتی زمانی که به صورت کود عمدتاً( سولفات روی) به خاک اضافه میشود در خاک تثبیت شده و گیاه نمیتواند از آن استفاده کند. اگرچه گیاهان بخش عمده عناصر غذایی مورد نیاز خود را از طریق ریشه جذب میکنند، ولی توانایی جذب برخی از عناصر غذایی را از طریق برگ نیز دارا هستند. بنابراین، در مواردی که مصرف کود در خاک ممکن است باعث تثبیت آن شود، مصرف آن به شکل محلولپاشی میتواند چاره ساز باشد. علاوه براین، زمانی که علائم کمبود یک عنصر در گیاه ظاهر شده باشد، محلولپاشی آن عنصر سریعتر از مصرف خاکی آن، کمبود را برطرف میکند. نکته ای که در استفاده از کودهای مایع و محلول به صورت محلولپاشی باید مورد توجه قرار گیرد میزان کارآیی و تاثیرگذاری آنها در افزایش عملکرد محصول است. بنابراین، شالیکاران زمانی میتوانند از یک کود مایع استفاده کنند که مراجع دارای صلاحیت و از جمله موسسه تحقیقات برنج کشور اثرگذاری آنها را تایید کرده باشند. در تولید کودهای مایع و عرضه آنها به بازار، لازم است اصول فنی زیر مورد توجه قرار گرفته و رعایت شده باشد:
- محتویات کود روی بسته کود مشخص شود، یعنی اینکه کود حاوی چه عناصر غذایی و یا چه ترکیباتی است.
- غلظت هر یک از عناصر غذایی و ترکیبات روی برچسب کود مشخص شود.
- در صورت امکان مقدار مصرف و زمان مناسب مصرف کود به شکل محلولپاشی روی بسته کود آورده شود.
- اینکه کود را با چه ترکیبات دیگری (کود، سم و …) میتوان به صورت مخلوط استفاده کرد، باید روی بسته بندی آن آورده شود.
نکاتی که شالیکاران در استفاده از کود مایع باید آنها را مورد توجه قرار دهند عبارتند از :
- در صورتی که محلولپاشی در عصر صورت گیرد، موثرتر خواهد بود.
- حرارت محیط در هنگام محلولپاشی پایینتر از 29 درجه سانتیگراد باشد. –
- بهتر است پس از محلولپاشی، آبیاری مزرعه انجام گیرد.
- در هنگام محلولپاشی رطوبت نسبی هوا بالاتر از 70 درصد باشد.
- افزودن مواد مویان ( 0.5 در هزار) و اوره ( 5 در هزار) جذب عناصر کود محلول را افزایش میدهد.
- سرعت باد در هنگام محلولپاشی پایین باشد.
- PH محلول تهیه شده در محدوده شش تا هشت باشد.
- بافتهای جوان مواد محلول را بهتر از بافتهای پیر و سخت جذب میکنند.
مصرف کودهای مایع و محلول ممکن است در دو یا سه نوبت در طول دوره رشد گیاه لازم باشد. نکته مهم، زمان مصرف کود در طول دوره رویش گیاه است. با توجه به اینکه کود باید روی سطح برگ پاشیده شود، بهتر است اولین نوبت محلولپاشی زمانی باشد که بیشتر سطح مزرعه با شاخ و برگ محصول پوشیده شده باشد تا بیشتر کود به طور مستقیم روی سطح برگها پاشیده شود. در غیر این صورت، کود مایع وارد آب آبیاری شده و راندمان مصرف کود کاهش مییابد. با توجه به موارد یاد شده، توصیه میشود اولین نوبت محلولپاشی در اواسط مرحله پنجه زنی انجام شود. مرحله ظهور سنبله جوان و مرحله ظهور حدود 10 درصد خوشه ها از دیگر مراحلی هستند که میتوان محلولپاشی را در آنها انجام داد. برخی از شرکتهای عرضه کننده کود مایع، مصرف آنها را در خزانه نیز توصیه میکنند. آغشته کردن بذر در محلول کود به هنگام جوانه دار کردن بذر و یا مصرف کود محلول به طور مستقیم در آب آبیاری از دیگر مواردی است که توسط برخی از این شرکتها توصیه میشود که باید با احتیاط با آن برخورد کرد. مصرف کود به این شکل باید پس از انجام آزمایش و حصول اطمینان از عدم سمیت کود برای بذر در اثر آغشته کردن و نیز کارآیی بالای مصرف کود در آب آبیاری انجام شود. برای انجام محلولپاشی، لازم است تا دستگاهی که از آن برای محلولپاشی استفاده میشود کالیبره شود. به عبارت دیگر، باید مشخص شود که با استفاده از این دستگاه چند لیتر آب لازم است تا یک هکتار مزرعه را در مرحله رشدی معین خیس کند. برای این منظور، ابتدا با آب خالی مخزن دستگاه را پرکرده و در سطح معینی مصرف میکنند. سپس براساس آن، مقدار آب مورد نیاز برای یک هکتار مشخص میشود. تنظیم نازل دستگاه از جمله مواردی است که در افزایش کارآیی کود بسیار حائز اهمیت است. چنانچه ذرات ریزتر و با فشار کمتر از نازل خارج شوند راندمان کود افزایش خواهد یافت، مشروط بر آن که وزش باد به هنگام محلولپاشی وجود نداشته باشد.