ساختمان برگ و انواع آن:
برگ يكي از اندام هاي بسيار مهم در گياهان است برگ به دليل فعاليت در امر فتوسنتز و شناسايي گياهان اهميت بسزايي دارد . برگ ها از اعضاي جانبي ساقه ها هستند و در محل گره ها قرار گرفته اند . معمولاً همراه با جوانه هاي جانبي و انشعابات مي باشند . رشدبرگ محدود و متقارن است .
پهنك برگ در نتيجه فعاليت فتوسنتز و اشغال فضايي بيشتر جهت نور گيري توسعه يافته است .
منشأ برگ : برگ در ابتدا از مريستم نوك ساقه منشأ مي گيرد و در اطراف مريستم بصورت بر آمدگي ظاهر مي شود . برگ هاي جوان كه اصطلاحاً پريمورديوم ( Primordium ) ناميده مي شوند , ابتدا در فواصل بسيار نزديك ايجاد مي شوند ولي به تدريج كه فاصله آنها از مريستم نوك بيشتر مي شود از هم فاصله مي گيرند تا زماني كه فواصل بين گره ها تثبيت شود .
رشد اصلي برگ در نتيجه فعاليت مريستم هاي ديگري صورت مي گيرد كه برخي در خود برگ برخي ديگر در خارج از برگ مثلاً در دمبرگ يا در ميان گره قرار دارند .
مورفولوژي برگ :
يك برگ معمولي ممكن است داراي بخش ها و اجزاي زير باشد كه گاهي بخوبي قابل تشخيص مي باشند .
1_ صفحه يا پهنك برگ : پهنك بخش اصلي برگ به شمار مي آيد و در نتيجه تكامل در مسير فعاليت حياتي فتوسنتز جهت نور گيري بيشتر پهن مي شود . ( Lamina )
2_ دمبرگ : پهنك را به ساقه متصل مي كند . دمبرگ گاهي بلند ، گاهي كوتاه و به ابعاد و اشكال مختلف يافت مي شوند . ارتباط سيستم آوندي پهنك از طريق دمبرگ با ساقه بر قرار مي شود . ( Petiole )
برگ گاهي فاقد دمبرگ مي باشد مثل : برگ هاي اكثر تك لپه اي ها ، بخصوص اعضاي خانواده گندميان ( گندم ، جو ، برنج ،…)
3_ گوشواره ( استيپول = Stipule ) : زائده يا زاويه اي است كه گاه در محل اتصال دمبرگ به ساقه وجود دارد . گوشواره گاهي بزرگ و گاهي كوچك است و گاهي نيز تغيير شكل مي دهد .
4_ رگبرگ مياني ( midrib ) : غالبا ً به صورت برجسته در وسط پهنك قرار دارد و به خصوص از زير برگ بخوبي نمايان است . انشعاب اصلي سيستم آوندي برگ را تشكيل مي دهد . معمولاً بافت هاي محافظ و مقاومي در اطراف آن قرار گرفته است .
تغييرات در شكل برگ :
برگ ها هميشه با وضع عادي و با اجزا و بخش هاي مختلف خود ظاهر نمي گردند بلكه بسياري از مواقع تغييرات وسيعي در شكل و فرم هر كدام از آنها رخ مي دهد .
1_ پيچ ها : برگها نيز مانند ساقه به پيچ تبديل مي شوند و گياه را به قيم متصل مي كنند. مانند پيچهاي گياهان تيره كدو.
2_ فلس : برگهايي كه در زير زمين و در روي ساقه هاي زير زميني قرار دارند ، كلروفيل خود را از دست داده اند ، و فلس ناميده ميشوند . ساقه های زیرزمینی گياهان تك لپه مثل : پياز ، سوسن و نرگس با برگهاي ضخيم و بي رنگ پوشيده شده و جوانه كوچك گياه را كه در داخل آن قرار گرفته است حفظ مي نمايد . در اغلب اين برگ ها مواد غذايي فراواني ذخيره شده است ، فلس هاي غذايي مزبور را گاهي فلس هاي نازك قهوه اي رنگي احاطه كرده است و براي محافظت پياز بكار مي رود .
3_ خار: برگ برخي از گياهان به خار تبديل شده است . مثل زرشك ، كاكتوس .
خارهايي كه از تغييرات ساقه بوجود آمده اند ممكن است حامل برگ وجوانه باشند ولي خارهايي كه از تغييرات برگ بوجود آمده اند هيچوقت برگ و جوانه نخواهند داشت .
تقسيمات پهنك : اختلاف شكل ظاهري برگ ها در نتيجه رشد غير منظم و موضعي پهنك آنهاست و از اين جهت به دو دسته تقسيم مي شوند :
الف) برگ درست : فاقد بريدگي مثل : اطلسي ، ياس .
1- برگهای ساده ب) برگ مضرس : داراي تضريس كوچك يا بزرگ مثل : نعنا ، نارون ،شمشاد .
ج) برگ كنگره اي : داراي بريدگي بيش از ربع عرض پهنك مثل: توت فرنگي، آلاله.
د) برگ سپري : دمبرگ به وسط پهنك اتصال دارد مثل : لادن.
2-برگهای مرکب الف ) برگ شانه اي مركب : برگچه ها در طرفين دمبرگ اصلي و به موازات هم قرار دارند. مثل گیاهان تیره نخود
ب ) برگ پنجه اي مركب : برگچه ها به انتهاي دمبرگ اصلي متصل مي شوند مثل: شاهدانه
رگبندي برگ ( Venation ) : سيستم آوندي برگ را رگ بندي گويند . رگبندي بر دو نوع است :
1_ رگبندي برگ دو لپه : كه در آن رگبرگ هاي مياني ، رگبرگ هاي فرعي و انشعابات ظريفتر آنها وجود دارد ، و از لحاظ شكل ظاهري شبيه( شبكه) است .
2_ رگبندي برگ تك لپه :كه در آن رگبرگ ها با يكديگر موازيند.
خصوصيات تشريحي برگ :
بطور كلي ساختمان پهنك در گياهان تشكيل شده است از :
1_ اپيدرم فوقاني : ضخامت آن بيشتر از اپيدرم تحتاني است . تعداد كرك بيشتر و تيره تر بنظر مي رسد .
2_ بافت ميان برگي يا مزوفيل : كه داراي كلروفيل فراوان مي باشد .
3_ سيستم آوندي
4_ اپيدرم تحتاني : تعداد روزنه ها در آن بيشتر از اپيدرم فوقاني است . روشن تر به نظر ميرسد .
ساختار آناتوميكي برگ يك گياه تك لپه :
برگ گياهان تك لپه بدون دمبرگ يا sessiliform ميباشد و معمولاً به صورت متناوب روي ساقه قرار گرفته اند و نيام آنها ساقه را درآغوش مي گيرد . پهنك برگ معمولا ً داراي رگبرگهاي موازي است . در قسمت قاعده برگ معمولاً اندامي تحت عنوان زبانك يا Ligul مشاهده مي شود .
يك زائده تغيير شكل يافته معادل با استيپول در دو لپه اي تحت عنوان گوشك يا auricule ديده مي شود .
پهنك برگ داراي اپيدرم فوقاني و تحتاني است و از يك سري سلول خشن و سخت تشكيل شده است . همچنين داراي اندام هاي زير مي باشد : روزنه ، كرك ، سلول هاي حبابي ، سلول های حاوي سيليس ، سلولهاي چوب پنبه اي .
مزوفيل برگ داراي بافت پارانشيمي كلروفيلي ساده مي باشد .
دستجات چوب آبكش در تك لپه اي ها ( رگبرگ ها ) به صورت موازي در برگ مشاهده مي شوند طرز قرار گرفتن آوند ها به اين ترتيب است كه آوند هاي چوبي شبيه V قرار گرفته اند و آوند هاي آبكش در دهانه Vديده ميشوند .
ساختار آناتوميكي برگ يك گياه دو لپه :
در برگ گياه دو لپه ساختار آناتوميكي خاصي را ميتوان مورد بررسي قرار داد .
* ساختمان دمبرگ تشكيل شده از يك اپيدرم كه از يك سري سلول با ديواره نازك تشكيل شده است و داراي ضمائم اپيدرمي از قبيل كرك و روزنه است . زير اپيدرم بافت پارانشيم پوست با فضاي بين سلولي زياد قابل مشاهده است . در بين اين بافت ممكن است بافت ترشحي ديده شود . مثل دمبرگ پرتقال . بعد دستجات چوب آبكش مشاهده مي شوند كه از ناحيه گره ساقه وارد دمبرگ مي شوند . آوند هاي چوبي در بالا و آوندهاي آبكش در زير آنها قرار گرفته اند .
* ساختمان نيام تقريباً شبيه دمبرگ مي باشد با اين تفاوت كه مقداري برجسته است و وسعت پيدا كرده است . بافت نگهدارنده در اين نواحي زياد است زيرا وظيفه استوار نگهداشتن برگ روي ساقه را بر عهده دارد .
* استيپول ( گوشواره ) تنوع ساختاري دارد :
1- گاهي بقدري بزرگ شده كه كار برگ را انجام مي دهد . مثل استيپول نخود فرنگي.
2- گاهي بصورت خار در مي آيند.در اين صورت دو زائده سخت واسكلرانشيمي در قاعده دمبرگ مشاهده مي شود . مثل اقاقيا.
3- گاهي مثل پوست سيرغشايي مي شوند.اين حالت درخانواده علف هفت بندديده ميشود،كه اكرآ (Ocrea) نام دارد.
4- گاهي به پيچ تبديل مي شوند.
*ساختمان پهنك تشكيل شده از يك اپيدرم فوقاني كه داراي كوتيكول در اپيدرم فوقاني بيشتر از اپيدرم تحتاني است همچنين تعداد روزنه ها در اپيدرم فوقاني كمتر از اپيدرم تحتاني است . اپيدرم فوقاني چون كرك هاي بيشتري دارد معمولاً تيره تر از اپيدرم تحتاني به نظر مي رسد .
*مزوفيل (Mezophyll ) يا بافت مزانشيم در دو لپه اي ها از پارانشيم نرده اي و پارانشيم حفره اي تشكيل شده است . كه برگ ها معمولاً به دو حالت ديده مي شوند :متقارن و نا متقارن
بافت آوندي در مزوفيل برگ شامل يك دسته آوند چوبي در قسمت فوقاني و يك دسته آوند آبكش در قسمت تحتاني برگ مي باشد . اطراف دستجات آوندي را بافت نگهدارنده از نوع اسكلرانشيم احاطه مي كند كه وظيفه استوار نگه داشتن برگ را روي ساقه بر عهده دارند .
ساختار آناتوميكي برگ در بازدانگان :
سطح برگ در بازدانگان فوق العاده تحليل رفته و برگ هايشان سوزني شكل است . مزوفيل برگ ازنوع اسفنجي(حفره اي ) مي باشد و روزنه ها از نوع عمقي مي باشند . كانال ترشحي بخصوص در كاج ها مشاهده مي شود .
ساختاربرگ گياهان آبزي :
اگر برگها غوطه ور باشند به شكل نواري مشاهده مي شوند كه در اين صورت روزنه ندارند و دستجات آوندي در آنها كم است . بافت مزوفيل برگ بيشتر از نوع پارانشيم حفره اي ( اسفنجي ) است .
تقسيم بندي برگ بر حسب زيستگاه :
1- برگ گياهان مناطق خشك : معمولاً داراي كوتيكول فوق العاده ضخيم هستند . روزنه ها معمولاً درون كريپت قرار گرفته است و ميزان كرك در آنها فوق العاده زياد است . مثل درخت گز .
2_ برگ گياهان آبزي : اگر برگ غوطه ور باشد معمولاً به شكل نوار است كه معمولاً بدون روزنه هستند . دستجات آوندهاي چوبي در آنها كم است و بافت پارانشيم بيشتر حفره اي است . مثل : نيلوفر آبي .
3_ برگ گياهان مناطق معتدل
ساختمان قسمت هاي مختلف گل و انواع گل آذين :
بطور كلي هر گياه داراي دو اندام مي باشد :
1_ اندام هاي رويشي : ريشه ، ساقه ، برگ ، جوانه
2_ اندام هاي زايشي: گل ، ميوه ، بذر
گياهان را از نظر داشتن يا نداشتن گل به دو دسته تقسيم مي كنند :
1_ گياهان گلدار كه گياهاني پيشرفته مي باشند . مثل نهاندانگان ( Angiosperma)
2-گياهان بدون گل كه گياهاني پست مي باشند . مثل خزه ها ، پنجه گرگيان ، دم اسبيان ، سرخس ها ، و بازدانگان (Gymnosperma ) .
گل اندام زايشي در گياهان گلدار است . گاه به دستگاه هاي توليد مثل جنسي بازدانگان و حتي گياهان ديگر نيز گل اطلاق مي شود ولي آنها گل حقيقي نيستند بلكه مخروط و يا دستگاه هاي زايشي كاملاً متفاوتي مي باشند . گل حامل اندام هاي توليد مثل جنسي و اندام هاي پوششي و محافظتي مثل كاسبرگ و گلبرگ است .
میله
1_ اندام هاي توليد مثلي 1 _ پرچم بساک
اجزا گل 2_ مادگي كلاله
خامه
تخمدان
2_ اندام هاي پوششي كاسبرگ
گلبرگ
گل توسط پايه اي به نام دمگل به ساقه گلزا متصل مي شود . در محل اتصال گل به ساقه ممكن است زائده اي به نام برگه حضور داشته باشد . گلها ممكن است به صورت انفرادي ظاهر شود و يا به صورت اجتماع يا گل آذين ظاهر مي گردند . گل ها معمولاً كوچك هستند و به صورت گلچه ظاهر مي شوند ، گلچه ها ممكن است ازطريق دمگلهاي فرعي به دمگل اصلي متصل شوند و در اين صورت حامل برگچه مي باشند .
انواع گل آذين : آرايش گلها بر روي ساقه گل زا ، گل آذين نام دارد . گل آذين به صورتهاي مختلفي وجود دارد كه در امر شناسايي گلها بسيار مؤثر است . انواع گل آذين عبارتند از :
1_گل آذين خوشه ساده : داراي يك محور اصلي و محور هاي فرعي است كه هر كدام
به يك گل منتهي مي شود . فواصل دمگل ها ثابت و از پايين به بالا كوتاه تر مي شوند .
2_ گل آذين خوشه اي مركب : از يك محور اصلي تشكيل شده است
كه محور هاي فرعي آن را گل آذين خوشه ساده تشكيل مي دهد . بتدريج
كه به نوك محور اصلي نزديك مي شويم از طول محورهاي فرعي كاسته خواهد شد .
3- گل آذين سنبله : شبيه گل آذين خوشه ساده است با اين تفاوت كه گلها بدون دمگل يا با دمگل هاي كوتاهتر به محور اصلي گل آذين متصل مي باشند.
4_ گل آذين ديهيم : شبيه گل آذين خوشه ساده است با اين تفاوت كه دمگل ها طول متفاوتي دارند ولي همه آنها در يك سطح باز مي شوند .
5 -گل آذين اسپاديس يا چمچه اي : شبيه سنبله است با اين تفاوت كه محور گل آذين قطور و گوشتي است و گلچه هاي زيادي بصورت فشرده و بدون پايه به آن متصلند . گاهي اين گل آذين توسط برگه بزرگي به نام اسپاته پوشيده مي شود .
6_ گل آذين كلاپرك : از تجمع گلچه هاي نسبتاً متعددي بدون دمگل بر روي نهنج نسبتاً بزرگ وصفحه اي تشكيل گرديده است . گلچه هاي حاشيه اي رنگي و نازا مي باشند اما گلچه هاي روي صفحه نهنج بارور و منظم مي باشند .
7_ گل آذين چتر : گلچه هاي نسبتاً زيادي با دمگل هاي فرعي خود همه تقريباً از يك نقطه انتهايي دمگل اصلي بالا آمده اند ، بطوريكه همه گلچه ها در يك سطح قرار گرفته اند . معمولاً برگه هايي به صورت فراهم در محل اتصال دمگل هاي فرعي به دمگل اصلي ، گريبانه را ايجاد مي كنند . گاهي گل آذين چتر به صورت مركب ظاهر مي شود .
8- گل آذين گرزن : محور اصلي به يك گل ختم مي شود و انشعابات اين محور نيز به يك گل ختم مي شود . اين گل آذين دو نوع است : گرزن يك سويه و گرزن دوسويه .
9-گل آذين دم گربه اي((Cat kin : اين گل آذين داراي محوري نازك و ضعيف است كه بيشتر به صورت آويز ديده ميشود. اين گل آذين رشد نامحدود دارد ومحتوي گل تك جنس و بدون دمگل است وپس از گرده افشاني ويا در زماني كه گلها رسيدندريزش ميكند.
اندام هاي پوششي : اعضاي پوششي از بيرون به درون عبارتند از : كاسبرگ ها و گلبرگها .
1-كاسبرگ(SEPAL) : خارجي ترين عضو پوششي گل مي باشند كه معمولاً به برگ معمولي شبيه اند . كاسبرگ ها گاه متصل شده و كاسه گل را بوجود مي آورند . گاه شبيه گلبرگها و همرنگ آنها هستند اين نوع كاسبرگها را پتالوئيد گويند. مثل گل لاله كه كاسبرگ ها و گلبرگ ها يك رنگ هستند. گاه تقليل يافته و كوچك مي شوند .
2- گلبرگ (petal): معمولاً اجزاء رنگي بوده درون كاسبرگها قرار گرفته اند و به رنگهاي مختلف در گياهان متفاوت ديده مي شوند در جذب حشرات و پرندگان و نتيجتاً در گرده افشاني نقش دارند . گلبرگ ها به جاي كلروپلاست داراي كروموپلاست هستند. گاهي گلبرگها گاه به هم متصل شده و جام گل را بوجود مي آورند .
اندامهاي توليد مثل : شامل پرچم ها ومادگي هستند .
1_ پرچمها(stomen) : اعضاي تناسلي نر هستند به مجموعه پرچمهاي در يك گل نافه گل گويند. و از دو بخش تشكيل شده :
الف ) ميله : از يك طرف به گل ونهنج وصل است و از طرف ديگر به بساك و آن را بر افراشته نگه مي دارد .
ب) بساك : بخش زاياي پرچم است و حامل كيسه هاي گرده است كه دانه هاي گرده را توليد مي كند .
2_ مادگي(Pistil): عضو تناسلي ماده است و از سه قسمت تشكيل شده است :
الف ) كلاله(Stigma): سطح آن حامل ماده اي چسبنده و قندي است و باعث جذب ورويش دانه گرده مي شود .
ب) خامه(Style) : بخش مياني و نازاي مادگي است و درون آن تخمكها قرار گرفته اند . درون تخمدان پس از تلقيح تخمك توسط دانه گرده ، دانه تشكيل ميگردد. واحد ساختماني تخمدان ، برچه است ، مادگي ممكن است از يك يا چند برچه تشكيل شده باشد و لوله هاي دانه گرده خود را از طريق آن به تخمدان مي رسانند .
ج ) تخمدان (Ovary): بخش زاياي مادگي است و درون آن تخمك ها قرار گرفته اند . درون تخمدان پس از تلقيح تخمك توسط دانه گرده تشكيل مي گردد . واحد ساختماني تخمدان برچه است ، مادگي ممكن است از يك يا چند برچه تشكيل شده باشد .
مورفولوژي و ساختمان ميوه:
پس از لقاح و به موازات تشكيل دانه ، ميوه نيز در نتيجه تغييراتي كه خارج از دانه و بخصوص در ديواره تخمدان رخ مي دهد، ايجاد مي شود.
اغلب ميوه هادرنتيجه باروري گل تشكيل مي شوند اما بعضي از ميوه ها بدون لقاح توسعه مي يابند اين ميوه ها به عنوان ميوه هاي بي دانه هستندوفرآيندي كه منجر به تشكيل چنين ميوه هايي ميشود پارتنوژنز نام دارد.
ميوه هاي بي دانه ممكن است بوسيله هورمون ها كه بطور مصنوعي روي گياه محلولپاشي مي شود، توليدشود. اكسين هايي مثل نفتالين استيك اسيد و ايندول بوتيريك اسيد باعث پارتنوژنز و جلوگيري از رشد دانه مي شوند. موزها، انگورها از ميوه هاي مهم بي دانه هستند كه بطور طبيعي و مصنوعي بي دانه شده اند.
ميوه حقيقي از رشد تخمدان بوجود مي آيد درحالي كه ميوه هاي كاذب از رشد ساير بخشهاي گل بويژه نهنج تشكيل شده اند.
سلولهاي تخمدان جوان غالباً حاوي كلروپلاست است ولي درميوه هاي رسيده از بين رفته و بجاي آن كروموپلاست وآنتوسيانين به رنگهاي مختلف ظاهر مي گردد .
ميوه از پريكارپ و دانه تشكيل شده است .پريكارپ شامل سه قسمت است :
1- برون بر (Exocarpe) : اپيدرم خارجي
2- ميان بر (mesocarpe ) : پارانشيم بين آن دو
3- درون بر ( Endocarpe ) :اپيدرم داخلي
انواع مختلف ميوه : ميوه ها به سه دسته تقسيم مي شوند:
1- ميوه ساده : از يك تخمدان تشكيل شده است وجداره هاي تخمدان رشد كرده وگوشتي شده است.
2- ميوه مركب : داراي تخمداني بزرگ هستند كه مربوط به چند گل مي باشد. مثل توت سفيد و آناناس كه از خوشه اي از گل هاي به هم فشرده (گل آذين) تشكيل مي شود.
3- ميوه مجتمع : متشكل از ميوه هايي ساده اند كه روي محور مشترك و محدود مثل نهنج در كنار هم قرار مي گيرند. مثل توت فرنگي. در اين ميوه ها ميوه روي نهنجي آبدار وخوراكي قرار دارند ودر اين صورت ميوه اي كاذب را تشكيل مي دهد. ميوه هاي مجتمع از گلي كه داراي چندين مادگي ساده است بوجود مي آيند.
ميوه ها را نسبت به اختلافي كه در ساختمان پريكارپ آنها ديده مي شود به دو نوع تقسيم مي كنند:
** ميوه هاي آبدار ( گوشتي ) : جدار تخمدان در طي رشد و نمو خود ضخيم مي شود و مزوكارپ پس از رسيدن ميوه نرم و گوشتي مي شود . مانند : گوجه ، گيلاس ، انگور .
** ميوه هاي خشك : جدار تخمدان و مزوكارپ آن نازك مانده و پس از رسيدن خشك مي شود . مثل : آفتابگردان ، خشخاش .
1- سامار(بالدار) Samar: مثل نارون ، زبان گنجشك ، افرا
1- ناشكوفا 2-گندمه(كاريوپس) Caryops : مثل گندم ، جو، برنج
3- آكن (فندقه) Akene : مثل آفتابگردان،هويج و خانواده چتريان
ميوه هاي خشك 1 – گرز يا برگه (فوليكول) Follicole : مثل زبان در قفا ، خرزهره ، ماگنوليا
2- شكوفا 2- نيام (غلاف) Legom : مثل باقلا، لوبيا
3- خورجين(Silik ) : مثل تربچه، شاهي،كيسه كشيش وگياهان تيره كلم
4- كپسول : مثل خشخاش ، كتان ، پنيرك ، خرفه
ميوه هاي آبدار 1- سته: مثل انگور ، گوجه فرنگي ، خرما ، كدو، خيار
2- شفت : مثل هلو، پسته، بادام، گيلاس، آلبالو، زيتون
ميوه هاي آبدار:
1- سته(Berry ): اگزوكارپ غشايي ونازك، مزوكارپ گوشتي و اندوكارپ نامشخص دارند. مثل انگور وخرما.
Pepo* : اگزوكارپ نسبتاًضخيم به رنگ سبز- زرد و مزوكارپ گوشتي است. بذرها با آرايش محوري در تخمدان چندبرچه اي به هم پيوسته اي قرار دارند. مثل خيار، كدو.
*بلاستويا درميوه انار : تخمدان چند برچه اي با تعداد زيادي بذر ميباشد. اگزوكارپ چرمي و ضخيم شده وقرمز رنگ ميباشد. مزوكارپ ضخيم وبه اگزوكارپ چسبيده است. اندوكارپ نازك و كاغذي كه بذرها را ميپوشاند. بخش خوراكي در انار پوشش بذر ميباشد در واقع پوسته بذر در انار آبكي شده ومعمولاً تمام بذر مصرف ميشود.
*هيسپريديوم در پرتقال : پرتقال داراي تخمدان چندبرچه اي با تعداد تخمك زياد است كه روي يك محور قرار ميگيرند. اگزوكارپ چرمي و نازك، مزوكارپ سفيد و اسفنجي، اندوكارپ نازك و كاغذي است. بخش خوراكي ميوه را رشته هاي آبدار درون اندوكارپ تشكيل ميدهد.
2- شفت : اگزوكارپ غشايي ونازك، مزوكارپ ضخيم و گوشتي و آندوكارپ سخت و چوبي است پس هسته ميوه از مجموعه دانه و آندوكارپ تشكيل شده است . مثل آلو،زردآلو، هلو، آلبالو،گیلاس .
*پوم(Pom) : نوعي ميوه شفت است كه در آن نهنج گوشتي و آبدار، واندوكارپ غضروفي شده است. مانند سيب، گلابي، ازگيل، به. اين نوع ميوه ها راكه از رشد قسمتهاي ديگري از گياه، بجز تخمدان بوجود آمده اند ميوه كاذب ميگويند.
*تمشك : از شفت هاي متعدد تشكيل شده است.