بیماری پیچیدگی برگ هلو taphrina deformans
مقدمه
بیماری پیچیدگی برگ هلو که به فارسی بیماری لب شتری و یا بیماری باد سرخ هلو نامیده می شود .این بیماری که منجر به پیچیدگی و تورم و تغییر رنگ و شاخه و میوه هلو میگردد نخست در اروپا و سپس در سال ۱۸۵۷ توسط برکلی در آمریکا شناخته شده و در ایران در سال ۱۳۲۵ توسط اسفندریاری گزارش گردیده است. جنس Taphrina که به اسم مشابه Exoaseus (تولید آسکهایی بطور آزاد روی بافت گیاه آلوده) نیز نامیده شده است شامل گونه های متعددی است (حدود ۱۰۰ گونه) که همه آنها انگل اجباری بوده و بر روی اندامهای میزبان خود فعالیت داشته و با فروبردن میسلیومهای خود در بافت گیاه منجمله برگها ایجاد هیپرتروفی مینمایند که در نهایت به پیچیدگی برگ هلو ختم میگردد.
عامل بیماری
قارچ عامل پیچیدگی برگ هلو اولین بار در سال ۱۸۷۵ توسط برکلی به نام Ascomyces deformans مشخص گردیده اما این نام با آنکه بعداً در سال ۱۸۶۹ توسط فوکل به Exoascus deformans تغییر یافت ، تولازنه درسال ۱۸۶۶نام این قارچ را Taphrina deformans که در واقع همنام دو گونه فوق الذکراست می داند میسیلیوم و هیف های رویشی این قارچ با قارچ های دیگر متفاوت و مشخص می باشد . هیف های نسبتاً کوتاه ، خمیده پیچیده و طویل آنها بسیار متغیر و بندهای هیف نیز نامنظم می باشد و این نوع هیف ها را معمولاً در بافت پارانشیم برگ می توان یافت . هیف های زایشی یا آسک زای قارچ روی هیف های رویشی تکامل یافته تشکیل می گردد . هیف های رویشی زیر اپیدرم سطح فوقانی و ندرتاً سطح تحتانی برگ می رویند .
این هیف ها در بین سلول های اپیدرمی نفوذ کرده و آزادانه بین اپیدرم و کوتیکول در جهات مختلف رشد و نمو می نمایند . سپس بزودی لایه هیمنیوم بین بافت اپیدرم و کوتیکول تشکیل می گردد . آنگاه هیمنیوم در بافت آلوده شکل گرفته و سرانجام تشکیل آسکوسپورهای قارچ را می دهد . آسک ها معمولاً اندازه شان متغیر و به طول ۳۶-۱۷ میکرون و عرض ۱۵-۷ میکرون می باشند . در داخل هر آسک معمولاً هشت آسکوسپور کروی که قطر آن بین ۷-۳ میکرون است تشکیل می شود . آسکوسپورها عموماً به طریق جوانه زدن تندش می یابند و تولید کنیدی می کنند .
علائم بیماری:
علائم بیماری در تمام اندامهای هوایی گیاه مشهود است ولی در برگ علائم نمایانتر است. پیچیدگی ، تورم ، تغییر رنگ و خشکیدگی سرشاخه ها و بالاخره ضعف عمومی و عدم تعادل فیزیولوژی در نبات از اهم مسائل ایجاد شده است. علائم روی برگ نسبت به سنین مختلف برگ نیز فرق میکند. درختان جوان به این بیماری حساسترند. پیچیدگی به این نحو است که میسلیوم در بین سلولهای گیاه میزبان رشد کرده و در آن نفوذ مینماید و در نتیجه ایجاد هیپرتروفی و تورم در برگ میکند و برگ را از منظره طبیعی خود خارج میکند و همچنین باعث تغییر رنگ آن هم میشود. به این صورت که ابتدا رنگ برگ سبز روشن و سپس صورتی رنگ میگردد. ایجاد هیپرتروفی چون در رگبرگها انجام نمیشود در نتیجه تمام قسمتهای برگ به یک اندازه رشد نمیکند و برگ درخت هلو به دور خود میپیچد. برگهای کامل که دیرتر مبتلا میگردند دیگر میسلیوم قارچ قادر به نفوذ عمیق در آن نخواهد بود و در نتیجه تغییر شکل برگ کمتر است. مجموعه پیچیدگی و تورمها و یا تاولهای ترد و شکننده و رنگ قرمز تا ارغوانی به برگ شکلی بسان لب شتر میدهد. این برگها در شرایط مرطوب سیاه رنگ میشوند. بار خاکستری رنگ قارچ به صورت پودر نیز سطوح برگها را میپوشاند. ریزش برگها در آب و هوای گرم سریعتر بوده و برگ های جدیدی که تشکیل میگردد آلوده نمیشوند.
علائم روی شاخه ها:
روی شاخه ها نیز تورم در بافت و پیچیدگی و در نهایت خشکیدگی صورت میپذیرد. باید دانست که محل آلوده در روی پوست ، ضمن متورم شدن ، تغییر رنگ به صورت ارغوانی یا قرمز بوده و در بعضی ارقام ایجاد زخم یا شانکر هم مشهود است در نتیجه همین تورم است که شاخه ها نمیتوانند به رشد طبیعی خود ادامه دهند و درخت بارور نمیگردد.
علایم روی گل و میوه:
عامل بیماری بر روی گل و میوه نیز تغییراتی حاصل کرده و ریزش گلها و دفرمه شدن میوه ها را سبب میگردد. در بعضی موارد موجب شکاف و از بین رفتن میوه میشود و تعداد محدودی میوه که روی درخت باقی میماند عموما کوچک و غیرقابل استفاده خواهد بود.
سیکل زندگی قارچ:
زندگی این قارچ از آسکوسپور شروع میشود. بدین صورت که در اوایل ، آسکوسپور از آسک خارج شده و مانند یک مخمر شروع به جوانه زدن میکند که تعداد زیادی سلولهای هاپلوئیدی بوجود میآید. این سلولها که به نام بلاستوسپور نامیده میشوند به سرما و گرما و رطوبتهای بالا و پایین و عوامل دیگر محیطی مقاومند و نقش زمستانگذرانی قارچ را به عهده دارند که در لابلای فلسهای درخت به صورت کلنی هایی باقی میمانند. این اسپورها پس از جوانه زدن ایجاد رشته میسلیومی میکنند. این میسلیومها زندگی انگلی خود را شروع میکنند و به داخل برگ یعنی زیر کوتیکول و بشره برگ رشد و نمو نموده و با وجود بین سلولی بودن هوستوریوم ندارند. در هیفهایی که به زیر کوتیکول برگ میآیند در همین جا قبل از تشکیل آسک در آنها کاریوگامی صورت گرفته و n2 کروموزومی میگردند. سلولهای دیپلوئیدی رشد کرده و هسته دیپلوئید آن با یک تقسیم میتوز دو تا شده و سلول تحتانی از فوقانی بوسیله ایجاد یک غشا از هم جدا گردیده ، سلول تحتانی پایه آسک را بوجود میآورد و سلول بالایی باعث بوجود آمدن آسک میگردد. در سلول مادر آسک (بالایی) یک مرحله میتوز تقسیم بدون کاهش کروموزومی و یک مرحله به صورت میوز تقسیم صورت گرفته در آسک ۸ آسکوسپور ایجاد میشود. آسکها پوسته کوتیکولی را کنار زده و بطور ردیفی در روی بشره یا بافت برگ قرار میگیرند. سیکل زندگی قارچ فقط یکبار در طول فصل رویش انجام میگیرد و آلودگی ثانویه دیده نمیشود. دوره کمون بیماری دو هفته است آسکوسپورها پس از جوانه زدن تولید بلاستوسپور مینمایند و زمستانگذرانی عامل بیماری معمولا به صورت بلاستور انجام میگیرد. بطور کلی این قارچ به برگهای جوان بیشتر حمله میکند تا به برگهای پیر یعنی برگهای پیر مقاومتر و برگهای جوان حساسترند. و اگر مبارزه با قارچ صورت نگیرد در اواسط تابستان درخت عاری از برگ میشود و در زمستان به علت سرما از پای درمیآید. روی همین اصل به درخت کودهای ازته و فسفره و پتاسه داده میشود که مقاومت آن را نسبت به سرمای زمستان بیفزاید .
چرخه بیماری
گلمیک می نویسد که قارچ عامل بیماری پیچیدگی برگ هلو زمستان را به صورت میسلیوم روی شاخه ها و بدون اینکه داخل بافت شوند به سر می برد . در بهار همزمان با بارندگی های فصلی کنیدی هائی توسط میسلیوم روی برگ های جوان تشکیل می شود . در بهار های پر باران آلودگی وشیوع بیماری شدت دارد . موقعی که قارچ مدتی در برگ گسترش یافت در بین بافت اپیدرم و کوکتیکول لایه قارچی متراکم و سفیدی به نام هیمنیوم تشکیل می دهد که در آن آسک و در داخل آسک آسکوسپور ایجادمی گردد. آسکوسپورها تقریباً اوائل خردادماه از داخل آسک خارج شده و توسط باد روی شاخه و یا درختان مجاور انتقال می یابند و در آنجا جوانه زده و تولید میسلیوم هائی را که زمستان گذرانی قارچ را به عهده دارند می کند . بعضی ها گفته اند که زمستان گذرانی این قارچ به وسیله اسپورهائی که در اواخرتابستان و قبل از خزان برگ ها تشکیل می گردد انجام می شود . این اسپورها روی فلس های جوانه ها یا در سطح شاخه های جوان بسر برده و در بهار با بارش باران شسته شده و روی جوانه های برگ قرار می گیرند و با فراهم شدن شرایط محیطی مساعد جوانه زده و آلودگی شروع می شود . اندرسون می نویسد به طور کلی در مناطقی که فصل بهار در آنجا شبنم و بارندگی کم وهوا نسبتاً گرم باشد عموماً شرایط برای شیوع بیماری پیچیدگی برگ هلو نامساعد است .
مناطق انتشار و میزبان:
این بیماری اصولا در جاهای گرم و خشک اهمیت زیادی ندارد و بیشتر در جاهای سرد و یا مرطوب حائز اهمیت است. عامل بیماری از ۱۰ درجه سانتیگراد به بالا شروع به فعالیت نموده و مناسبترین درجه حرارت رشدی قارچ ۲۰ درجه سانتیگراد میباشد. این بیماری در آمریکای شمالی و جنوبی ، استرالیا ، آفریقا ، ژاپن ، چین و بسیاری از کشورهای اروپای غربی انتشار دارد. در اصفهان و شمال ایران مخصوصا گرگان ، آذربایجان ، زنجان ، خراسان و قسمتهای مرکزی ایران به وفور دیده میشود. میزبان های آن نیز متنوع میباشد. جز هلو به بادام ، هلوی زینتی شلیل و زردآلو نیز حمله میکند اما در کشورهای اروپایی بیشتر روی هلو مشاهده شده است. به طور کلی در مناطقی که فصل بهار در آنجا شبنم و بارندگی کم و هوا نسبتاً گرم باشد عموماً شرایط برای شیوع بیماری پیچیدگی برگ هلو نامساعد است .
روشهای مبارزه:
مبارزه زراعی
- جمع آوری و معدوم نمودن برگهای آلوده
- کاشت ارقام مقاوم
مبارزه شیمیایی:
برای کنترل بیماری پیچیدگی برگ هلو دو نوبت سمپاشی با ترکیب بردو ،اولی در پائیز پس از ریزش ۵۰ برگ ها و دومی در اواخر زمستان قبل از تورم جوانه ها ( زمانی که هنوز رنگ جوانه ها عوض نشده است) توصیه می شود .باید توجه شود که پس از باز شدن جوانه سمپاشی اثر ندارد .پس از آلودگی برگ ها دیگر مبارزه ممکن نخواهد بود چون آلودگی زمان تورم جوانه ها روی می دهد . سمپاشی که موثرتر هم هست قبل از باز شدن جوانه ها و یا حتی قبل از بیرون آمدن جوانه ها انجام میگیرد .
مبارزه زمستانه : در فصل پاییز و پس از ریزش برگها با یک قارچکش و یا محلول بردو یا کاپتان ۳ در هزار بایستی درختان آلوده را سمپاشی نمود .
مبارزه بهاره : موثرترین قارچ کش محلول بردو به نسبت ۲ درصد میباشد. کاپتان نیز مورد مصرف است کما اینکه در خوشرنگ کردن میوه هم نقش دارد. از سموم قارچ کش دیگر مانند کوپراویت ۲ در هزار و یا از زیرام و فربام به نسبت ۲-۴ در هزار.