بیماری بلاست مرکبات (citrus blast disease)
پیش گفتار
مرکبات یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی در دنیا بوده که ایران از نظر تولید جهانی، با تولید ۴.۵۷۱.۰۰۰ تن تولید انواع مرکبات، هفتمین تولید کننده برتر مرکبات در دنیا می باشد. تولید پرتقال به میزان ۱.۹۳ میلیون تن و سهم ۱۱.۷ درصدی از کل میزان تولید محصولات باغبانی، رتبه سوم تولید را به خود اختصاص داده است . این در حالی است که حدود نیمی از تولید پرتقال کشور مربوط به سه استان شمالی کشور می باشد(بی نام، ۱۳۹۳). انواع مختلف بیماریهای ویروسی، قارچی و باکتریائی سبب خسارتهای قابل توجهی در این گروه از محصولات می شوند. بیماری بلاست مرکبات (citrus blast disease) از جمله بیماری های باکتریایی مرکبات شایع در اکثر نقاط مرکبات خیز دنیا به استثنای مناطق گرمسیر می باشد (۲۰۰۰ ,.Timmer et al). این بیماری از کشورهای ژاپن، افریقای جنوبی، برخی از کشورهای حاشیه مدیترانه و آسیای مرکزی، امریکا (۱۹۷۸ ,Klotz) و استرالیا ( ,Smith and Fawcett 1930) و اخیرا نیز از کشور تونس (۲۰۱۵ ,.Abdellatif et al) گزارش شده است. در شرایط اقلیمی شمال ایران، به دلیل وجود رطوبت بالا و دمای مناسب، بیماری بلاست خسارت قابل توجهی را بصورت پژمردگی و خشکیدگی سرشاخه ها در مرکبات ایجاد می کند. با توجه به تغییرات آب و هوایی صورت گرفته در سالهای اخیر، میزان خسارت این بیماری که از جمله بیماری های سرمادوست می باشد، در برخی از سال ها افزایش یافته است. برای پیشگیری و یا کنترل بهتر این بیماری، شناخت دقیق بیماری بر اساس علایم و به طبع آن، اعمال مدیریت سنجیده در زمان مناسب به منظور کاهش میزان خسارت، ضروری به نظر می رسد.
مقدمه
در ایران، اولین بار در سال ۱۳۶۶ علایم این بیماری بصورت پژمردگی و خشکیدگی سرشاخه های پرتقال (Citrus sinensis) و آلمو (c.macrophylla) از مازندران گزارش شد. البته باکتری از لکه های مدور فرورفته و سیاهرنگ روی میوه لیمو ترش (c.limon) نیز جدا شده بود. با بررسی های به عمل آمده، عامل بیماری، باکتری p.viridiflava شناسایی گردید (۱۹۹۷ Shams – Bakhsh and Rahimian),.در گزارشی نیز از غرب استان مازندران، عامل بیماری تحت عنوان P.s. pv . Syringae شناسایی شد (۱۹۹۵ ,Hassanzadeh). دامنه میزبانی گونه اخیر بسیار وسیع بوده، بطوری که گونه های زیادی از جنس ها و خانواده های مختلف گیاهی به عنوان میزبان آن معرفی شده اند. در سال های پس از گزارش اولیه بیماری ردیابی بیماری نشان می دهد وقوع سالانه بیماری و نیز شدت آن نوسان زیادی داشته که می توان تغییر شرایط اقلیمی را از مهمترین علل آن به شمار آورد. در سال های اخیر نیز به دلیل بارندگی های فراوان و همراهی هوای سرد از پاییز تا اواسط بهار، بیماری با شدت بیشتری تظاهر پیدا کرده و در نتیجه آن، خسارت وارده به باغها سیر صعودی پیدا کرده است. در بررسی۔ های صورت گرفته از جنوب ایران، از شهرهای شیراز، سپیدان، مرودشت، سعادت شهر، خفر، نی ریز، استهبان و مهارلو، تاکنون شواهدی که حاکی از آلودگی مرکبات به بیماری بلاست باشد، به دست نیامده است (Razinataj and Taghavi 2004). در این مجموعه ضمن توصیف علایم بیماری و معرفی عوامل بیمارگر و پراکنش کلی آنها در سطح نوار شمالی کشور، موارد موثر در پیشگیری از بیماری نیز به تفصیل توصیف خواهد شد.
عامل بیماری بلاست مرکبات
در بسیاری از کشورها عامل بیماری باکتری .Pseudomonas syringae pv syringae می باشد (Abdellatif et al 2015 : Timmer et al 2000). در سال های گذشته در ایران در نواحی شرقی مازندران باکتری p.viridiflava و در نواحی غربی آن باکتری P . S . pv . Syringae به عنوان عوامل این بیماری گزارش شد (۱۹۹۷ Shams – Bakhsh and Rahimian). در بررسی های اخیر در خصوص تعیین عامل بیمار گر این بیماری در استان های شمالی کشور، با بکارگیری روش های فنوتیپی، ژنوتیپی و فیلوژنتیکی جهت تعیین دقیق تر موقعیت تاکسونومیکی عوامل بیماری بلاست مرکبات در کشور، نتایج نشان می دهد به غیر از دو عاملی که پیشتر به آنها اشاره شده بود، عوامل دیگری نیز در ایجاد این بیماری دخیل هستند (Beiki et al 2012 : Beiki et al 2016). اسامی و پراکنش آنها در استان های شمالی به اختصار در جدول ۱ بیان شده است.
از بین گونه های معرفی شده، میانگین شدت بیماریزایی توسط P viridiflava از همه بیشتر بوده و از نواحی مرکزی مازندارن، از شهرهای جویبار، بابل و چالوس گزارش شده است ولی خوشبختانه در مقایسه با سایر جدایه ها، داری پراکنش جمعیتی بسیار پایین تری می باشد. گونه P syringae، در مقایسه با سایرین از میزان پراکنش و درصد جمعیت، بالاتری برخوردار می باشد. گونه P.simiae ، P.orientalis و P.moraviensis نیز تقریبا در هر سه استان شمالی پراکنش دارند. P.lurida از شهرهای گلوگاه، بابل، چالوس و نشتارود و گونه P.monteilii از شهرهای بندر گز، بهشهر، ساری، قایمشهر، بابل، آمل و چالوس گزارش شده اند ( Beiki et 2012 ,.al). به نظر می رسد با تغییرات اقلیمی در سال های اخیر، عوامل بیماری بلاست تغییرات جمعیتی چشمگیری داشته است. تاکنون این بیمارگرها از ارقام مرکبات ، واشنگتن ناول (که به اشتباه به عنوان تامسون ناول معروف شده است)، پرتقال محلی، نارنگی انشو، نارنگی پیج، نارنج، سیترنج، فلائینگ دارگون و لیمو شیرین که به صورت طبیعی آلوده شده بودند، از استان های شمالی کشور جدا سازی شده اند ( ;۲۰۱۲ ,.Beiki et al 2016 ,.Beiki et al). گونه P . caspiana sp . nov که اولین گزارش آن در سطح دنیا می باشد از روی تامسون ناول و نارنج از شهرهای بابل، چالوس، نشتارود و بندرگز به دست آمده است (۲۰۱۷ ,.Busquets et al).
علایم بیماری
در این بیماری، بیمارگر از طریق منافذ طبیعی یا سوراخ های ایجاد شده در اثر عوامل مختلف من جمله سوراخهای ناشی از تیغ، جراحات ناشی از بادهای شدید و یا سوراخهای ناشی از تغذیه حشرات، وارد بافت گیاهی می شود. پس از ایجاد آلودگی اولیه، در صورت فراهم بودن شرایط بیماری، بیمار گر به اندام های مجاور سرایت کرده و بیماری گسترش می یابد. علایم این بیماری در طول فصل رشد و به خصوص در شرایط هوای خنک و بارانی و در دامنه دمایی بین ۲۰ – ۸ °C شدیدتر خواهد بود( Whiteside et 1989 ,.al). به طور کلی علایم بیماری را می توان بصورت بلاست گل و جوانه های خشکیده، لکه سیاه میوه، شانکر ساقه، بلایت برگ و در نهایت به صورت خشکیدگی سرشاخه ها توصیف نمود.
علایم برگی
از اولین علایمی که در برگهای نورسته قابل مشاهد است، بروز مناطق آبسوخته ای که بعدها نکروز شده و عمدتا از حاشیه برگها شروع می شود. در این حالت بیمارگر از طریق منافذ آوند آبکشی موجود در حاشیه برگها، وارد بافت گیاهی می شود و در صورت تداوم شرایط محیطی مناسب، بیماری در کل برگ توسعه یافته و از طریق آوندهای موجود در دمبرگ به ساقه و دیگر قسمت های سرشاخه ها گسترش می یابد. البته باید دقت نمود تا علایم برگی بیماری بلاست با علایم ناشی از سرمازدگی اشتباه نگردد (شکل ۲-۱). از دیگر علایم برگی می توان به نکروز شدن بافت برگی در قسمت های غیر حاشیه ای برگ اشاره نمود که پس از نفوذ بیمار گر، نقاط آبسوخته تشکیل می شود، با توسعه بیماری، مرکز بافت نکروز و به رنگ قهوه ای روشن ظاهر شده و با پیشرفت بیماری بصورت قهوه ای تیره نمایان می شود. این علایم عمدتا در اثر زخم های ناشی از باد های تند و یا هر گونه سوراخ ایجاد شده توسط دیگر عوامل روی برگ می باشد. در برگ مرکبات به دلیل وجود رگبرگهای بزرگ، لکه ها محدود و زاویه ای شکل تشکیل می شود و و در صورت پیشرفت بیشتر بیماری، علایم گسترده تری در سطح برگ قابل مشاهده خواهد بود (شکل ۳).
علایم ساقه و سرشاخه
بیماری می تواند از طریق برگها و شاخه های آلوده به ساقه سرایت نماید (شکل ۴) و یا اینکه ساقه از طریق منافذ ایجاد شده در زمان رشد تیغ یا جوانه جانبی یا ناشی از عوامل دیگر، دچار آلودگی شود. در اطراف محل آلودگی اولیه در ساقه، لکه های تیره رنگ بیضی مانندی به وجود می آید که در مراحل بعدی معمولا با خروج صمغ قهوه ای رنگ از این ناحیه، همراه خواهد بود. اگر بیماری در این ناحیه گسترش یابد و دور ساقه را فرا بگیرد، قسمت های بالایی شاخه دچار خشکیدگی می شوند (شکل های ۵ و ۴). برگهای آن ناحیه به دلیل کمبود آب و مواد غذایی، خشک و لوله ای شده و پس از طی مدتی متصل بودن به ساقه، دچار ریزش می شوند و در نهایت سرشاخه هایی بدون برگ، مشاهده خواهد شد (شکل های ۶ الی ۸ ).
علایم گل
در زمان گلدهی در فصل بهار، اگر شرایط برای ایجاد بیماری و توسعه آن فراهم باشد، بیمار گر سبب نکروز شدن گل ها و ریزش آنها خواهد شد. اگر ساقه های حاوی گل نیز دچار آلودگی شوند، گلها پلاسیده شده و ریزش می کنند (شکل ۹).
علایم میوه
به حالتی که بیماری روی میوه ها توسعه یابد، به آن لکه سیاه میوه مرکبات (Citrus Black Pit) گفته می شود (۲۰۰۰ ,.Timmer et al). روی میوه ها، لکه های قهوه ای تیره تا سیاه رنگ و بدون برآمدگی ایجاد می شود (شکل ۱۰). میوه ی برخی ارقام نظیر لیمو شیرین و لیموترش نسبت به این بیماری حساس تر بوده و لکه روی این میوه ها بصورت فرورفته بوده و گاهی اوقات قطر این لکه ها تا سه و نیم میلی متر هم خواهد رسید (Fawcett et al 1923).
تسهیل در سرمازدگی
سرمازدگی در بسیاری از مناطق معتدل، به عنوان یکی از عوامل اصلی در محدود کردن محصولات کشاورزی محسوب می شود. در یک دهه گذشته، شاهد چند بار بروز پدیده سرمازدگی و خسارت های ناشی از آن در منطقه شمال کشور بوده ایم. صرف نظر از اهمیت وجود میزان افت ناگهانی دما، مقاومت و حساسیت برخی از ارقام و اهمیت نوع پایه ها در بروز سرمازدگی در درختان مرکبات، وجود باکتری های P syringae دارای ژن هسته یخ نیز در تشدید خسارت ناشی از سرمازدگی موثرند (۱۹۹۴ ,Wilson and Lindow)، برای تشکیل یخ و تبدیل آب از حالت مایع به جامد، وجود هسته های یخ لازم می باشد. برخی از باکتری های گیاهی، در حالی که بصورت رورست (اپی فیت) روی سطوح برگهای درختان مرکبات حضور دارند، دارای ژنی هستند که پروتیین حاصل از آن ها نقش هسته های یخ را در زمان تشکیل کریستال یخ بر عهده می گیرند. لذا حضور باکتری های داری ژن هسته یخ، سبب تسهیل تشکیل کرسیتال یخ در دمایی بالاتر از دمای نقطه انجماد خواهند شد، از این رو میزان خسارت یخزدگی در میوه (۱۹۹۲ ,Constantinidou and Menkissoglu) و برگ مرکبات (۱۹۹۶ ,Lindow and Andersen) در صورت وجود این باکتری۔ های داری ژن هسته یخ، افزایش می یابد.
پیشگیری و کنترل بیماری
در مدیریت بیماری های گیاهی، پیشگیری از بروز بیماری بسیار حایز اهمیت بوده و در مورد بیماری بلاست مرکبات نیز باید بدان توجه ویژه ای شود. این بیماری در شرایطی با دمای پایین و رطوبت بالا توسعه می یابد، لذا در مناطق مستعد بیماری، از هر گونه مواردی که احتمال بروز بیماری در آینده را تسهیل می کند، می بایست اجتناب نمود. در زمان کاشت، اگر درختان در فاصله نزدیک تری نسبت به هم کاشته شوند، در اثر به وجود آمدن خرداقلیم (میکرو کلیمای) مرطوب تر، احتمال ظهور بیماری و نیز شدت آن افزایش خواهد یافت، لذا بهتر است در ارقام مختلف مرکبات و با در نظر گرفتن نوع پایه، موقعیت جغرافیایی، و سایر فاکتورهای محیطی، فاصله کاشت متناسب با آن رعایت شود.
برای توسعه و گسترش بیماری در طی زمستان و بهار، شرایط آب و هوایی سرد و بارانی و البته همراه با وزش باد شدید، بسیار مطلوب می باشد. از این رو درختانی که در معرض باد قرار دارند، به دلیل تماس مستقیم با باد، نسبت به بیماری حساس تر می باشند، لذا استفاده از درختان بادگیر به عنوان کاهنده سرعت باد، مطلوب می باشد. مشاهده باغها در نوار شمالی کشور نشان می دهد، درختانی که دچار انواع بیماریهای ویروسی و شبه ویروسی باشند، نسبت به بیماری بلاست مرکبات حساس تر بوده و خسارت بیشتری را متحمل می شوند، لذا تشخیص اولیه این درختان آلوده در سال های آغازین و جایگزینی آنها با درختانی سالم، سبب کاهش میزان خسارت ناشی از بیماری بلاست مرکبات در سال های آنی خواهد شد.
ارقام نارنج، واشنگتن ناول، آلمو و لایم و لیمو نسبت به بیماری حساس تر می باشند و در صورت کاشت این ارقام در مناطق مستعد بیماری، مراقبت های بهداشتی و اصول پیشگیری را می بایست مد نظر قرار داد. از آنجایی که باکتری عامل بیماری بلاست، در فضای بین بافت برگی رشد و گسترش می یابد، لذا هرچه ارقام مرکبات بافت ترد و شکننده تری داشته باشند، برای توسعه و گسترش بیماری بلاست، مطلوب تر می باشند، لذا توصیه می شود از مصرف محلول پاشی کودهای ازته که سبب افزاش رشد رویشی گیاه و تردی بیشتر آن می شوند، در طی فصول پاییز، زمستان و نیز اوایل بهار ، حداقل در باغ هایی که سابقه آلودگی دارند، خودداری شود.
حذف عامل بیماری زا به معنای از بین بردن عامل بیماری در یک منطقه، یک باغ و یا حتی یک گیاه، بعد از استقرار آن بیمار گر می باشد. این عمل معمولا بعد از عدم موفقیت در جلوگیری از ورود عامل بیماری زا به منطقه صورت می پذیرد. حذف فیزیکی عامل بیماری زا از اهداف اولیه گیاهپزشکان بوده است، اما به دلیل عدم موفقیت (به جز در موارد معدود) در حذف کامل این گونه عوامل، شیوه کاهش جمعیت عوامل بیماری زا تا زیر سطوح اقتصادی، مورد توجه قرار می گیرد. سودموموناسهای بیماری زای گیاهی در مقایسه با سایر سودوموناس ها، از منابع غذائی محدودتری استفاده می کنند، بطوری که این گروه از لحاظ تغذیه ای، خود را با ترکیباتی که به مقادیر بیشتری در سطوح و در داخل بافت گیاهی است سازگار کرده اند (۲۰۱۱ ,.Mithani et al)، از این رو حذف در خصوص این گروه از بیمارگرها اهمیت پیدا خواهد کرد. در حذف مستقیم می توان با هرس شاخه های آلوده بزرگ و امحاء کامل این شاخه ها با کمک آتش زدن ، سبب کاهش میزان جمعیت بیمار گر خواهد شد. در حذف غیر مستقیم، می توان با حذف نمودن علف های هرز و رعایت شرایط بهداشت باغ، سبب کاهش میزان جمعیت بیمارگر در سطح باغ شد. در یک بررسی در شرایط محیطی شمال ایران، مشخص شد که p.viridiflava و یا جدایه های مشابه عامل یا همراه بلاست مرکبات قاردند تا روی برخی از علف های هرز غالب در باغهای مرکبات (نظیر دانه تسبیحی، مرغ، تاج خروس، چمن یک ساله، چچم، فالاریس، قیاق و چسبک) بقای رورستی داشته باشند (Sadeghi et al 2011). اگر در باغاتی که سابقه آلودگی بیماری بلاست مرکبات وجود نداشته باشد، سم پاشی با سموم مسی جهت پیشگیری از بیماری چندان اقتصادی به نظر نمی رسد، مگر آنکه کنترل پوسیدگی قهوه ای میوه مرکبات یا کنترل همزمان سایر بیماری ها نیز مد نظر بوده باشد. در باغهایی که سابقه بیماری در سالیان گذشته را داشته اند، یک بار استفاده از سموم مسی نظیر بردوفیکس به نسبت ۱ – ۱.۵ درصد و یا اکسی کلرور مس به نسبت ۲.۵ در هزار در زمان ریزش برگ ها در اواخر پاییز و نیز قبل از جوانه زدن برگ در اواخر زمستان توصیه می شود. در باغهایی که شدت آلودگی در آنها بالا می باشد، در صورت تداوم بارندگی های بهاره، تعداد دفعات سمپاشی می بایست تکرار شود.
در مورد نارنگی انشو (Citrus unshu)، صرف نظر از وجود مقاومت نسبی در برابر این بیماری، فرار از بیماری (Klendusity) نیز صادق می باشد، بدین صورت که نارنگی انشو در مقایسه با دیگر ارقام مرکبات، جوانه زنی بهاره آن دیرتر آغاز می شود و به دلیل شرایط اقلیمی شمالی ایران، زمان جوانه زنی آن، مصادف با کاهش بارندگی های فصلی و آغاز گرم شدن دمای محیط می باشد، لذا بیمار گر فرصتی برای ایجاد بیماری و احیانا گسترش آن، را ندارد. از این رو به این دلیل و نیز به دلیل مقاومت نسبی بالاتر، انتظار می رود مشکل چندانی در مورد بلاست مرکبات در مورد این رقم، وجود نداشته باشد. امید آنکه با شناخت دقیق تر از بیولوژی بیمارگرها و سایر عوامل مرتبط با بیماری، گامی موثر در کاهش مصرف سموم شیمیایی در طبیعت برداریم.
دانلود فایل
توضیحات
- فرمت : PDF
- حجم فایل : ۱.۶ مگابایت
- نگارنده: فرید بیکی فیروزجاهی عضو هیات علمی موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور
- تهیه شده در موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
- سازنده PDF : شرکت کشاورزی و دامپروری سرافراز هزارمسجد