سیب زمینی (قسمت اول )

مقدمه:
سيب زميني (potato)
از محصولات غده اي است كه نقش مهمي در تغذيه مردم جهان دارد و به دليل عملكرد بسيار بالا در واحد سطح ، انرژي و مقدار پروتئين توليدي در واحد سطح سيب زميني بيش از گندم و برنج مي باشد. متاسفأنه قيمت سيب زميني بر اساس وزن خشك، به دليل سرمايه گذاري زياد و بازده پائيني كه بسياري از كشاورزان در شرايط ايران بدست مي آورند، زياد مي باشد. چنانچه افزايش عملكرد سيب زميني در واحد سطح بتواند موجب كاهش قيمت گردد، آنگاه سيب زميني نقش بيشتري در تغذيه مردم كشور پيدا كرده و از تقاضاي روز افزون براي نان گندم كاسته خواهد شد.
تاريخچه:
سيب زميني در ارتفاعات 1200 تا 1800 متري كوههاي آند در منطقه پرو و بوليوي اهلي گشته است.سابقه كشت سيب زميني در اين منطقه به حدود 7000 سال پيش مي رسد. سيب زميني در ارتفاعات آند به ساير نقاط قاره آمريكا راه يافت و در نيمه دوم قرن شانزدهم توسط كاشفان قاره جديد به اروپا و از آنجا به آسيا و ساير نقاط جهان برده شد. امروزه و بعد از گذشت حدود 4 قرن، سيب زميني از نظر مقدار توليد،چهارمين محصول جهان پس از گندم, برنج و ذرت مي باشد و تقريباً در تمام جهان كشت مي شود. براساس گزارش فائو، سطح زير كشت سيب زميني در جهان طي سال 2000 حدود 19597420هكتار باميانگين عملكرد 16/4 تن در هكتار بوده است. كشورهاي چين، فدراسيون روسيه، اكراين، هند، لهستان وآمريكا از لحاظ سطح زير كشت و به ترتيب مهمترين توليدكنندگان سيب زميني در جهان بشمار مي روند.احتمالاً سيب زميني در قرن هفدهم وارد ايران گرديده است. در حال حاضر، كشت سيب زميني در اكثرنقاط كشور متداول بوده. بر اساس آمار وزارت كشاورزي در سال 1378، سطح زير كشت سيب زميني آبي
حدود 157000 هكتار با عملكرد حدود 21/63 تن در هكتار و سطح زير كشت سيب زميني ديم حدود
4000 هكتار با ميانگين عملكرد حدود 8/44 تن در هكتار بوده است. استانهاي اردبيل، اصفهان، همدان،آذربايجان شرقي، خراسان، گلستان، جيرفت و كهنوج، سمنان، فارس و تهران به ترتيب، مهمترين توليدكنندگان سيب زميني آبي در كشور بشمار مي روند. توليد سيب زميني ديم در استانهاي مازندران، گيلان وگلستان انجام ميشود. بر اساس گزارش فائو، سطح زير كشت سيب زميني در ايران طي سالهاي اخير حدود 150 هزار در هكتار با ميانگين عملكرد حدود 20/7 تن در هكتار بوده است. پتانسيل عملكرد سيب زميني به بيش از 100 تن در هكتار مي رسد. عملكردهاي بيش از 40 تن در هكتار مطلوب به شمار مي روند.

خصوصيات گياهي
سيب زميني گياهي يك ساله با نام علمي سولانوم توبروسوم (.Solanum tuberosum L) از تيره گوجه فرنگي(Solanaceae) و آتوتتراپلوئيد با 48 كرموزوم مي باشد. سيب زميني براي استفاده از غده زير زميني آن كشت مي گردد. گياه به صورت بوته اي علفي با يك تا چند ساقه اصلي و معمولاً به فرم ايستاده رشد ميكند. ارتفاع بوته به 60تا 150 سانتي متر مي رسد. طول دوره رشد گياه به رقم و شرايط توليد بستگي زيادي داشته و از 3 تا 6 ماه متغير مي باشد.در زراعت، از غده سيب زميني براي تكثير آن استفاده مي كنند. غده سيب زميني از تجمع مواد غذايي درناحيه انتهائي ساقه سيب زميني و رشد اين ناحيه بوجود مي آيد. بناراين ، غده سيب زميني يك ساقه تغييرشكل يافته با ميانگره هاي كوتاه و متورم است. در يك انتهاي غده(رأس غده ) محل اتصال غده به سيب زميني ( امتداد ساقه سيب زميني) وجود دارد. گره هاي ساقه در روي غده با فيلو تاكسي مار پيچ به صورت مكانهاي فرو رفته اي بنام چشم ديده مي شودند. فاصله ميانگره ها از رأس غده به طرف قاعده غده بتدريج زياد تر مي شود. بنابراين ، تراكم چشمها در ناحيه رأسي زياد تر است. هر چشم در كنار يك برگ رشد نيافته، به صورت اثربرگ يا ابرو قراردارد. در هر چشم يك جوانه جانبي ساقه قرار دارد كه ظاهراً به دليل رسيدن نوربه آن طي دوران انبارداري داراي خاصيت زمين گريزي بوده و مي تواند به صورت ساقه هوائي رشد نمايد. واضح است كه جوانه موجود در هر چشم، بخودي خود يك ساقه بوده كه بنوبه خود داراي جوانه هاي جانبي مي باشد. ممكن است جوانه رأسي و يا دو جوانه جانبي موجود روي جوانه ساقه چشمي شروع به رشد نمايند. بنابراين از هر چشم مي تواند يك تا سه و گاه تعداد بيشتري ساقه هوايي بوجود آيد. غده، بسته به رقم داراي دوره استراحت 5 تا19 هفته اي پس از رسيدگي مي باشد. دوره خواب نيز به رقم بستگي داشته و در غالب ارقام بين 20تا 23 هفته است. اما طول اين دوران از 18 تا 33 هفته متغيرمي باشد. طول دوران استراحت و خواب و بدنبال آن جوانه زني تحت كنترل هورموني بوده. اسيد آبسيزيك و مالئيك هيدرازيد از جوانه زني جلو گيري مي كنند، اسيد جيبرليك كمي تحريك كننده است و سيتوكينين موجب رفع خواب مي شود. خواب غده را مي توان با توالي دماهاي بالا(حدود 20 درجه سانتي گراد) و دماهاي پائين ( حدود 5 درجه سانتي گراد) رفع نمود. جوانه هاي موجود در روي غده مي توانندپس از رفع استراحت و يا خواب رشد نمايند. جوانه رأسي غده( چشم انتهائي) داراي غالبيت انتهاي مي باشد و از رشد جوانه ساير چشمها جلو گيري مي كند. بنابراين، در اثر قرار گرفتن غده در شرايط مساعد براي جوانه زني، جوانه چشم انتهائي اولين جوانه اي است كه رشد مي كند. غالبيت انتهائي در دماي بيش از 15 درجه سانتيگراد زياد است. با مسن شدن غده و افزايش سن فيزيولوژيكي آن، غالبيت جوانه انتهائي بتدريج نقصان مي يابد. قرار گرفتن غده در دماي 1تا5 درجه سانتي گراد براي چند ماه نيز سبب رفع غالبيت انتهائي مي شود. بنابراين از غددي كه پس از چند ماه نگاه داري از سردخانه بيرون آورده شده و در دماي بالا قرار داده مي شوند، جوانه هاي زيادي شروع به رشد مي كنند. قطعه كردن غده نيز سبب رفع غالبيت انتهائي مي گردد.بوته اي كه از بذر حقيقي بوجود مي آيد، داراي سيستم ريشه اي راست است. اما بوته اي كه از غده بذري حاصل مي شود داراي سيستم ريشه اي افشان و نابجا مي باشد. در هر گره ساقه اصلي چندين ريشه كم قطر بوجود مي آيد. ريشه ها در روي ساقه اصلي و در ناحيه نزديك به غده مادري به صورت متراكم ديده مي شوند، زيرا ميانگره هاي رشد نيافته اند. با افزايش رشد ميانگره ها، امكان رشد ريشه ها بصورت هلالي در بالاي محل خروج ساقه هاي خزنده زير زميني ديده مي شود. به اين طريق ريشه ها به صورت مطبق از روي ساقه هاي اصلي منشأ يافته و از اعماق مختلف خاك به جذب آب و مواد غذائي مي پردازند. قسمت اعظم ريشه ها تا حدود 30 روز پس از سبز شدن بخوبي در خاك گسترش مي يابند. اما توسعه ريشه به دليل انتقال مواد غذائي از قسمتهاي هوائي به اندامهاي زير زميني و در صورت فراواني رطوبت خاك و عدم محدوديتهاي رشدي ديگر، معمولاً تا اواخر دوره رشد ادامه دارد. پتانسيل عمق توسعه ريشه در خاكهاي نفوذپذير به 100 سانتي متر مي رسد. اما در بسياري شرايط، حدود 90 درصد فعاليت جذبي ريشه تا عمق حداكثر 60 سانتي متري اتفاق مي افتد. توسعه عرضي ريشه به 25 تا45 سانتي متري اطراف غده مادري ميرسد.ساقه هاي هوائي ازجوانه هاي موجود روي غدد سيب زميني بوجود مي آيند. از هر غده يك تا چند ساقه اصلي بوجود خواهدآمد كه داراي خاصيت زمين گريزي بوده و در هوا رشدمي كنند. ساقه اصلي هوايي در آغاز مستقيم و استوار است، اما بخش انتهائي ساقه در اواخر دوره رشد كمي به طرف زمين خم مي شود.ساقه در برش قطري گوشه دار است. ساقه اصلي غالبيت انتهائي نشان مي دهد. شاخه هاي جانبي پس ازتبديل مريستم انتهائي ساقه به گل آذين از زاويه داخلي برگهاي فوقاني شروع به رشد كرده كه در بعضي شرايط ممكن است شاخه هاي جانبي از زاويه داخلي برگهاي تحتاني گياه و فارغ از غالبيت مريستم انتهائي ساقه اصلي شروع به رشد كنند.برگها با فيلوتاكسي مارپيچي در روي ساقه آرايش يافته اند. برگهاي هوائي( رويشي) كركدار و مركب با يك برگچه در انتهاي رگبرگ اصلي و برگچه هاي كوچك اضافي نامنظم در بين تعداد زيادي برگچه هاي معمولي با اندازه هاي متفاوت قرار دارند. برگهاي واقع روي بخش زير زميني ساقه هوائي و نيز روي استولونها به صورت فلسي مي باشند.ساقه هايي كه از روي گره هاي بخش زير زميني ساقه هاي هوائي بوجود آيند داراي برگهاي فلسي و ميانگره هاي كوتاه هستندو از اين لحاظ، اين ساقه ها از نظر ريخت شناسي ريزوم مي نامند. اما از آنها به طور سنتي بعنوان استولون ياد مي شود. اين ساقه ها به دليل عدم دريافت نور و تحت تأثير غالبيت انتهائي بوته مادري فاقد خاصيت زمين گريزي مي باشند وتقريباً بطور افقي در خاك رشد مي كنند. اگر رأس استولون در معرض نور قرار گيرد، به صورت ساقه هوائي رشد خواهد كرد. استولونها غالباً كوتاه بوده و معمولاً كمتر از
15 سانتي متر طول دارند. تعداد و طول استولون ها به تراكم ساقه هاي هوائي در بوته و شرايط رشد بستگي دارد. پتانسيل توليد استولون و در نتيجه غده در هر بوته به 30غده مي رسد، اما معمولاً 5 تا 15 غده در هربوته به مرحله برداشت مي رسند. همراه با افزايش محدوديتهاي محيطي رشد و نيز با زياد شدن تعداد ساقه هاي هوائي در بوته، از تعداد و طول استولون ها در هر ساقه هوائي كاسته مي گردد. اما زيادي تعداد ساقه هاي هوائي ، كاهش تعداد استولون د رساقه هوائي را كاملاً جبران نموده و باعث افزايش استولون ها در واحد سطح ميشود.استولون ها ابتدا در گره هاي پائيني ساقه هوائي پديدار مي شوند و توليد آنها به طرف بالا تداوم مي يابد.ترتيب تشكيل غده نيز به همين صورت مي باشد. به اين طريق تشكيل غده در استولون هاي پائيني با توليد استولون هاي جديد همزمان باشد. استولون هاي پائيني بوته بيشترين سهم را در تشكيل عملكرد و توليد غده قابل ارائه به بازار دارند. غده ها گاهي در طول استولون بوجود مي آيند، امامعمولاً در انتهاي استولون تسكيل مي گردند. غده بندي با تجمع مواد در ميانگره هاي كمي پائينتر از رأس استولون آغاز مي شود و به طرف رأس تداوم مي يابد. همراه با رشد غده، ميانگره هاي بالاتر موجود در مريستم رأسي استولون دچار تورم شده و حجم غده افزوده مي شود. از آنجائي كه سرعت تجمع مواد در غده بتدريج و با گذشت زمان كاهش مي يابد، تراكم چشمها در ناحيه رأسي بيشتر است. فرم رشد غده، بسته به رقم، مي تواند به صورت كروي يا بيضي شكل باشد. غده بندي و رشد غده تحت تأثير عوامل محيطي و گياهي قرار دارد. كليه عواملي كه موجب فراواني مواد فتوسنتزي، حركت كربوهيدراتهاي محلول به سمت انتهاي استولون و فعاليت آنزيمهاي سنتز نشاسته گردند موجب تحريك غده بندي و رشد شده. دماي بالا سبب افزايش تنفس و توزيع مواد فتوسنتزي به نفع بخشهاي رويشي هوائي مي گرددو غده بندي و رشد غده را به تأخير مي اندازد. طول روز كوتاه نيز از طريق تغيير هورموني سبب تسريع غده بندي در ارقام حساس به طول روز مي شود. هر چه رقم به طول روز حساستر باشد، غده بندي آن در روزهاي بلند بيشتر به تأخير مي افتد. كمي شدت نور سبب كاهش توليد مواد فتوسنتزي و تأخير در غده بندي و نقصان رشد غده خواهد شد. نيتروژن نقش پيچيده اي در شروع غده بندي و رشد غده دارد. كمبود مقدار نيتروژن سبب محدوديت رشد رويشي و تحريك تشكيل غده مي شود، اما موجب كاهش رشد غدد نيز مي گردد. فراواني نيتروژن موجب تحريك رشد هوائي شده ودر نتيجه غده بندي را به تأخير مي اندازد، ولي تا زماني كه ساير عوامل محيطي و گياهي محدود كننده نگردند، موجب افزايش رشد غده و عملكرد مي شود. بهر حال، راندمان رشد هوائي (نسبت وزن خشك اندامهاي هوائي به وزن خشك غده) در اثر زيادي نيتروژن كاهش مي يابد.حجم اصلي غده را، مغز تشكيل مي دهد كه از سلولهاي پارانشيمي تشكيل شده است. در اطراف مغز، لايه اي از سلولهاي پارانشيمي وجود دارد كه پوست يا كورتكس ناميده مي شود و توسط يك حلقه آوندي از قسمت مغز جدا مي گردد. در اطراف پوست، لايه اي از بافت چوب بندي بنام پوسته يا پريدرم قرار دارد، افزايش اندازه غده بطور عمده از طريق رشد و تعداد سلولهاي مغز اتفاق مي افتد. مواد ذخيره اي از طريق حلقه آوندي به مغز انتقال يافته و نيز در هنگام جوانه زني از همين طريق به چشمها منتقل مي شوند. نشاسته در سلولهاي پارانشيمي ذخيره شده و معمولاً 15تا 25 درصد و تا حد اكثر 35 درصد وزن ترغده را تشكيل مي دهد. پروتئين به شكل كريستالهاي مكعبي شكلي در سلولهاي پارانشيمي مشاهده مي شوند. ميزان پروتئين در سلولهاي كورتكس بيش از سلولهاي مغز مي باشد. شرايطي كه موجب رشد سريع غده و توليدغدد بزرگ گردد، باعث پيدايش حفره اي با رنگ سفيد يا قهوه اي روشن در مغز سيب زميني مي شود. زيرا غده سيب زميني از ناحيه مركزي مغز به طرف بيرون رشد مي كند. بنابراين تقسيم سريع سلولي به سمت بيرون سبب خالي شدن ناحيه داخلي غده مي شود. چنين غددي فاقد علائم ظاهري بيروني هستند. حساسيت ارقام مختلف سيب زميني به پيدايش حفره متفاوت است كاشت ارقام حساس با فواصل بوته كمتر، حفظ رطوبت مناسب خاك طي فصل رشد ( عدم فراواني رطوبت خاك) و سعي در كاشت با تراكم كامل و بدون بوته هاي از دست رفته، براي كاهش احتمال پيدايش حفره در غدد مناسب است .زيادي سرعت رشد غده همچنين مي تواند موجب پيدايش تركهائي در سطح غده گردد.پوسته سيب زميني يا پريدرم، كه حفاظت از غده را بعهده دارد، معمولا قهوه اي رنگ بوده، اما ممكن است حاوي آنتي سيانين باشد و به رنگ قرمز ديده شود. اين ماده رنگي مي تواند به داخل پوست يا كورتكس كه در زير پريدرم قرار دارد نفوذ نمايد. عدسكها در روي پوست چوب پنبه اي مشاهده مي شوند كه بزرگ شدن عدسكهاي در روي پوست چوب پنبه اي نشانگر فراواني رطوبت و محدوديت تهويه خاك است. هنگاميكه غده زخمي مي شود، روي زخم نيز بافت چوب پنبه اي بوجود مي آيد تا غده را در مقابل نفوذ ميكرو ارگانيسمها محافظت نمايد. سرعت توليد چوب پنبه در دماي بيشتر از 20 درجه سانتي گراد و رطوبت بالا بيشترخواهد بود. گلهاي كامل سيب زميني به رنگ هاي سفيد, قرمز, ارغواني يا بنفش(بسته به رقم) و بطور متراكمي با گل آذين گرزن در انتهاي ساقه ها پديدار مي شوند. كاسه گل از پنج كاسبرگ بهم جوش خورده با پنج لب تشكيل شده و به رنگ سبز و كركداربوده. جام گل از پنج گلبرگ بهم جوش خورده با پنج لب تشكيل يافته است. پنج پرچم در قاعده بهم جوش خورده و تخمدان را در بر مي گيرند. ميله پرچمها كوتاه و كيسه هاي گرده طويل مي باشند. دانه هاي گرده از سوراخي كه در انتهاي كيسه گرده بوجود مي آيد آزاد مي شوند. تخمدان زبرين سيب زميني از دو برچه با يك خامه بلند و يك كلاله دو شاخه تشكيل شده است. ميوه رسيده يك سته شبيه گوجه فرنگي كوچكي و به رنگ سبز بوده كه بندرت تحت شرايط زراعي تشكيل مي شود. سيب زميني گياهي آتوتتراپلوئيد ولي خودگشن بوده كه بعضي ارقام به دليل نر عقيمي توليد بذر نمي كنند و گلها در آنها ريزش مي يابند. ساير ارقام نيز بذر كمي از طريق خودگشني توليد مي كنند. بطور كلي، عقيمي دانه گرده به وفور ديده مي شود كه در اثردماي بالا و بيماريهاي ويروسي و قارچي تشديد مي
گردد. تحليل و تخريب تخمك نيز به وفور اتفاق مي افتد. بنابراين ريزش گلها قبل از تشكيل يا بلوغ ميوه و دانه بطور وسيعي ديده مي شود. ميزان دگرگشني در سيب زميني به فعاليت حشرات بستگي داشته و از صفر تا 20 درصد متغير است. بهر حال، بذر توليدي به دليل هتروزيگوسيتي شديد در زراعت مورد استفاده قرار نمي گيرد و فقط در اصلاح نباتات كاربرد دارد. براي تحريك گل دهي و تشكيل ميوه، قطعه اي از غده سيب زميني را در قاعده سوراخي درون آجر مي كارند تا از تشكيل غده جلو گيري كنند.هر ميوه مي تواند 50 تا200 بذ رتوليد نمايد. بطور كلي اصلاح گياهاني كه از طريق رويشي تكثير مي يابند بسيار ساده تربوده،زيرا فقط كافي است بوته اي يافته شود كه كيفيتهاي مورد نظر را داشته باشد. پس از آن مي توان اين بوته را از طريق رويشي و توليد كلون در مدت كوتاهي تكثير نمود.

مراحل نمو
تقسيم بندي نمو سيب زميني براي مقاصد زراعي ارتباط به گل دهي و رسيدگي ميوه و دانه ندارد، بلكه بر مبناي تشكيل و رشد غده انجام مي گيرد. توجه شود كه گل دهي و غده بندي از نظر فيزيولوژيكي كاملاً مستقل بوده، هر چند ممكن است هر دو تحت تاثير عوامل محيطي و گياهي مشابهي قرار گيرند.

نمو سيب زميني شامل مراحل زير است:
كاشت تا سبز شدن؛ طي اين دوره جوانه رشد كرده و اولين برگ بطور كامل از خاك خارج مي شود. دراين دوران, ريشه ها در روي گره هاي پائيني ساقه هوايي بوجود مي آيند. طول اين دوره به ميزان خواب جوانه هاي موجود روي غده، دما و رطوبت خاك ،عمق و روش كاشت و بافت و ساختمان خاك بستگي دارد و غالباً 3 تا 4 هفته به طول مي انجامد.
آغاز غده بندي؛ در اين زمان اولين غده به اندازه يك نخود در رأس يك استولون مشاهده مي شود. زمان شروع غده بندي تحت تأثير ميزان انتقال مواد غذائي به سمت ريشه قرارمي گيرد. اما معمولاً هنگامي كه ارتفاع بوته( از سطح خاك تا رأس مريستم انتهائي) به 15 تا 20 سانتي متررسيد، شروع مي شود. در اين زمان غدد به اندازه يك نخود درشت در انتهاي استولون ها تشكيل مي شوند. در بعضي ارقام و شرايط، اين مرحله با اوايل سبز شدن گلها همراه است. ارتباط وضعيت گل دهي با شروع غده بندي بايد براي هر رقم و شرايط محيطي مورد بررسي قرار گيرد تا بتوان از وضعيت گل دهي كه به سهولت قابل رويت است، به عنوان معياري از وضعيت غده بندي استفاده به عمل آورد. دوران غده بندي، كه طي آن غدد قابل برداشت تشكيل مي شود، در شرايط مساعد زراعي حدود 2 هفته به طول مي انجامند.
رشد غده؛ گياه در اين مرحله حداكثر رشد رويشي را دارد، پوشش زمين كامل است و غدد در حال رشد سريع مي باشند. دوره رشد غدد حدود 60 تا 90 روز به طول مي انجامد. رسيدگي؛ در اين مرحله بخش هوائي گياه پير به نظر مي رسد و برگها شروع به زرد شدن مي كند. پوسته چوب پنبه اي غدد در حال تشكيل و ضخيم شدن است. در اين زمان درصد ماده خشك غده به حد مطلوب منطبق با شرايط توليد، رقم و هدف توليد( 17 تا 23 درصد) رسيده و پوست چوب پنبه اي در اثر مالش با دست جدا نمي شود.
غده پس از برداشت و طي دوران انبار داري مراحلي از بلوغ فيزيولوژيكي را مي گذراند كه براي آن چهار مرحله در نظر گرفته مي شود. با عبور غده از مرحله يك به چهار، سن فيزيولوژيكي غده افزايش مي يابد.
اين چهار مرحله عبارتند از:

  • دوره استراحت كه طي آن جوانه هاي موجود در چشمها حتي در شرايط مساعد رشد نمي كنند طول اين دوره به رقم بستگي داشته و از 5 تا 19 هفته و غالباً از 1 تا 4 ماه متغير است. بطور كلي، هر چه غده در مرحله نارس تري برداشت شده باشد، طول دوره استراحت در آن زياد تر خواهد بود. وقوع يك دوره سرما(حدود 3 درجه سانتي گراد) سبب كوتاه شدن طول اين دوره و رسيدن آن به 3 هفته در بعضي ارقام مانند دزيره و آلفا مي شود. غده در بسياري از ارقام با قرار گرفتن در دماي سردخانه در حالت خواب باقي مي ماند. مدت عدم جوانه زني در سردخانه ( خواب) به رقم بستگي داشته و از 18 تا 33 هفته متغير مي باشد. وجود دماي بالاي طي دوران رشد غده و انبارداري ، وقوع خسارت در غده يا قطعه كردن غده سبب رفع و خواب مي شود و غده آماده جواني زني مي گردد.
  • دوره غالبيت انتهائي كه طي آن فقط جوانه انتهائي رشد مي كند. دوران غالبيت انتهائي معمولاً در دماي 5 تا 15 درجه سانتي گراد مشاهده مي شود. انتقال سريع غدد از دماي پائين به دماي بالا( 15 تا 20 درجه سانتي گراد) با رطوبت نسبي زياد سبب رفع غالبيت انتهائي شده و رشد ساير جوانه هاي غده آغاز مي گردد. حذف جوانه انتهائي غده و قرار دادن غدد در شرايط پيش جواني زني نيز سبب رفع غالبيت انتهائي مي شود.
  • دوره جوانه زني طبيعي كه طي آن جوانه هاي چند چشم رشد مي كند. طول اين دوره ، بسته به شرايط نگاه داري، تا چند ماه مي رسد. غددي كه در انتهاي دوران غالبيت انتهائي يا اوايل دوران جوانه زني طبيعي هستند، از نظر فيزيولوژيكي جوان محسوب مي شوند.غددي كه دراواسط مرحله جوانه زني طبيعي مي باشند (ميان سن) داراي حداكثرتوان جوانه زني بوده وبه سرعت سبزمي شوند، توليد ساقه هاي هوائي در آنها سريع بوده وچندين ساقه هوائي بوجود مي آورند.چنين غددي توليد بوته هائي با تعداد زيادي غده وعملكرد بالا مي نمايند. با گذشت زمان،غدد بتدريج مسن ترمي شوند.غدد مسن توليد تعداد زيادي ساقه ضعيف مي نمايند. ممكن است غددي نسبتاً مسن براي مناطقي بافصل رشد كوتاه مناسب باشند،ولي براي مناطقي با فصل رشد طولاني مطلوب نخواهند بود. بطور كلي، هرچه فصل رشد كو هتاهترباشد، سن فيزيولوژيكي بالاتري در محدوده جوانه زني طبيعي مطلوب تر است . همچنين غددي كه در نواحي سرد توليد مي شوند داراي طول دوره جوانه زني طبيعي بيشتري بوده و در مقايسه با غددي كه در نواحي گرم توليد مي شودند. ديرتر پير مي گردند. بنابراين نواحي سرد براي توليد غده بذري مطلوب تر هستند.
  • دوره پيري كه طي آن ساقه هاي لاغر، ضعيف و معمولاً منشعب بوجود مي آيند. جوانه هاي پير آنقدر ضعيف هستند كه نمي توانند سبز گردند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

error: عدم امکان کپی مطالب

تماس با ما

برگشت به منوی تماس ها

پشتیبانی واتساپ

برگشت به منوی تماس ها

کانال تلگرام شرکت

برگشت به منوی تماس ها

پیج اینستاگرام شرکت

برگشت به منوی تماس ها

برگشت به منوی تماس ها

برگشت به منوی تماس ها