اثربر فتوسنتز
فتوسنتز یکی از فرآیندهای حیاتی گیاهان است که غذا و انرژی مورد نیاز گیاهان و سایر موجودات زنده را تأمین میکند. دراین فرآیند گاز کربنيک هوا و آب خاک در کلروپلاست با کمک انرژي نوراني با هم ترکيب و گلوکز واکسيژن توليد مي شود. با توجه به نقش بنيادي فتوسنتز، هرگونه اختلال دراین عمل مي تواند باعث بروز بيماري در گياه گشته و عوارضی چون کلروز يا زردي ، نکروز يا توليد نواحي مرده در قسمت هاي سبز گياه ، کاهش رشدگياه و مقدار ميوه را سبب شود. عواملی چون کاهش سطح فتوسنتز کننده در بيماري هايي که قسمتي از بافت برگ تخریب شده يا به برگ ريزي منجر مي شود مانند لکه برگي ها و سوختگي هاي برگ(بلايت) ، تخریب کلروپلاست ها، ترشح زهرابه هایی مانند tabtoxin وtentoxin در بعضي بيماري هاي قارچي و باکتريايي وممانعت از فعاليت آنزيم هايي که به طور مستقيم يا غير مستقيم در فتوسنتز دخالت داشته، اختلال در انتقال آب و مواد معدنی ، میزان باز وبسته بودن روزنه ها در اثرحملة پاتوژن هاي آوندي و … فتوسنتز را کاهش مي دهند. در بيشتر بيماري هاي ويروسي, ميکوپلاسمايي و نماتودي ميزان فتوسنتز گياه به طور چشمگیری کاهش يافته و در مراحل پيشرفته سرعت فتوسنتز به 4/1سرعت عادي رسیده، موجب بروز مقادير مختلف کلروز يا زردي مي شود.
اختلال در انتقال آب و مواد کانی به سوی بالا
تعداد زیادی از بیمارگرهای گیاهی به یک یا چند شکل در انتقال آب و مواد معدنی در گیاه اختلال به وجود می آورند . بعضی از بیمارگرها ساختار یا فعالیت ریشه ها را تحت تأثیر قرار داده و موجب می شوند آنها آب کمتری جذب کنند؛ بیمارگرهای دیگر با رشد در لوله های آوند چوبی یا روش دیگر در حرکت آب در ساقه اختلال ایجاد می کنند؛ و در برخی بیماری ها، بیمارگرها از طریق تأثیر بر روی روزنه ها و برگ ها ، موجب تعرق بیش از حد گردیده و در اقتصاد آب در گیاه اختلال ایجاد می کنند .
اثر بر جذب آب توسط ریشه ها
بسیاری از بیمار گرها ، مانند قارچ های عامل گیاهچه میری و قارچ ها و باکتری های مولد پوسیدگی ریشه)، بیشتر نماتودها و بعضی ویروس ها موجب تخریب وسیع ریشه ها قبل از ظهور هر گونه نشانه های در قسمت های هوائی گیاه می گردند. برخی از باکتری ها و نماتودها ایجاد گره یا غده در ریشه می کنند که موجب اختلال در جذب متعارف آب و مواد معدنی به وسیله ریشه ها می گردد. صدمه به ریشه به طور مستقیم باعث کاهش سطح ریشه های فعال و به تناسب آن منجر به کاهش میزان آب جذب شده توسط ریشه می شود . برخی از انگل های آوندی ، به موازات اثرهای دیگر خود، به نظر می رسد که از فعالیت های ریشه های مویین نیز جلوگیری کرده و بدین وسیله موجب کاهش جذب آن می گردند. این ها و بیمارگرهای دیگر همچنین قابلیت نفوذ سلول های ریشه را تغییر داده و چنین اثری باعث اختلال بیشتر در جذب آب توسط ریشه ها می شود .
اثر بر انتقال آب از راه آوند چوبی
بیمارگرهای قارچی و باکتریایی عامل گیاهچه میری، پوسیدگی ساقه و شانکر ممکن است در سطوح آلوده به لوله های آوند چوبی برسند و اگر گیاهان آلوده جوان باشند این امکان هست که موجب خشکیدگی و مرگ آنها شوند. شانکر ها در گیاهان مسن تر، به ویژه درختان سالمند امکان دارد موجب مقداری کاهش در انتقال آب گردند، ولی عموماً، گیاه را نمی کشند در بسیاری از موارد لوله های آوندی ممکن است از سلول های بیمارگر یا مواد ترشح شده به وسیله آن و یا توسط گیاه در پاسخ به بیمارگر انباشته شده و آوندهای مبتلا مسدود شوند لوله های آوندی مبتلا، چه تخریب و چه مسدود شده باشند، قادر به انجام وظیفه طبیعی نبوده و آب کمی را هدایت کرده و یا حرکت آب در آنها متوقف می شود. برخی از بیمارگرها، مانند باکتری عامل سرطان طوقه، پروتوزوئر ریشه گرزی و نماتود ریشه گرهی، ایجاد غده یا گالدر ساقه، ریشه و یا هر دو می کنند. سلول های حجیم شده و در حال تکثیر سریع در اطراف آوند چوبی به لوله های آوندی فشار آورده و موجب تخریب و جابه جا شدن آنها می گردند و در نتیجه از کارائی آوندها در انتقال آب کاسته می شود.
معهذا، شاخص ترین ناتوانی کامل آوند چوبی در انتقال آب در پژمردگی آوندی ناشی از قارچ های Ceratocystis ، Ophiostoma ، Fusarium ، Verticillium و باکتری هایی همچون Pseudomonas ، Ralstonia و Erwinia دیده می شود. این بیمارگرها به آوندهای چوبی ساقه ها و ریشه ها هجوم برده و عمدتاً بر اثر اختلال در حرکت آب به سوی بالای گیاه از طریق آوند چوبی باعث بیماری می شوند. در بسیاری از گیاهان آلوده به این بیمارگرها، شدت جریان آب از آوند چوبی ساقه به 2 -4% میزان آن در گیاهان سالم کاهش می یابد.
به طور کلی، میزان جریان آب در ساقه های آلوده رابطۀ معکوس با تعداد لوله های آوندی بسته شده با بیمارگر و مواد حاصل از عفونت دارد.
ظاهراً بیش از یک عامل در اختلال فعالیت آوندی در بیماری های پژمردگی، دخالت دارد. اگرچه، بیمارگر تنها عامل ایجاد بیماری است، برخی از عوامل دخیل در مجموعه نشانه های بیماری مستقیماً از بیمارگر منشأ گرفته ،در حالی که برخی دیگر از میزبان ولی بر اثر تحریک بیمارگر سرچشمه می گیرد. بیمارگر با حضور فیزیکی خود به صورت ریسه و اسپور یا سلول های باکتریایی و با تولید مولکول های درشت (پلی ساکارید ها )در آوند های چوبی باعث کاهش سرعت جریان آب می شود. در بسیاری از ترکیب های میزبان –بیمارگر ،تخریب لوله های آوند چوبی توسط قارچ یا باکتری ها منجر به فروپاشی و مرگ گیاه می شودهمین وضعیت ممکن است در نتیجه تهاجم قارچ ها رخ دهد. در میزبان های آلوده به باکتری سخت کِشت Xylella fastidiosa ، رشد، تکثیر و پخش شدن باکتری در لوله های آوند چوبی کندتر بوده و به جای پژمردگی و مرگ سریع گیاه، نوعی سوختگی وسیع حاشیه برگ ها و چند نوع نشانۀ دیگر بروز کرده ولی به ندرت گیاه آلوده به سرعت می میرد. معهذا، در تمام موارد، بر اثر کاسته شدن اندازه یا فروپاشی لوله های آوندی به علت آلودگی، به وجود آمدن تایلوزها در لوله ها، آزاد شدن ترکیبات مولکولی بزرگ حاصل از تخریب دیوارۀ سلولی به وسیله آنزیم های بیمارگر و کاهش فشار منفی آب در لوله های آوند چوبی به سبب تغییر سرعت تبخیر و تعرق برگ ها که بیمارگر موجب آن شده است، سرعت جریان آب در گیاه آلوده، کاهش می یابد.
تأثیر بر تبخیر
در آن دسته از بیماری های گیاهان که بیمارگر برگ را آلوده می کند، تبخیر معمولاً افزایش می یابد. این فرآیند بر اثر تخریب دست کم بخشی از خاصیت حفاظت کنندگی کوتیکول از برگ، افزایش تراوایی سلول های برگ و مختل شدن فعالیت روزنه هاست. در بیماری هایی مانند زنگ ها که تعداد زیادی جوش ایجاد شده و منجر به پارگی اپیدرم می شود ، در اغلب لکه برگی ها که در آنها کوتیکول، اپیدرم و تمام بافت های دیگر از جمله آوند چوبی نیز ممکن است در ناحیه آلوده از بین رفته باشند، در سفیدک های پودری، که تعداد زیادی از سلول های اپیدرم مورد توجه قارچ قرار گرفته و در لکه سیاه سیب که در آن قارچ بین کوتیکول و اپیدرم رشد می کند- در تمام این موارد تخریب بخش گسترده ای از کوتیکول و اپیدرم منجر به از دست رفتن خارج از کنترل آب از بخش های آلوده می شود. اگر میزان جذب و انتقال آب جواب گوی آن مقدار هدر رفته آب نباشد، از بین رفتن شادابی و در پی آن ، پژمردگی برگ ها رخ خواهد داد. نیروی مکش برگهایی که در حال تبخیر شدید هستند به شکل غیر عادی افزایش یافته و ممکن است منجر به فروپاشی یا مختل شدن فعالیت لوله های آوندی زیر آنها شود که معلول تولید تایلوز و صمغ است.