بررسی جنبه های محتلف گیاهان تراریخته

بیوتکنولوژی ، محیط زیست و گیاهان تراریخته

 

تبلیغ کانال تلگرام

چکیده:

بیوتکنولوژی با روش های عمدتاً مهندسی ژنتیک، انقلاب سبزی را برای غلبه بشر بر گرسنگی و فقر غذایی بنیان  نهاده است . دانشمندان با دستکاری ژنهای یک گیاه، گونه ای از آن را بوجود می آورند که نسبت به گونه طبیعی، محصول بیشتری تولید می کند، یا برخی ویتامین ها و مواد معدنی را که نوع طبیعی فاقد آن است، دارا می باشد. این گیاهان که بنام تراریخته معروف هستند دارای اهمیت زیادی می باشند .سطح زیر کشت این قبیل گیاهان در جهان طی سالهای اخیر با روند تصاعدی افزایش یافته و از سال ۱۹۹۶ تا ٢٠٠١ حدود ٣٠ برابر شده است .بازار فروش جهانی این قبیل گیاهان نیز طی سال های ۵ ١٩٩ تا ٢٠٠٠ به سرعت افزایش یافته است.در نتیجه بررسی اثرات مطلوب و نامطلوب گیاهان تراریخته بر روی انسان ومحیط زیست لازم به نظر میرسد. در این مقاله ابتدا به اثرات نامطلوب و مخرب احتمالی گیاهان تراریخته می پردازیم و سپس اثرات مطلوب گیاهان تراریخته در دستیابی به اهداف کشاورزی پایدار بحث خواهد شد.

 

گیاهان تراریخته ، بیوتکنولوژی ، محیط زیست

مقدمه :

بیوتکنولوژی کشاورزی فناوری مدرنی است که از مرحله علوم محض عبور کرده و بعنوان یک صنعت تثبیت شده خود را به جهان معرفی کرده که می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه ، شود. ارزیابی های اخیر حاکی از آن است که حدود ٧٩٠ میلیون نفر در کشور های در حال توسعه، بطور مزمن دچار سوء تغذیه می باشند، اما امروزه تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان در قرن بیستم، به خصوص در حوزه بیوتکنولوژی ، امید های فراوانی را برای فراهم نمودن امنیت غذایی و بهداشتی برای جهانیان ایجاد کرده است.

بیوتکنولوژی با روش های عمدتاً مهندسی ژنتیک، انقلاب سبزی را برای غلبه بشر بر گرسنگی و فقر غذایی بنیان نهاده است. دانشمندان با دستکاری ژنها ی یک گیاه، گونه ای از آن را به وجود می آورند که نسبت به گونه طبیعی، محصول بیشتری تولید می کند، یا برخی ویتامین ها و مواد معدنی را که نوع طبیعی فاقد آن است، دارا می باشد . این گیاهان جدید که بنام تراریخته معروف هستند دارای اهمیت زیادی می باشند. سطح زیر کشت این قبیل گیاهان در جهان طی سال های اخیر با روند تصاعدی افزایش یافته و از سال ۱۹۹۶ تا ٢٠٠١ حدود ٣٠ برابر شده است. علیرغم اینکه فناوری و تولید گیاهان ترا ریخته در رفع معضلات کشاورزی جهان افق های جدید را گشوده، اما همانند سایر فناوری هایی که در قرن اخیر ظهور یافته اند، این تکنولوژی نیز مبّرا از اثرات سوء نیست و عدم توجه به این اثرات سوء می تواند معضلات بزرگی را برای بشر و محیط زیست ایجاد کند.

 

گیاهان تراریخته:

استفاده از مهندسی ژنتیک در جهت انتقال ژنهای مطلوب به گیاهان ( transformation ) نامیده می شود و گیاهانی که به این طریق با برخورداری از ویژگی هایی مانند ارزش غذایی بالاتر، افزایش خاصیت انبارداری، مقاومت به آفات و ویروس ها و.. .بدست می آیند بنام تراریخته معروفند . ارزش تولیدات جهانی گیاهان تراریخته از ۵٧ میلیون دلار در سال ۱۹۹۵ به ٢ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٠ رسیده است. سود حاصل از گیاهان تراریخته طی سال ١٩٩٩ حدود ٧٠٠ میلیون دلار بود که بیش از دو میلیون کشاورز از آن بهره مند شدند. در سال ٢٠٠١ حدود پنج و نیم میلیون کشاورز از کشت این قبیل گیاهان بهره برده اند . اکنون که مقبولیت گونه های جدید زراعی تراریخته نزد کشاورزان اف زایش یافته است، می بایست به اثرات بالقوه اکولوژیکی گیاهان تراریخته نیز توجه نمود و این اطمینان را حاصل کرد که یک محصول مهندسی شده نه تنها قادر است که به خوبی و حتی بهتر از م صول مشابه غیر تراریخته تولید داشته باشد، بلکه ریسک ها و خطرات مربوط به جنبه های ایمنی و زیست محیطی این محولات باید کاملاً مد نظر قرار گرفته شود.

اثرات نا مطلوب گیاهان تراریخته:

احتمالاً اکثر موجودات تراریخته حداقل خطرات اکولوژیکی را خواهند داشت. اما در مواردی که یک موجود (گیاه) بدون کمک انسان و دخالت آن زنده بماند یا در شرایطی  که تعادل ژنتیکی بین یک موجود ترارخته و غیر تراریخته رخدهد ارزیابی خطرات محیطی لازم است.این خطرات عبارتند از:

•    از بین رفتن منابع زیستی ارزشمند: مثلاً ژنهای مسئول تولید سم در نژاد های باکتری Bacillus thuringiensis که اکنون وارد بسیاری از محصولات زراعی شده و در این گیاهان مقاومت به بعضی گیاه خواران را ایجاد کرده است؛ اما اگر شرایطی ایجاد شود که باعث افزایش مقاومت آفات شود، کارایی گیاهان تراریخته به شدت کاهش خواهد یافت.
•    اثرات منفی بر فرایند های اکوسیستم : به عنوان مثال افزایش بروز آنزیم گلیناز در میکرو ارگانیسم ها یا دنیتریفیکاسیون اجزای ساختمانیی گیاهان می تواند چرخه عناصر غذایی اکوسیستم را به شکل منفی و زیانباری کاهش دهد. ممکن است گیاهانی که برای اهداف سودمند وارد یک اکوسیستم می شوند اثرات منفی بر کارکرد اکوسیستم داشته باشند که از این جمله می توان به اثرات مخرب بر تثبیت نیتروژن از طریق ورود گونه تراریخته Myrica در اکوسیستم های هاوایی اشاره کرد.
•    اثر مخرب بر جوامع زنده: حذف گونه های طبیعی و وحشی و گونه های مطلوب از طریق رقابت یا اختلال در بعضی موارد از پیامد های منفی تغییرات ژنتیکی است. به عنوان مثال وارد شدن باکتری تثبیت کننده نیتروژن بر ریزوبیوم از نوع ١٢٣ به مزارع کشاورزی که قدرت رقابت زیادی دارند، ورود باکتری های مؤثرتر و مفیدتر را دشوار می کند.این پیامد اقتصادی منفی نشان دهنده اهمیت اکولوژیکی، تجزیه وتحلیل های اقتصادی برای وارد ساختن گیاهان تراریخته به مزرعه و محیط زیست می باشد .
•    آسیب به گونه های غیر هدف: به عنوان مثال افزایش دامنه میزبان های ویروسها می تواند حشرات سودمند را نیز همراه با حشرات آفت، آلوده و بیمار سازد.
•    تشدید آثار آفات موجود از طریق هیبریداسیون با گیاهان زراعی تراریخته ای که خویشاوند این آفات باشند. یک مثال فرضی از این حالت تولید بیماری های جدید ژنتیکی توسط علف هرز و مقاوم شدن آنها به علف کشها می باشد. صفاتی که قدرت رقابت یا تحمل فیزیولوژیکی علف های هرز را افزایش می دهند مثل تحمل به سرما، خشکی یا حشرات، باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
•    احتمال فرار ژن مقاومت به علف کش از ارقام مقاوم به علف های هرز خویشاوند آنها ؛ به علاوه، اثرات جانبی غیر قابل پیشبینی ژن انتقالی و آنزیم مربوط روی جنبه های فیزیولوژیکی گیاه مقاوم از  دیگر تبعات گیاهان زراعی تراریخته به شمار می رود.
•    گیاهان زراعی تراریخته مقاوم به علف کش حاصل شده در فرایند بیوتکنولوژی از تنوع گیاهان زراعی یکساله می کاهند، که خود تنوع گیاهان زراعی نه تنها سبب کاهش نیاز به علف کش می شود، بلکه موجب بهبود کیفیت خاک و آب ، به حداقل رساندن نیاز مندی به کود های مصنوعی، تعدیل جمعیت آفات و عوامل بیماریزا، افزایش عملکرد محصولات زراعی و کاهش نوسان عملکرد میشود و در نتیجه گیاهان زراعی تراریخته مقاوم به علف کش از توسعه کشاورزی پایدار جلوگیری خواهند کرد.
•    گسترش گیاهان زراعی تراریخته به دلیل ساده سازی سیستم های زراعی و تشدید فرسایش ژنتیکی می توانند تهدیدی برای تنوع ژنتیکی گیاهان زراعی به حساب آیند.
•    مقاومت به آنتی بیوتیک ها: در زمان ایجاد گیاهان تراریخته در بیوتکنولوژی از ژنهای مقاوم به آنتی بیوتیک، به عنوان نشانگر های انتخابی استفاده می کنند که می تواند به شناسایی ژن اصلی کمک کند. از نظر برخی محققین بیوتکنولوژی ، ممکن است این ژنهای مقاوم به آنتی بیوتیک یا عامل باکتریایی یا میکروب های موجود در محیط یا غذاهای تغییر یافته به روش ژنتیکی که حاوی ژن نشانگر مقاوم به آنتی بیوتیک مصرف می کنند، ترکیب شده و باکتری ها یا میکروب های مقاوم به آنتی بیوتیک به وجود بیاورند.
•    از بین رفتن خزانه ژنتیکی گیاهی بوسیله استفاده از بذور هموزیگوس در علم بیوتکنولوژی و در نتیجه کاهش تنوع.
•    اتکا کشاورزان به علف کش های شیمیایی با تولید گیاهان مقاوم به این مواد افزایش یافته و در نتیجه امنیت محیط زیست و سلامت انسان با مصرف بی رویه این مواد شیمیایی به خطر می افتد.
•    احتمال خطر ژنهای انتقال داده شده برای انسان، ایجاد آلرژی، شکستن زنجیره های غذایی و ظهور گونه های ابر علف هرز هیبرید با انتقال ترانس ژنها به گونه های وحشی خویشاوندشان از مهمترین خطرات گیاهان تراریخته برای محیط زیست به شمار می روند. خطرات زیست محیطی بالقوه گیاهان تراریخته بسته به خصوصیات خود گیاه و مکان های رها سازیشان متفاوت است.

اثرات مطلوب گیاهان تراریخته:

•    مقاومت به آفات و بیماری ها: در حال حاضر بیشتر گیاهان تراریخته در دنیا ، خصوصیات مقاوم به آفات، علفکش ها، بیماری های قارچی و ویروسی می باشند. این عوامل منجر به کاهش ٣٧ درصدی محصولات کشاورزی در جهان می شوند که در این بین سهم آفات در محصولات زراعی بیش از بیماری ها و علف هرز می باشد که به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست.
•    کنترل علف های هرز: مقاومت به علف کشها مهمترین خصوصیت گیاهان زراعی تراریخته شده است که ۶۹ درصد سطح زیر کشت گیاهان تراریخته دنیا در سال ١٩٩٩ را به خود اختصاص داده است. بزرگترین مزیت محیطی بکارگیری محصولات متحمل به علفکش این است که زارع می تواند با سهولت بیشتری سیستم بدون شخم را بکار برد. در نتیجه مقدار خاک فرسایش یافته را کاهش داده، حفاظت بیشتری برای گیاهان فراهم کرده و کاربرد تجهیزات مزرعه ای را کاهش دهد.
•    برتری های تغذیه ای: برنج های تراریخته، حاوی بتا کاروتن و آهن بیشتری هستند، زیرا دارای ژن هایی هستند که مشکل کمبود ویتامین A و آهن را در جیره غذایی انسان فراهم می کنند. این گیاهان ٢ تا ۴ برابر بیش از برنج های غیر تراریخته آهن دارند.
•    از مزایای ایمنی زیستی گیاهان تراریخته می توان به عنوان جایگزین مصرف بالای سموم، کاهش مصرف سموم شیمیایی، کاهش پسمانده سموم در محیط زیست و محصولات غذایی، حفاظت از خاک، جلوگیری از آلودگی آب های زیر زمینی، کنترل بهتر آفات در چارچوب مدیریت تلفیقیIPM اشاره نمود.

نتیجه گیری:

تاکنون آثار زیان آور و ابعاد مخاطره آمیز محصولات تراریخته و بیوتکنولوژی به طور قطعی از نظر علمی به اثبات نرسیده است، اما دانشمندان و متخصصین بیوتکنولوژی نمی توانند و نباید آثار منفی احتمالی این محصولات را بر محیط زیست و سلامت انسان نادیده بگیرند.  قبل از آزاد سازی یک گیاه تراریخته در محیط زیست ، باید در سطح کوچک علاوه بر در نظر گرفتن موارد خاص محیطی، ریسک ها و خطرات مربوط به جنبه های ایمنی و زیست محیطی این محصولات، کاملاً در نظر گرفته شود. با توجه به محدودیت استفاده از گیاهان تراریخته در سطح جهان و شرایط محدود کننده جغرافیایی و اکولوژیکی در آزادسازی آنها، اطلاعات عینی در مورد آثار واقعی گیاهان تراریخته بر روی تنوع محیطی و بیولوژی ناچیز است، در نتیجه توافق عمومی در مورد خطرات بالقوه مهندسی ژنتیک وجود ندارد. بنابر این لزوم یک ارزیابی همه جانبه خطرات ، در تمامی مراحل تولید گیاهان تراریخته مورد نیاز است ونیاز به وجود یک نظام مدیریتی به منظور ارزیابی این خطرات و آزمون های بعدی مزرعه و آزادسازی این گونه گیاهان در محیط زیست کاملاً ضروری به نظر می رسد.

نگارندگان

الیکا شجیع ، ﻣﺼﻄﻔﯽ گواهی، ﻣﻬﺮﯼ صفاری

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

error: عدم امکان کپی مطالب

تماس با ما

برگشت به منوی تماس ها

پشتیبانی واتساپ

برگشت به منوی تماس ها

کانال تلگرام شرکت

برگشت به منوی تماس ها

پیج اینستاگرام شرکت

برگشت به منوی تماس ها

برگشت به منوی تماس ها

برگشت به منوی تماس ها